خاتمیت نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
و ما اختلف فيه الا الذين اوتوه الا من بعد ما جائتهم البينات بغيا بينهم ( 1 ) . اختلاف دوم كه اختلاف در خود دين است از ناحيه صاحبان اغراض و هوا و هوس پيدا شد ، از روي جهل و ناداني و قصور نبود ، اينجور نبود كه چون نمي دانند ا ختلاف مي كنند ، بلكه مي دانند و اختلاف مي كنند ، مي دانند و حقيقت را كتمان مي كنند ، مي دانند و يك چيزي اضافه مي كنند . و ما اختلف الذين اوتوا الكتاب غ و اختلاف نكردند [ آنان كه كتاب داده شدند ] الا من بعد ما جائهم العلم بغيا بينهم ( 2 ) . مگر پس از آنكه علم به آن كتاب را واجد بودند ، روي بغي ، روي ظلم ، روي سركشي و هواي نفس . پس پيغمبران صاحبان شرايع غير از صاحب شريعت اول دو كار مي كردند . يكي اينكه قانوني براي مردم مي آوردند كه اين قانون حل كننده اختلافات مردم باشد و حقوق و حدود آنها را معين كند . يك كار ديگرشان اين بود كه مبارزه مي كردند با بدعتهائي كه قبلا پيدا شده بود يعني مرجع حل اختلافات مذهبي بودند . امام كارش فقط در اين قسمت دوم است . امام جانشين پيغمبر است در اين قسمت آخر فقط ، يعني امام حجت خدا است در ميان مردم و وظيفه دارد كه اختلافاتي را كه اهل اهواء و بدع ، اهل اغراض به وجود مي آورند رفع كند . او صلاحيت كافي و كامل دارد براي حل اين اختلافات .