تفسیر هدایت جلد 15
لطفا منتظر باشید ...
رو مستثنى كرده است كه انظار را متوجه اين بخش از زندگى ابراهيم و چاره آن سازد، و فهم نادرست آن مؤمنان را به رفتارهايى نادرست در رابطه خود با دشمنان خدا مىكشاند، كه آن را موجبى براى توجيه دوستى با خويشاوندانى كه از آن شمارند و دوستدارى آنان پندارند. هنگامى كه ابراهيم (عليه السّلام) به عموى خود آزر وعده طلب آمرزش داد و براى او آمرزش خواست، وى هنوز دشمنى خود را آشكار نكرده بود، وى بظاهر در حال شركى موروثى يا دشمنى شخصى تنها بر ضد خود ابراهيم (عليه السّلام) بسر مىبرد، يا شايد آزر مانند ديگر افراد خاندان ابراهيم زير چتر دين حنيف بود، ولى در برابر فشار اجتماع از پا درآمد و اندك اندك به شرك گراييد تا آنكه كاملا به انحراف از حق و دشمنى با خدا و ابراهيم (عليه السّلام) كشانده شد، و گر نه طلب آمرزش براى مشركان بر پيامبران ممنوع است، خداى تعالى گفت: «ما كانَ لِلنَّبِيِّ وَ الَّذِينَ آمَنُوا أَنْ يَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِكِينَ وَ لَوْ كانُوا أُولِي قُرْبى مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحابُ الْجَحِيمِ. وَ ما كانَ اسْتِغْفارُ إِبْراهِيمَ لِأَبِيهِ إِلَّا عَنْ مَوْعِدَةٍ وَعَدَها إِيَّاهُ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْراهِيمَ لَأَوَّاهٌ حَلِيمٌ «11»- نبايد پيامبر و كسانى كه ايمان آوردهاند براى مشركان هر چند از خويشاوندان باشند- پس از آن كه دانستند كه آنان به جهنم مىروند- طلب آمرزش كنند. آمرزش خواستن ابراهيم براى پدرش، نبود مگر به خاطر وعدهاى كه به او داده بود. و چون براى او آشكار شد كه پدرش دشمن خداست، از او بيزارى جست. زيرا ابراهيم بسيار خدا ترس و بردبار بود.»از اين آيه معلوم مىشود كه طلب آمرزش براى او پيش از آن كه موضعگيرى نهائيش آشكار شود روا بوده است و به طلب هدايت او تأويل مىشود، چنان كه پيامبر خدا (صلّى الله عليه وآله) براى قوم خود درخواست هدايت مىكند و گويد:«اللّهم اهد قومى فانّهم لا يعلمون- خداوندا قوم مرا هدايت كن كه براستى نمىدانند»، امّا وقتى موضعگيرى مشرك معلوم شد و به سبب عناد و انكار خود از