تفسیر هدایت جلد 15
لطفا منتظر باشید ...
اسلام را اختيار كرد، هم چنان در گرو اراده شوهر كافر خود باقى بماند، و بر مؤمنان جايز نيست كه چنين زنى را نپذيرند يا به شوهرش بازگردانند، زيرا وى بر او حرام است، چه كافر را بر مرد و زن مؤمن هيچ ولايتى نيست.«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا جاءَكُمُ الْمُؤْمِناتُ مُهاجِراتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ- اى كسانى كه ايمان آوردهايد! چون زنان مؤمنى كه مهاجرت كردهاند نزدتان آيند، بيازماييدشان.»براى اين كه صدق نيّت و خلوص ايشان از هر هدف مادّى معلوم شود، چه ممكن است زنى به سبب گريختن از قيد همسرى يا دلبستگى بر مردى مؤمن مهاجرت كرده باشد. اهميّت اين امتحان از آنجا ناشى مىشود كه اجتماع مؤمن بايد افراد خود را به درستى و دقّت به گزين و پاكيزه سازد، بويژه هنگامى كه اجتماع ايمانى با خطر نفوذ و ورود غير مجاز از طرف دشمنان دين روبرو است. امّا قرآن چگونگى اين امتحان را معيّن و مشخص نكرده، بلكه آن را به مؤمنان وا گذاشته تا خود، بر اساس دادههاى مقتضيات و شرايط، آن را به اجتهاد تعيين كنند، ولى واجب است كه اين امور آنان را به گمان بد نيفكند يا مانع پذيرفتن پيوستگى ديگران به صف اجتماع مؤمن به دليل ترس از نفوذ بيگانه و از هم گسلاندن جامعه بهم پيوسته و در بسته آنان نشود، زيرا شخصيت واقعى مردم را جز خدا كسى نمىداند.«اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمانِهِنَّ- خدا به ايمانشان داناتر است.»پس اگر آن زنان بتوانند مؤمنان را بفريبند، بيقين هرگز نمىتوانند خدا را بفريبند، و همچنين واجب است كه به امتحان الهى به ديده اعتبار بنگرند، و چه بسا يكى از آن زنان بپندارد كه مىتواند مؤمنان را بازى دهد، آيا از عدالت خدا هم مىگريزد؟ هرگز ... و همانا بر مؤمنان واجب است كه اجتهاد ورزند و بر اساس دادههاى علمى ممكن حكم كنند.اما درباره چگونگى امتحانى كه پيامبر از آن زنان مىكرد، در مجمع البيان آمده است: ابن عباس گفت: پيامبر خدا (ص) در حديبيه با مشركان مكّه بدين