تفسیر هدایت جلد 15
لطفا منتظر باشید ...
هدفها دنيا بازى و بيهودگى است و به وسيله فريبى تبديل مىشود.«وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلَّا مَتاعُ الْغُرُورِ- و زندگى دنيا جز كالاى فريب نيست.»متاع يا كالا همان زاد و توشه راه، و غرور، فريب خوردگى است، خداى تعالى گويد: «فَلا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَياةُ الدُّنْيا وَ لا يَغُرَّنَّكُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ- زندگى دنيا فريبتان ندهد و نيز شيطان فريبكار به (كرم) خدا مغرورتان نسازد» پروردگار ما دنيا را به توشه فريب و غرور تشبيه كرده زيرا فريب خورده بدان براى نيازى حقيقى بدان سير نمىشود و جز غرور و فريب باطل او را ارضا نمىكند، فريب و غرورى كه هنگام مرگ پايان مىپذيرد و ذرّهاى از آن نزد فريب خورده باقى نمىماند.چون به سخن گفتن قرآن درباره دنيا بنگريم و به روند جملاتى كه هر بار اين كلمه در آنها آمده توجّه كنيم، خواهيم ديد كه در جاهايى بسيار و به عنوان چاره مشكلاتى گوناگون از آن ياد شده و اين پرسش را در ذهن ما به وجود مىآورد كه چرا نصّى واحد در مواردى چند و به عباراتى متفاوت تكرار شده است؟ پاسخ اين پرسش را در حديثى منقول از پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) مىيابيم كه گويد:«دنيا دوستى اساس هر گناهى است» پس هر جا در زندگى انسان (فردى يا اجتماعى) انحراف يا خطايى يافت شود، آن را پيوسته به دنيا دوستى و فريب خوردگى بدان مىيابى.[21] هر گاه نظر و دل انسان بدان هدفهاى والا گرايش يابد و متحوّل شود، شك نيست كه موضع او نسبت به دنيا و رفتار در آن ديگرگون خواهد شد، و از آنجا كه آن هدفها بزرگ و فرصت كوتاه است ناگزير بايد بازى و بيهودگى را رها كرد و به جانب جدّ و جهد و سعى و كوشش روى آورد، و پيرايه و زينت را ترك گفت و چيزى را كه سودى دارد به دست آورد، و فخر فروشى و افزون جويى در داراييها و فرزندان را كنار نهاد و به مسابقه در خير و كارهاى نيك باقى ماندنى شتافت.شأن اين هدفها آن است كه آدمى را در قلّه كوشايى و پويايى قرار دهد، و جامعه را به آتشفشانى از سر زندگى و كوشش تبديل كند و پيشگام تسليم به رهبرى