تسليم، بزرگترين فلسفه تكليف - پرتوی از اسرار نماز نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پرتوی از اسرار نماز - نسخه متنی

محسن قرائتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تسليم، بزرگترين فلسفه تكليف

بدون شك، دستورهاى خدا و احكام شرع، داراى فلسفه و دليل است، ولى لازم نيست در تمام احكام و فرمان هاى الهى، در پى يافتن دليل اقتصادى، بهداشتى و علمى آن باشيم. مسلمان، بايد در برابر فرمانِ وحى، تسليم باشد و اين روحيه تسليم و پذيرش، كمال آدمى است و برخى از دستورها براى آزمودن روح تسليم و بندگى است.

فرمان خداوند به ابراهيم، براى قربانى كردن اسماعيل، نمونه اى از آنست و نشانه كمال بندگى است.

آنگونه كه هميشه در راه رفتن، مقصود ما رسيدن به جايى نيست، گاهى خودِ راه رفتن هدف است، مثل راه پيمايى يا پياده روى براى ورزش يا دويدن در مسابقه كه هدف، دويدن است نه رسيدن به جايى.

در دستورهاى عبادى و احكام الهى هم، گاهى هدف، تسليم و پذيرش دستور و تمرين براى جلب رضايت معبود و اطاعت محض از آفريدگار است. هدف عبادات، پرورش روح انسان است، آنگونه كه حركات ورزشى براى تربيت جسم است.

امام سجّاد عليه السلام وامام على عليه السلام مىگويند: كفى بى فخراً اَنْ اَكُون لَكَ عَبداً

خدايا افتخارم همين بس كه بنده تو هستم.

در مناجات شعبانيه مىخوانيم: لَئِنْ اَدْخَلْتَنِى النّارَ اَعْلَنتُ اَهْلَها اَنّى اُحِبُكَّ

خدايا اگر مرا به دوزخ افكنى، به دوزخيان اعلام خواهم كرد كه من تورا دوست دارم...!

على عليه السلام اعلام مىدارد كه خدايا، عبادت من، نه از روى طمع به بهشت يا ترس از دوزخ است، بلكه تو را شايسته عبادت يافته ام و مىپرستم. اولياء خدا از عبادت او لذّت مىبرند و گناهكاران از شيرينى عبادت و ياد خدا محرومند.

گاهى كسى علاقه دارد خدمتگزارى كسى را بكند. بدون آنكه چشمداشتِ مالى و هدف اقتصادى داشته باشد. خود خدمت به آن شخصيّت والا، برايش هدف و ارزشمند است، و نه حتّى كسب دانش يا كسب وجهه و رسيدن به موقعيّت اجتماعى.

بسيارند كسانى كه از نشستن در كنار يك شخصيّت يا داشتن عكس با او، خوشحال مىشوند، هر چند نفعى برايشان نداشته باشد. خود اين نزديكى برايشان محبوب است. وقتى براى انسان ها در اين دنيا، اينگونه امور، گرانبهاست، بندگى خدا و در محضر الهى بودن مايه افتخار نيست

/ 184