تفسیر هدایت جلد 15
لطفا منتظر باشید ...
رهبر (ص) مقرر داشت كه فىء (درآمد حاصل از تسليم دشمن) را به مهاجران دهد، كينه آن گروه به جوش آمد، و اين قضيّه را فرصتى مناسب شمردند تا نقش پليد خود را بازى كنند، پس در صفوف مردم شايعه افكندند تا رهبرى پيامبر (ص) را كه نسبت به او بدان سبب كه از اهل مدينه نبود كينهاى در سينه دفين كرده بودند، بكوبند و بدان لطمه زنند. و اين نقش را با شك آوردن در حسن نيّت او ايفا كردند و او را متهم ساختند كه از قوم خود (مهاجران) به زيان انصار جانبدارى مىكند، و از سويى ديگر از اين تقسيم به قصد ايجاد اختلاف و تفرقه افكنى ميان مؤمنان بهرهبردارى كردند، بويژه آن كه به اعتبار ظاهر ممكن نبود كه از اين قضيه براى تفرقه افكنى ميان مهاجران و انصار بهره جست و آن را به جريان اختلاف انداخت.و عموما سياستهاى تفرقهافكنى همواره بر اساس مظاهر و عوارض مادّى مانند رنگ و مذهب و مليّت و طايفهگرايى پايه گذارى مىشود، و منافقان و در رأس آنان دشمن خدا، ابن ابى به انصار وانمود مىكردند كه در پناه موضعگيرى خود خير و مصلحت آنان را مىخواهند و همواره حسن زادگاه پرستى و آزمندى نفس را در آنان بر مىانگيختند تا آنان را به سوى خود كشند ولى انصار اين شايعات و تبليغات را رد كردند زيرا بينشى ژرف و ايمانى والا داشتند و به رهبرى حق بطور مطلق سرسپرده بودند.اما پيامبر (ص) آنان را گردآورد و گفت: «اگر مىخواهيد خانهها و داراييهاى خود را با مهاجران تقسيم كنيد، و من نيز اين غنيمت را همان طور كه به آنها داده و قسمت كردهام به شما مىدهم و قسمت مىكنم (يعنى در تقسيم غنيمت بين شما به تساوى رفتار مىكنم) و اگر مىخواهيد اين غنيمت (بتمامى) از آن ايشان باشد و خانهها و داراييهاى شما از آن شما (يعنى مهاجران از خانهها و اموال شما بيرون مىروند و دست مىكشند و تمام اين غنيمت فقط از آن ايشان مىشود.)گفتند: نه، بلكه ما خانهها و داراييهاى خود را با آنان تقسيم مىكنيم، و در اين غنيمت هم با آنان شريك نمىشويم. «33» پس منافقان شكست خوردند، و اين چنين