تفاوت هاى پروتستان با كاتوليك و ارتدكس
مصلحان پروتستان هيچ گونه اختلافى در محور «مسيح شناسى»، «عيسى خدايى» و «الهيات تثليثى» با ساير مسيحيان نداشتند و همه ى آنها «اعتقاد نامه ى نيقيه» و ساير اعتقادنامه ها را تصديق مى كردند و آموزه ى «تجسّد خدا» و «تثليث الوهيت» را كاملا قبول داشتند;[1] در عوض در برخى مسائل اعتقادى و آيين هاى مذهبى راه خود را از ديگر مسيحيان جدا كرده بودند كه ذيلا به برخى از آنها اشاره مى شود:1. يكى از مهم ترين محورهاى اختلاف ميان پروتستان با دو شاخه ى ديگر، مسئله ى «حجيت كليسا» است. پروتستان ها معتقدند كه «كتاب مقدس و، تنها كتاب مقدس، حجت است.» در حالى كه كليساى كاتوليك معتقد است كه: «مرجع تشخيص عقايدِ صحيح و واسطه ى فيض، كليسايى است كه سلسله ى مراتب اسقف هايش، به رسولان و در نهايت به مسيح برسد».طبق سخن كاتوليك ها كتاب مقدس بايد به وسيله ى كليسا و پاپ تفسير گردد، در حالى كه از نظر پروتستان ها كتاب مقدس به هيچ مفسّرى نياز ندارد و هر شخص مسيحى مى تواند خود به كتاب مقدس مراجعه و آموزه هاى عقيدتى و احكام عملى را از آن استفاده كند.كليسا جماعت مؤمنان است و رئيسى جز مسيح ندارد; بنابراين هيچ فرد و نهادى واسطه ى فيض نيست.كليساى كاتوليك و ارتدكس، در بحث حجيت كليسا دو نكته را مطرح مى كردند:ـ غير از كتاب مقدس، تعاليم شفاهى ديگرى از حضرت عيسى باقى مانده و سينه به سينه نقل شده است.ـ كليسا معصوم است و هرگاه در موضع فتوا دادن قرار مى گيرد، با تأييد «روح القدس» از خطا در امان مى ماند.پروتستان ها هر دو امر را بى دليل مى دانند.[2]2. كليساى كاتوليك «فيض خداوند» و «اعمال صالح» را شرط سعادت بشر مى داند. اعمال نيك عبارت اند از: احكام خدا، يعنى احكام ده گانه ى عهد عتيق و اخلاق كامل مسيحيت. اخلاق مسيحيت قوانين عملى مشخصى است كه برعهده ى اشخاص گذاشته مى شود; مانند حضور در مراسم كليسايى، شركت در عشاى ربانى، حضور براى اعتراف به گناه و مواردى ديگر. اما پروتستان ها در حصول نجات، «ايمان» را كافى مى دانند. مارتين لوتر معتقد بود كه: «وقتى خدا فردى را مى پذيرد، او را تغيير مى دهد. پس اعمال صالح نتيجه ى ضرورى ايمان است».[3]3. اختلاف ديگر در مسئله ى «عشاى ربّانى» است. كاتوليك ها اين آيين را به منزله ى تقديم قربانى به خداوند مى دانند كه لازم است تحت اشراف روحانيان انجام پذيرد.به علاوه، بر اين مطلب پاى مى فشارند كه در مراسم عشاى ربانى، «نان و شراب» حقيقتاً و ذاتاً به «خون و گوشت مسيح» تبديل مى شود و اين آموزه را «تبدّل جوهر» مى نامند.اما لوتر هر دو مطلب را رد نمود و معتقد بود كه خداوند در همه جا حضور دارد و در نظريه ى «هم ذات شدن با خدا» اين نكته را مطرح كرد كه خداوند از همان اول در اجزاى نان و شراب حضور داشته است.[4]البته اصلاح گران سوييسى هم چون تسوينگلى به اين باور رسيدند كه نان و شراب صرفاً نماد حضور مسيح در آيين عشاى ربانى هستند.[5]4. يكى ديگر از موارد اختلاف، مسئله ى «اعتراف» است. شخص گناهكار مقابل كشيش مى ايستد و اعتراف خود را در حالى كه سرش را به موازات كمربند كشيش خم كرده، اظهار و اعلام پشيمانى مى كند. كشيش نيز شخص توبه كننده را به تناسب بزرگى گناهش به دعا، روزه و زيارت هاى مخصوص مكلّف مى سازد. كليساى پروتستان مخالفت خود را با اعترافات و آمرزش گناهان به دست كشيش و با شفاعت خواستن از مقدسات اعلام كرده است.[6]5. كاتوليك ها به «برزخ» اعتقاد دارند. برزخ جايگاهى است كه مؤمنان گناهكار، يعنى كسانى كه پس از تعميد گناه كرده و مجازات دنيوى مقرّر را تحمل نكرده اند، پس از مرگ مدتى در آن جا كفاره ى گناهان را مى گذرانند.ارتدكس ها هم به برزخ اعتقاد دارند ولى چنين اعتقادى نزد پروتستان ها پذيرفته نيست.[7]6. كاتوليك ها مناصب كليسايى را به 7 رتبه تقسيم مى كنند، اما پروتستان ها و ارتدكس ها مناصب را تنها سه رتبه مى دانند: اسقفى، كشيشى و شمّاسى.به علاوه، لزوم تجرّد كشيشان را هم انكار مى كنند. لوتر تأكيد مى كرد كه بايد به كشيشان اجازه ى زناشويى داده شود.[8]7. دعا براى مردگان، كه در كليساى كاتوليك و ارتدكس تجويز شده است و سبب دريافت احتمالى نور الهى است، در كليساى پروتستان فاقد ارزش است. به گفته ى لوتر، زيارت اماكن مقدس، روزه و برگزارى مراسم دعا براى مردگان، بايد منسوخ شود.[9]8. تصاوير شخصيت هاى مقدس كليسايى و فرشتگان، از ديرباز مورد احترام فوق العاده ى كليساى كاتوليك بوده و طبق تعاليم رسمى كليسايى، احترام به تصاوير، تنها در صورتى كه به قصد احترام به شخص صاحب تصوير باشد، جايز است. پروتستان ها وجود تماثيل و تصاوير در كليسا را جايز نمى دانند و اين گونه احترام را پرستش تلقى مى كنند.[10]امروزه بيش از نيمى از مسيحيان جهان پيرو كليساى كاتوليك، حدود 30% تابع كليساى پروتستان و 15% پيرو كليساى ارتدكس هستند.كشورهاى آلمان، هلند، فرانسه، نروژ، سوئد، دانمارك، فنلاند، سوييس، آمريكا، كانادا، نيوزيلند، استراليا و آفريقاى جنوبى از كشورهايى هستند كه پروتستان در آن جا طرف داران بيشترى دارد.در حال حاضر تمام گرايش هاى پروتستانى به آمريكا راه يافته اند و اين كشور از مهم ترين مراكز پروتستان به شمار مى آيد.در سده ى اخير، پروتستان ها تبليغات مسيحيت را در ايران سازمان دهى كرده اند.[11][1]. دانستن لسلى، آئين پروتستان، ص 112.[2]. جيمس انس الاميركانى، نظام التعليم فى علم اللاهوت القويم، ج 1، ص 46 ـ 60.[3]. تاريخ تفكر مسيحى، ص 256.[4]. رابرت وير، جهان مذهبى، ج 2، ص 794.[5]. تونى لين، تاريخ تفكر مسيحى، ص 259.[6]. اينار مولند، جهان مسيحيت، ص 38.[7]. تاريخ تفكر مسيحى، ص 231.[8]. پطرس بستانى، دايرة المعارف بستانى، ج 5، ص 380.[9]. توماس ميشل، المدخل الى العقيده المسيحيه، ص 97.[10]. جان بى ناس، تاريخ جامع اديان، ص 672.[11]. على اصغر حكمت، تاريخ اديان، ص 238.