تفسیر هدایت جلد 15
لطفا منتظر باشید ...
امر خدا آن را از او مىگيرد و مهر ابطال مىزند؟«وَ إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ- و به خداوند است كه كارها باز گردانده مىشود.»از اين مقطع بدين حقيقت راه مىبريم كه مالك اوّل همانا خداست كه هر چيز را از آغاز به صورتى نو پديد و آغازين به وجود آورد، و آن را از پس نابودى و نيستى آفريد، و بيگمان او مالك آينده است، و همو مالك اين زمان است، زيرا اوست يگانه و داناى به هر چيز، همان گونه كه براستى اوست توانا بر تصرّف در هر چيز، به هر گونه و هر وقت كه خود بخواهد. اوست كه مىميراند و زنده مىكند.كافى است كه تو به چشم خود به افقهاى آفرينش بنگرى و از وجود خويشتن آغاز كنى تا حكمت و تدبير الهى را كه در هر چيز سرشته است بعيان ببينى. آرى ممكن است اثر و نقش اراده الهى را در جزئيات زندگى خود انكار كنى و بپندارى كه براستى خود، تويى كه هر چيزى را در زندگى خويش مىسازى و صورت مىدهى، امّا كيست كه ميليونها كهكشان گردننده در فضا را با چنين نظامى دقيق به حركت در مىآورد؟ و كيست كه فصلهاى (سال) و شب و روز را به يكديگر تبديل مىكند؟ بيقين او خداست.«يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهارِ وَ يُولِجُ النَّهارَ فِي اللَّيْلِ- شب را در روز مىبرد و روز را در شب مىبرد.»چون يكى از آن دو (شب و روز) در ديگرى مىرود، مقدارى از آن را مىگيرد و به همان اندازه بر آن فزونى مىيابد، و اين كاستى و فزونى پياپى و متقابل در گردش روزانه زمين پيرامون محور خود و به سبب گردش آن پيرامون خورشيد منتهى به جابجايى و تبديل فصلها به يكديگر مىشود. تجاوز شب به روز در حدّ نهايى در نيمه زمستان است، در حالى كه تجاوز روز به شب در حدّ نهايى در نيمه تابستان است و در (آغاز) بهار و پاييز روز و شب برابر مىشوند.«وَ هُوَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ- و او به اسرار سينهها (دلها) آگاه است.»براستى، دانش خداوند تنها بدانچه انسان به عنوان دليلى بر آنچه در دل