جلوه‌ هاي غربت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جلوه‌ هاي غربت - نسخه متنی

اصغر صادقي؛ ويراستار: عبدالحسين طالعي

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

26 - راه ميانه:


«اعتدال» راهى ارزشى و شيوه‌اى اجرايى است كه قرآن و روايات، به‌كارگيرى آن را در نوع عرصه‌هاى زندگى فردى و اجتماعى توصيه كرده‌اند، تا جايى كه اساسآ بر مبناى كلام الهى :
(وَ كَذلِکَ جَعَلْناكُم أُمَّةً وَسَطآ لِتَكونوا شُهَداءَ عَلَى النّاسِ وَ يَكونَ الرَّسولُ عَلَيْكُمْ شَهيدآ)  
اين ارزش والا، از ويژگى‌هاى آيين اسلام برشمرده شده است. در اين‌جا بحث تفسيرى آيه مورد نظر نيست كه مراد از امّت وسط كيان‌اند و گواه واقع‌شدن چه كسانى مطرح شده و پيامبر 6بر چه گروهى شاهد مى‌باشد.
آن‌چه در اين مقاله دنبال مى‌شود، ابتدا پرداختن به توضيح افزون‌تر اين ارزش در عرصه‌هاى گوناگون است و سپس به روال اين مجموعه، اين ارزش را در ارتباط با مولايمان امام عصر أرواحنافداه پى مى‌گيريم.
انفاق را در نظر گيريد كه چه آموزه‌ى مهم، اثرگذار، مفيد و زيباى دينى است؛ امّا با اين‌همه، مشى اعتدال و ميانه‌روى بر آن حاكم شده است، آن‌جا كه مى‌فرمايد :
(وَ انْفِقوا في سَبيلِ اللهِ وَ لاتُلْقوا بِأيديكُمْ إلَى التَّهْلُكَةِ)
(در راه خدا انفاق كنيد و به دست خويش خود را به مهلكه ميندازيد.)  
يعنى ميانه‌روى پيش گيريد. هرچند كه انفاق قدر و والايى بسيارى دارد؛ امّا خود را نيز فراموش نكنيد و مشكل‌ساز نشويد.
گشاده‌دستى ارزشى است كه اسلام آن را مهم دانسته، ولى در عين‌حال روا نمى‌شمارد كه در اين راه افراط حاكم شود. از اين‌رو قرآن مى‌فرمايد :
(وَ لاتَجْعَلْ يَدَکَ مَغْلولَةً إلى عُنُقِکَ وَ لاتَبْسُطْها كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلومآ مَحسورآ)  
يعنى ثمره‌ى افراط‌پيشگى در گشاده‌دستى، چيزى جز ملامت و سرزنش خود و حسرت‌زدگى نيست. پس بايد در اين زمينه نيز راه ميانه را پيمود.
در همين زمينه قرآن در وصف مؤمنان و شيوه‌ى آنان در زندگى مى‌فرمايد :
(وَ الَّذينَ إذا أنْفَقوا لَمْ يُسْرِفوا وَ لَمْ يَقْتُروا وَ كانَ بَيْنَ ذلِکَ قَوامًا)  
همان ميانه‌روى مورد اشاره در اين‌جا نيز مورد تأكيد قرار گرفته است. با همه‌ى ارج و قدرى كه موضوع انفاق دارد، پيش‌گرفتن راه ميانه در آن توصيه مى‌شود و قرآن از اين مشى اعتدال تعبير به "قوام" ـ به معنى ميزان، استوار و ميانه ـ مى‌نمايد.
نماز عبادتى است كه در بلنداى ويژه‌اى قرار گرفته است. قرآن در آداب اداى اين فريضه مى‌فرمايد :
(وَ لاتَجْهَرْ بِصَلاتِکَ وَ لاتُخافِتْ بِها وَ ابْتَغِ بَيْنَ ذلِکَ سَبيلا)  
نه در نماز خواندن صداى خود را بلند نما و نه آن‌چنان آهسته نماز را ادا كن. و راه ميانه پيش گير. يعنى اعتدال بايد حتّى در خواندن نماز، از جهت ميزان صدا نيز حاكم باشد.  
قرآن مجيد از زبان لقمان خطاب به فرزندش چنين مى‌فرمايد كه :
(وَ اقْصِدْ في مَشْيِکَ وَ اغْضُضْ مِنْ صَوْتِکَ إنَّ أنْكَرَ الاْصْواتِ لَصَوْتُ الْحَميرِ)  
در اين آيه به‌روشنى موضوع راه ميانه در پيش گرفتن در عرصه‌هاى زندگى، مورد تأكيد قرار گرفته است. واژه‌ى قصد در لغت به معنى متوسّط و معتدل و راست به‌كار رفته است  . مقتصد كسى
است كه اين راه ميانه را پيش گرفته و پيش مى‌رود. اقتصاد، دانش و بينش و علم و عمل و به‌طور كلّى روش اجرايى اين كار باارزش است. از اين‌رو در روايت آمده كه «لا هلاک مَعَ اقتصاد: با ميانه‌روى هلاكتى در كار نيست»   و اين امر تا بدان‌جا مهم شمرده شده است كه
در روايت چنين آمده است :
«إذا أرادَ الله بِعَبد خَيْرآ ألهَمَهُ الاْقتِصاد.»  
«هرگاه خداى متعال اراده‌ى خيررسانى به بنده‌ى خويش نمايد، پيش‌گرفتن مشى معتدل و ميانه را در زندگى به او الهام مى‌نمايد.»
محبّت و عداوت، اگر از حدّ مجاز خود خارج شد و راه افراط در پيش گرفت، فاجعه به‌بار مى‌آورد و فرد را تا سر حدّ هلاكت پيش مى‌برد. از اين‌روست كه حضرت امير  7 فرمود :
«هَلَکَ فىَّ رجلان محبٌّ غال وَ مُبْغِضٌ قال.»  
«دو گروه درباره‌ى من به هلاكت فرو مى‌افتند: دوستى كه راه غلوّ در پيش گرفته و دشمنى كه راه بدخواهى، علو و سركشى و از حد گذراندن را پيشه‌ى خود ساخته است.»
اگر دوست‌دار على 7 حضرتش را به واقع ـ آن سان كه بودند ـ بشناسد و دوست بدارد، هرگز در دام غلوّ نمى‌افتد؛ چه رسد كه آن بنده‌ى والاى خداوند را به غلط خدا بنامد. دشمن على 7 نيز اگر راه اعتدال ـ حتّى در همان دشمنى خويش ـ پيش گيرد و به دام سركشى نيفتد، هرگز حضرتش را مستوجب لعن و طرد و سبّ نخواهد دانست. در اين‌صورت، علوّ و غلوّ در دو سوى ميانه‌روى قرار دارد؛ ارزشى كه به آن توصيه شده‌ايم و ضدّ ارزش‌هايى كه به شدّت از آن‌ها منع گرديده‌ايم.
به‌هرحال، اين مقوله ـ يعنى مطالعه و ملاحظه‌ى مشى اعتدال در زمينه‌هاى گوناگون‌ـ امرى نيست كه به همين مختصر پايان يابد، بلكه مى‌طلبد كه با دقّت و در تمام عرصه‌ها مورد مطالعه قرار گيرد، تا آن‌گاه مشخّص شود كه حكمت آيه‌ى (وَ كَذلِکَ جَعَلْناكُم أُمَّةً وَسَطآ) چيست و چرا از اسلام و امّت اسلام با اين ويژگى بارز تعبير شده است.
اميرالمؤمنين  7 مى‌فرمايد :
«اليـَمينُ وَ الشِّمال مضلّة وَ الطَّريق الوسْطى هي الجادّة.»  
«گرايش به چپ و راست موجب گم‌راهى شده و جادّه همان راه ميانه است.»
امّا قصد از اين مقدّمه‌ـ كه كمى هم به‌طول انجاميدـ چه بود؟
از ويژگى‌هاى امام عصر 7و نظامى كه حضرتش در ميان مردم جوامع مختلف برپا مى‌دارد، همين مشى اعتدال و ميانه‌روى است، تا آن‌حد كه اين موضوع همانند معيارى ارزنده و مهم تلقّى شده كه همگان موظّف به انطباق خويش با آن مى‌باشند. در يكى از نيايش‌هاى مربوط به آن‌حضرت، از خدا چنين درخواست مى‌نماييم :
«اَللّهُمَّ اسْلُکْ بِنا عَلى يَدَيْهِ مِنْهاج الهـُدى وَ المحجة العُظمى وَ الطَّريقَة الْوُسْطى الَّتي يَرجع إلَيْها الغالي وَ يَلحق بها التّالي.»
اين جمله به‌خوبى راه و رسم امام عصر 7را نشان مى‌دهد كه حضرتش چگونه با ضدّ ارزش‌هايى از رديف اسراف و تبذيرها، تندروى‌ها و كُندروى‌هاى بى‌مورد، گشاده‌دستى‌هاى بيهوده و خسّت‌هاى ناروا و اساسآ تمامى نمادهاى مخالف اعتدال و ميانه‌روى روبه‌رو شده آن‌ها را در هم مى‌كوبد. در مقابل، بساط و بنيان عدل و اعتدال در تمامى عرصه‌ها را گسترانيده و بنا مى‌نهد. يعنى بار ديگر همان ويژگى «اُمَّةً وَسَطآ» را كه قرآن روى آن تأكيد اكيد به عمل آورده بود، حياتى تازه بخشيده از نو زنده مى‌كند.
حضرت اميرالمؤمنين  7 نيز بر اين واقعيّت به‌شدّت پاى مى‌فشارند، آن‌جا كه مى‌فرمايند :
«نَحْنُ النـُّمْرُقَةُ الْوُسْطى بِها يَلْحَقُ التّالي وَ إلَيْها يَرْجِعُ الْغالي.»  
«ما راه و جايگاه ميانه و حدّ وسط (مسير هموار و نرم) هستيم كه دنبال‌افتادگان بايد به ما ملحق شوند و پيش‌افتادگان بايد به‌سوى ما بازگردند.»
روشن است كه تنها اين‌چنين تشيّع و پيروى است كه مى‌تواند ما را به مقصد رساند.
به‌هرحال، اينك كه امام عصر 7 در زمان ظهور، با برنامه‌هاى خويش ما را به اين راه ميانه خواهند كشيد، چه بهتر كه ما پيش از آن، با الهام از آيات و روايات و سيره‌ى پيشوايان دين، خود را آماده‌ى چنين اصلاح ساختارى در هر دو عرصه‌ى فكر و عمل بنماييم و بكوشيم تا همواره مشى اعتدال بر ما حاكم گردد. نبايد اجازه ندهيم كه دو حالت نابه‌جاى افراط و تفريط بر افكار و اعمال ما سايه بيندازد، به‌طورى كه از ميانه‌روى بازمانيم و در نتيجه فرصت كوتاه عمر را در آزمايش انديشه‌هاى چپ و راست و گرايش‌هاى فكرى و عملى به اين سوى و آن سوى تباه كنيم.
اگر يقين داشته باشيم كه امام عصر 7راه اعتدال پيش خواهند گرفت و با هرگونه تندروى و كندروى برخورد خواهند نمود - كه قطعآ چنين خواهد شد ـ به يقين ما نيز به هيچ دليل و بهانه‌اى با امواج خروشان ناشى از اين افراط و تفريط‌ها هم‌راه نخواهيم شد و هرگز به خود اجازه نخواهيم داد كه گامى فراتر از «راه ميانه»، «راه قصد»، «راه وسط» و «راه عدل» برداريم؛ چرا كه به جِدّ باور داريم كه راه و رسم پيشوايمان چنين است. به اميد آن روز كه خود از نزديك، شاهد اين عمل‌كرد زيبا در پهنه‌ى گيتى باشيم.

/ 44