دوم
آنان با پروردگار خود با مقياس سود و زيان داد و ستد نكردند، بلكه با بندگى آزادگان هشيار در التزام و مراعات ارزشها بندگى كردند و به تعبّد پذيرفتند، و بلند پروازى آنان به كسب آيندهاى مادّى حتى اگر بهشت مىبود، ارضا و سير نشد، بلكه مىبينى كه ايشان از خلال و به وسيله هجرت در جستجوى هدفى بزرگتر برآمدهاند كه همان خشنودى خداى عزّ و جلّ است.«وَ رِضْواناً- و خشنودى (خدا).»هر چه بهاى آن خشنودى باشد، از تحمل دشمنى و شكنجه و كشته شدن، و گر چه مخالف هواى نفس و خرسندى خانواده و اجتماع و حكمران باشد، بلكه اگر چه خود را به سبب آن در وضعى بينند كه تمام جهان با آنان مىجنگند (هم چنان كه حال جنبشهاى مكتبى اصيل و رهبريهاى مؤمن مخلص مهاجر چنين است كه تمام قدرتهاى استكبارى در جهان از لحاظ سياسى و اجتماعى و اقتصادى و تبليغاتى با آنها مىجنگند).30- الحديد/ 29.