تفسیر هدایت جلد 15
لطفا منتظر باشید ...
كه هر خير و كار نيكى همان راه خداست، ولى نزديكتر راهها به او جهاد در راه اوست، و اين راه مشهورترين راهى است كه در نصوص بكار رفته و از آن ياد شده است و همانا نشانه بارز خط نفاق شانه خالى كردن از جهاد است و رويگردان كردن مردم از آن با انتشار باطل و شايعه پراكنى يا به وسايل ديگر.قرآن در اين آيات نشانيهاى منافقان را آشكار كرده تا ما آنها را از راستان بازشناسيم و بدين وسيله بر پيچيدهترين گره و بزرگترين خطر در جامعه اسلامى پيروز شويم.[17- 18] امّا ريشه مسأله نفاق، و دوستدارى و جانبدارى از دشمنان خدا همانا حطام و خس و خاشاك دنيا و پيرايههاى آن است كه انسان با طبيعت و هواى خود به دنبال آن مىدود، و هنگامى كه به قرآن بينديشيم و در آن تفكّر و تدبّر كنيم و به بررسى واقعيت اجتماعى و سياسى تاريخ امّتها بپردازيم در مىيابيم كه گروهى بزرگ از منافقان و بطبع سران آنها، همان مالداران و قدرتمنداناند، و پروردگار ما تأكيد مىكند كه چيزى از حطام دنيا، هنگامى كه عذاب آنان فرا رسد يا روز قيامت عرضه آتش شوند، سودى به آنها نمىرساند، زيرا آنچه در آنجا براى انسان سود دارد كردار نيك اوست نه مال و ياران او.«لَنْ تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ مِنَ اللَّهِ شَيْئاً- هرگز اموال و اولادشان براى آنان در برابر خشم خدا سودى نكند.»گر چه زمين را انباشته از طلا كنند و به فديه و جان بهاى خود دهند، و اگر چه تمام انس و جنّ براى يارى آنان گرد آيند. از اين آيه مىتوانيم استنباط كنيم كه آنها اموال و ياران خود را براى تحقق هدفهاى پليد بكار مىگماشتند، يا به اين دو وسيله پناه مىبرند و اين دو را دژى براى خود قرار مىدادند- چنان كه طاغوتان و ستمكاران مىكنند- تا از رسوايى و ديدن گزند در دنيا در امان مانند.«أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فِيها خالِدُونَ- اينان اهل جهنّماند و در آن جاودان.»آرى، منافقان در دنيا از نعمت برخوردارند و نصيبى از پيرايههاى آن دارند،