تفسیر هدایت جلد 15
لطفا منتظر باشید ...
بشريت اين است كه به حساب و زيان هدفهاى اساسى خود متوجّه امور تفنّنى شده، و اين زيانمندى نه تنها زمينه التزام به دين بلكه در زمينه تمدّن نيز ملاحظه مىشود، و اين جزئى از موضع گيرى اشتباه و خطا آميز زندگى دنياست، و شك نيست كه سبب آن فراموش كردن آخرت يا كافر بودن و ناباورى بدان دست، زيرا چنين انسانى به دنبال هوى و خواهشهاى خود مىرود و نه تنها هدفهاى والاى خود را (در آخرت) فراموش مىكند بلكه مصالح حقيقى خود را (در دنيا) از ياد مىبرد، چنان كه پروردگار ما سبحانه و تعالى درباره نظير او گويد: «وَ لا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِكْرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ كانَ أَمْرُهُ فُرُطاً «119»- و از آن كه دلش را از ذكر خود بىخبر ساختهايم و از پى هواى نفس خود مىرود و در كارهايش اسراف مىكند، پيروى مكن.»امّا كسى كه تنها به دنيا باور دارد كوشش او براى سير كردن خواهشهاى نفسانى و گردآورى زينت خواهد بود و زينت دنيا او را سخت در خود فرو مىبرد و از حق دور مىكند. و از مظاهر همّت گماشتن افزون از حدّ به زينت توجه به پوستها و برونيها به حساب و زيان مغزها و درونيهاست. در حالى كه مؤمن به آخرت احساس مسئوليّت مىكند و مىداند كه مورد پرسش قرار مىگيرد و از اين رو در پيروى شهوتها و خواهشهاى نفسانى پى سپر نمىشود و به زينتى كه مخالف مصلحت حقيقى اوست روى نمىنهد و بدان سو رانده نمىشود.«وَ تَفاخُرٌ بَيْنَكُمْ- و فخر فروشى در ميان خود،» فخر فروشى يكى ديگر از سرگرميهاى باطلى است كه انسان بدان سرگرم مىشود و از هدفهاى حقيقى خود باز مىماند، اگر بازى باطل و سرگرمى بيهوده و زينت و آرايش نمايانگر جانب فردى فريفتگى به دنياست، فخر فروشى به يكديگر همانا جانب اجتماعى همان حالت است. فخر فروشى نتيجه مستقيم فريفته شدن به زينت و آرايش است كه انسان از خلال آن خود را كامل و برتر از ديگران مىبيند و