تفسیر هدایت جلد 15
لطفا منتظر باشید ...
ندارد. و مؤمن حقيقى آن است كه سرنوشت خود را، هر چه قضاى او باشد، به پروردگار خود واگذارد.[6] در پايان اين درس قرآن دعوت خود را به پيروى از رفتار ابراهيم (عليه السّلام) و مؤمنان همراهش تأكيد مىكند تا اهميّت بيزارى جستن از مشركان و ضرورت سرمشق و نمونه را در رفتار انسان مؤمن روشن كند.«لَقَدْ كانَ لَكُمْ فِيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ- آنها نيكو مقتدايى براى شما هستند.»مهم نيست كه تنها كسى را به عنوان سرمشق و مقتدا در زندگى اختيار كنند، بلكه مهمتر آن است كه بهترين و والاترين سرمشقها و مقتدايان را برگزينند تا از آن نمونه پيروى كنند، و ابراهيم و مؤمنان همراه او بهترين سرمشق و مقتدا براى كسانى هستند كه از دشمنان خدا برائتى حقيقى مىجويند و از آنها بيزارند ولى با وجود تأسى به ايشان انواع مبارزات و دشواريها نيز در اين راه است كه مقاومت در برابر آنها نياز به اراده استوار و پايدارى دارد و مؤمن اين همه را از ايمان خود به پروردگار خويش و اعتقاد به پاداش مدد مىگيرد.«لِمَنْ كانَ يَرْجُوا اللَّهَ- براى كسانى كه به خدا ايمان دارند.»يارى دهندهاى كه بدو توكّل مىكنند و وليّى كه بدو رجوع مىكنند.«وَ الْيَوْمَ الْآخِرَ- و روز قيامت.»آنجا كه انسان پروردگار خود را ديدار مىكند و خشنودى او را مىيابد و پاداش و مزدى كه وى را خرسند مىسازد دريافت مىكند.«وَ مَنْ يَتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ- و هر كه رويگردان شود، خدا بىنياز است.»بدان كس نيازى ندارد، «الْحَمِيدُ- ستودنى است.»در اين آيه هشدارى است به آن كس كه رويگردان مىشود زيرا هموست كه زيان مىبيند، نه خداوند سبحان.