حساب منظم و قطعي اجتماع و تاريخ
اگر بپرسيد آيا ما از آن جهت كه مسلمان و موحد و خداشناس هستيم و پيرو قرآن مي باشيم ، بايد تاريخ را داراي يك قوانين و قواعدي بشناسيم ، آن هم قواعدي قطعي و تخلف ناپذير ، يا خير ؟ [ پاسخ اين است كه ] ما از نظر اينكه مسلمان و موحد هستيم و تابع قرآن مي باشيم ، بايد بپذيريم كه تاريخ بشر ، تاريخ امتها و اقوام و جمعيتها يك حساب منظم و قطعي و مشخصي دارد و ما بايد آن حسابها را بشناسيم و خودمان را با آن حسابها تطبيق بدهيم ، و اتفاقا قرآن مجيد راجع به اين كه تاريخ بشر حساب قطعي و منظمي دارد ، چون بيشتر با زندگي مردم سر و كار دارد ، با صراحت بيشتري اين مطلب را بيان كرده است . در آيات زيادي از قرآن با كلمه [ ( سنت ) ] يا [ ( سنن ) ] برخورد مي كنيم ، يعني قرآن مجيد سرگذشت و سرنوشت يك قومي را كه ذكر مي كند تحت عنوان [ ( سنة الله ) ] ذكر مي كند : سنت الهي اينست ، روش الهي و قانون الهي اينست كه ملتها اگر چنين و چنان باشند يك همچو سرنوشتي داشته باشند ، و اگر نه ، طور ديگري باشند، باز سرنوشت ديگري داشته باشند . مثلا اين آيه كه مي فرمايد : " ان الله لا يغير ما بقوم حتي يغيروا ما بانفسهم " ( 1 ) يك قانون مسلم و قطعي را در تاريخ بشر و زندگي بشر ذكر مي كند . ما مي بينيم قرآن كريم سر گذشت فرعون و فرعونيان را ذكر مي كند، ستمگريها ، استكبارها ، استعلاها و تبعيضهاي اينها را بيان مي كند ، كفرورزي و كفران ورزيهاي اينها را ذكر مي فرمايد تا منتهي مي شود به هلاكت آنها . پشت سرش اينچنين مي فرمايد : ذلك بان الله لم يك مغيرا نعمة انعمها علي قوم حتي يغيروا ما بانفسهم ( 2 ) يعني اين بدان سبب و موجب است كه هرگز خداوند نعمتي را كه به قومي ارزاني مي فرمايد از آنها پس نمي گيرد1 سوره رعد ، آيه 11 - . 2 سوره انفال ، آيه 53 -