تفسیر هدایت جلد 15
لطفا منتظر باشید ...
كند رشد مىكند و ميوه مىدهد، و اگر به حال خود رهايش كند پژمرده و خشك مىشود، ايمان نيز اگر انسان از عوامل آن نگهدارى و نگهبانى كند عميق و ريشهدار مىشود و رشد مىكند و نتيجه مىدهد و گرنه نورش نهان مىشود و به كاستى مىگرايد.ياد خدا و رسالت او دو وسيله رشد و نموّ ايمان در نفس هستند، در صورتى كه پردهها و موانع از آن بر كنار رود و خود خشوع و سرسپارى كند. امّا اگر سخت دلى و قساوت ورزد و دل گچين و آهكين شود ذكر و ياد كرد آن را سودى ندارد، چنان كه درخت خشك را آب گوارا سودى ندهد (و تازه نكند). و از اين روست كه خداوند مؤمنان را از سخت دلى و قساوت قلب بر حذر مىدارد و آنان را به سبب سرنسپردن و تسليمشان به ذكر و ياد كرد خود و خشوع نسبت به حق مورد عتاب قرار مىدهد و گويد:«أَ لَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ- آيا آنان را كه ايمان آوردند، وقت آن نرسيده است كه دلهايشان در برابر ياد خدا و آنچه از حق نازل شده است، سرسپارد و خاشع شود؟» ابن مسعود گفت: ميان اسلام آوردن ما و نزول اين آيه جز چهار سال فاصله نيفتاده بود، و مؤمنان به عتاب و بازخواست از يكديگر شروع كردند، و گفتهاند:براستى، خداوند دلهاى مؤمنان را دستخوش مرور زمان (و رخوت در ايمان) يافت و از اين رو در رأس سيزدهمين سال نزول قرآن با اين آيه آنان را مورد عتاب قرار داد (از ابن عباس)، و گفتهاند: چون صحابيان در مكه مىزيستند تنگدست بودند و چون مهاجرت كردند و جاى حاصلخيز و نعمت يافتند از حالى كه داشتند دگرگون گشتند و دلهايشان سخت شد، در حالى كه واجب مىآمد به سبب طول صحبت و آشنايى با قرآن به ايمان و يقين و پاكدلى خود بيفزايند (از محمد بن سعد). اين گفتهها با وجود تفاوت در يك نكته مشترك است و آن اين كه اين آيه براى آن نازل شد تا تحوّلى منفى را كه در زندگى امّت پديد آمده بود چاره كند، و اين عنايت و توجّه خداوند را از خلال وحى او به بناى جامعهاى با ايمان و رهنمايى آن به حركت به سوى حق و هدفهاى والا نشان مىدهد. ولى خداوند درمان و چاره را از