تفسیر هدایت جلد 15
لطفا منتظر باشید ...
افزون جويى در گرد آوردن خاشاك دنيا، كه تصوّر مىكند به وسيله آنها به آرزوهاى خود خواهد رسيد، نرود. هرگز روانيست ... تو براى چيزى بسى بزرگتر و پايدارتر از حطام و خاشاك دنيا آفريده شدهاى، اين فخر فروشى و افزون جويى چه چيزى به تو مىدهد؟ پندار بدانجا رسى كه سليمان رسيد، آن پيامبر كريم كه باد در تسخير او بود و جنّيان را به خدمت گرفته بود و زبان پرندگان را مىدانست. ولى آيا مىدانى كه سليمان امروز كجاست؟ و كشور بزرگ او كجا رفته؟ و چيرگى والاى او چه شده است؟ آيا از سرنوشت پادشاهانى كه آرزوهاى بلند و دور و دراز خود را به وسيله مردم محقّق مىكردند عبرت نمىگيريم كه آنان را از كاخهايشان به گورهايشان منتقل كردند و كرمها پيكرهايشان را، پيش از آن كه بپوسيد و سپس خاك شود و بر باد رود، خوردند؟امّا كسى كه به آخرت ايمان دارد، نفسش بدانچه دارد قانع و خرسند است، و بدانچه از جانب خدا مىرسد راضى است و بدانچه نزد اوست مشتاق است. آيا خبر امام حسن مجتبى (عليه السلام) را شنيدى كه يك بار تمام داراييهاى خود را در راه خدا صرف كرد و نيز چندين بار داراييهاى خود را در راه خدا تقسيم كرد؟ و آيا از زهد امام على عليه السلام آگاه شدهاى؟ مؤمن بدين گونه دنيا را به آخرت مىدهد و تبديل مىكند، و از انفاق در راه خدا خوددارى نمىورزد.بر پايه ايمان به اين امر كه آخرت سراى پاداش و جاودانگى است- يا عذاب سخت و يا بخشايش و خرسندى از جانب خدا، بر حسب آنچه انسان پيشاپيش در دنيا براى روز شمار فرستاده باشد- شكى نيست كه (مؤمن) اهميّت زندگى دنيا و نقش قاطع آن را در ساختن آينده ابدى خود خواهد دانست، و در اين فرصت اجازه نمىدهد كه شوخى و مزاح و بازى چيزى از وقت او را بگيرد، زيرا غايت بسى سترگ، و خطر بزرگ، و فرصت كوتاه است. بلكه دلش از بيم عذاب خدا و به اميد بخشايش و خرسندى او به ذكر خدا نرم مىشود و سر مىسپارد.بزرگترين هدفى كه مؤمن براى آن مىكوشد همان رهايى يافتن از آتش دوزخ است زيرا صراط از روى آن مىگذرد. آيا نه اين است كه راه بهشت انباشته از