تفسیر هدایت جلد 15
لطفا منتظر باشید ...
در اين صورت دنيا ارزشى ندارد، چه جهان كالاى فريب است، امّا زمانى ديگر دنيا را وسيله و ميدانى براى مسابقه به سوى آمرزش خدا و بهشت قرار مىدهد و تمام نعمتهايى را كه از آن به دست مىآورد به خدمت اين هدف و غايت مىگيرد كه در اين صورت دنيا داراى ارزشى است بسيار بزرگ.خداوند به مؤمنان تأكيد مىكند- بطبع به گروهى كه ايمانشان از نظر نفسانى و روحيّهاى ضعيف شده و به ذكر و ياد خدا و آيات او بدان گونه كه لازم است و به نحو عملى سر نسپرده و خشوع نكردهاند و به فرمانهاى رهبرى مثلًا در مورد انفاق تسليم نشده و گردن ننهادهاند و به سبب نوميدى از ياورى خدا براى تأخيرى كه در آن پيش آمد. و به علّت توجه به دنيا بجاى توجه به آخرت- در لبه پرتگاه دشوار سخت دلى و دورويى قرار گرفتهاند- به اين گروه تأكيد مىكند كه دنيا جز ميدانى براى بازى و بيهودگى و آرايش و فخر فروشى و افزون نمايى به يكديگر نيست. و با آن كه اين حقيقت براستى از اذهان مؤمنان بطور عموم پوشيده و پنهان نيست ولى از صورت انديشه و فكر به حالت هشيارى و بصيرتى كه بر نفس چيره و مسلّط شده باشد در نيامده و تحوّل نيافته است، به عبارت ديگر عبرت به صورت اندرز عملى در نيامده است. در اين حال چه فرقى است ميان كسى كه از وجود مين در راه خود آگاه نيست و مين در راه او منفجر مىشود با ديگرى كه احتمال وجود مين را مىدهد يا از بودن آن آگاه است ولى احتياط نمىكند؟ اين هر دو پاره پاره و در هوا پراكنده مىشوند، زيرا دانستن بدون اقدام كردن برابر با ندانستن است، خداى تعالى گويد: «وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ «104»- اگر از آنها بپرسى: چه كسى آسمانها و زمين را آفريده است؟ خواهند گفت: خدا. بگو سپاس خداى را. بلكه بيشترشان نمىدانند.» پس شك نيست كه در اين صورت مؤمنى كه در دنيا به بازى و بيهودگى مىپردازد، و دنيا را مايه آرايش و فخر فروشى و افزوننمايى در دارايى و