معاد جسمانى يا روحانى - مسيحيت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مسيحيت - نسخه متنی

سيد محمد اديب آل على؛ ويراستاران: محمدجواد شریفی، حمیده انصاری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید


معاد جسمانى يا روحانى

بنابر هر دو سنّت مسيحيت و اسلام، در روز قيامت همه ى انسان ها برانگيخته و دوباره زنده مى شوند، اما آيا اين معاد روحانى است يا جسمانى؟

برخى از ظاهر كتاب مقدس چنين برداشت كرده اند كه معاد، جسمانى نيز هست، ولى به آياتى تمسك جسته اند كه دلالتشان بر جسمانى بودن معاد قطعى نيست:[1]

ما به قيامت مردگان ايمان داريم. مردگان به زودى حقيقتاً برخواهند خاست. آرى به زودى برخواهند خاست! و مقصود ما از قيامت، قيامت اجساد است; چون قيامت، برخاستن دوباره ى همان چيزى است كه ساقط شده است.[2]

در اعتقادنامه ى رسمى كليساى كاتوليك بر جسمانى بودن معاد تأكيد شده است،[3] لكن نويسنده اى پروتستان مى نويسد:

به طور كلى مى توان گفت كه بدنِ قيام كرده، خلقت كاملا جديدى نخواهد بود; زيرا در آن صورت بدن فعلى نمى بود، بلكه بدنى ديگر، بدنى كه كاشته مى شود بر خواهد خاست (نامه ى اول قرنتيان، 15: 43، 44، 53 و 54). ولى از طرف ديگر، بدن قيام كرده لزوماً شامل تمام اجزاى بدن فعلى نخواهد بود (نامه ى اول قرنتيان، 15: 37 و 38). آن چه طبق كتاب مقدس قطعى به نظر مى رسد اين است كه بدنِ زنده شده با بدن فعلى رابطه اى خواهد داشت، همان طورى كه گندمى كه بر ساقه قرار دارد با گندمى كه از آن به وجود آمده است شباهت دارد. يك شخص بالغ همان بدنى را دارد كه در موقع تولد داشت، هر چند تغييرات زيادى در آن ايجاد شده و داراى آن سلول هايى نيست كه در موقع تولد داشت; به همين طريق بدن قيام كرده، همان بدن اوّليه خواهد بود كه به شكل ديگرى درآمده است.[4]

همان طور كه از عبارات فوق برمى آيد، نويسنده تلاش مى كند برخى از شبهات معاد جسمانى را پاسخ دهد. با اين حال از برخى عبارات اناجيل برمى آيد كه زندگى آن دنيا به گونه ى ديگرى است:

عيسى در جواب ايشان گفت: ... در قيامت نه نكاح مى كنند و نه نكاح كرده مى شود، بلكه مثل ملائكه ى خدا در آسمان هستند.[5]

در قرآن مجيد آيات بسيارى صراحت در معاد جسمانى دارند.[6] با اين حال در ميان عالمان مسلمان درباره ى كيفيت معاد نظريات مختلفى مطرح بوده است: به حكما نسبت داده شده كه قايل به معاد روحانى اند، برخى نيز معاد جسمانى را پذيرفته و عده اى به روحانى ـ جسمانى بودن معاد تأكيد كرده اند.[7]

هر گروه از عالمان مسلمان براى اثبات معاد و جسمانى يا روحانى يا جسمانى ـ روحانى بودن آن، ادله اى ذكر كرده و شبهات را پاسخ داده اند.[8]

بسيارى از مباحث معاد و كيفيت آن در اسلام و مسيحيت مشابه يكديگرند.[9]


[1]. مانند دانيال، 12: 2، مزامير، 16: 1 ـ 10، انجيل يوحنّا، 5: 27 ـ 28 و... .

[2]. المئة مقاله فى الاديان الارثوذكسى، ص 275.

[3]. CCC, P. 225.

[4]. الهيات مسيحى، ص 365 ـ 366.

[5]. انجيل متى، 22: 30.

[6]. ر.ك: سوره ى عاديات، آيه ى 9، سوره ى قيامت، آيه ى 3 ـ 4 و... .

[7]. مؤلف شرح المقاصد قول روحانى بودن معاد را به حكما، جسمانى بودن را به جمهور مسلمانان و جسمانى ـ روحانى بودن را به غزالى نسبت داده، و خودش قول اخير را تأييد مى كند. (ر.ك: سعد الدين تفتازانى، شرح المقاصد، ج 5، ص 88).

[8]. همان; ر.ك: عبدالله شبّر، حق اليقين فى معرفة اصول الدين، ج 2، ص 36 - 38; و عبدالرحمن بن احمد ايجى، المواقف فى علم الكلام، ص 372.

[9]. عبدالرحيم سليمانى اردستانى، درآمدى بر الهيات تطبيقى اسلام و مسيحيت، ص 214.


/ 93