تفسیر هدایت جلد 15

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تفسیر هدایت - جلد 15

سیدمحمدتقی مدرسی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

حكمت خويش نيز تدبير كرده (و آفريده) و براستى بودنيها را سزاست كه او را تسبيح كنند زيرا ذات والاى او به قوت و حكمت بر كاينات مسلّط و فرمانروا و شايسته چنين تسبيحى است.

[2] اين آيات هم چنان پياپى تا آيه ششم ما را از خلال صفات و نامها و افعال خداوند كه در آفريدگان جلوه‏گر مى‏شود با پروردگارمان، عزّ و جلّ، آشنا مى‏كند و اينهمه ما را به اين امر رهنمون مى‏شود كه بر ما سزاست كه او را تسبيح كنيم. آدمى به سبب جهل خود نسبت به پروردگار والاى خود براى او شريك مى‏سازد، اما اگر بزرگى و تسلّط مطلق او را بر آفريدگان بشناسد، اين شناخت تمام انديشه‏ها و گرههاى شرك انگيز را در ضمير آدمى از ميان مى‏برد. ما افرادى از بشر را كه همانندمان هستند با او شريك مى‏آوريم زيرا چيزى از دارايى و نيرو بديشان داده شده، و اين شريك آورى خداوند راستين را از ديده ما مستور و محجوب مى‏سازد. آرى، اين كسان مالك قطعه‏اى از اين زمين و پاره‏اى نعمتها هستند، يا بر مردم تسلّطى دارند، ولى اين هم محدود است و آنان را «خداوندان» نمى‏گرداند، و ملك و قوّتشان با آنچه خدا دارد قابل مقايسه نيست.

«لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ- ملك آسمانها و زمين او راست.»

با هر آنچه در اين دو وجود دارد، و اين براستى ملكى است پهناور مطلق و حقيقى، زيرا تملّك مردم بر چيزها تملّكى است اعتبارى و از لحاظ زمانى محدود، چه آنان مى‏ميرند و از دارايى خود مى‏گسلند، و از لحاظ چندى نيز محدود است، زيرا نسبت به ملك خداوند كه تمامى هستى را در بر مى‏گيرد، بسيار اندك است و از ديدگاه چونى محدود است زيرا توانايى آنان بر تصرّف در آن محدود شده، در حالى كه ملك خداوند مطلق و توانايى او نامحدود است، كه زنده كردن و ميراندن از نمودارهاى اين توانايى است.

«يُحْيِي وَ يُمِيتُ- زنده مى‏كند و مى‏ميراند.»

هر گونه بخواهد، و هر وقت اراده كند، و هرگز هيچ مانعى او را از اين كار باز نمى‏دارد، و جز او كس را چنين توانايى در ملك، و تسلّطى بر آن نباشد. در

/ 455