مسئله ارتزاق اهل علم - خاتمیت نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

خاتمیت - نسخه متنی

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بيرون از هر پيرايه و عقل پسند است . اين دستور به خودي خود يكي از نشانه هاي حكيمانه بودن دين مقدس اسلام است . راجع به دستورهاي منفي اسلام درباره علماي دين در جلسه گذشته عرايضي عرض كرديم . اسلام در باب عبادات براي يك طبقه بالخصوصي به نام كاهن يا روحاني شخصيت خاصي قائل نشده است ، يعني چنين نيست كه براي آنها مثلا شرطيتي قائل شده باشد ، در تشريفات مربوط به ولادت يا اموات يا ذبح كه معمولا در اديان جهان در اين چند قسمت براي عالم ديني يك شخصيت بالخصوصي قائل مي شوند همينطور .

معمولا در ساير اديان يك رابطه مرموزي ميان اين شخص و عمل بالخصوصي قائل شده اند ، مثلا ذبح به دست خاخام اگر واقع شود درست و اگر به دست ديگري باشد درست نيست ، و امثال اينها كه نمي خواهم بحث بكنم ، فقط يك موضوع را كه هفته گذشته فراموش كردم عرض كنم ، عرض مي كنم و بعد وارد دستورهاي مثبت اسلام مي شويم .

مسئله ارتزاق اهل علم

شما ببينيد كه اين دين تا چه اندازه عالي و مترقي و منطقي و خردپسند و حكيمانه است . در مسأله ارتزاق اهل علم نيز اسلام دستور بالخصوصي ندارد ، يعني اسلام نگفته است آن كساني كه عالم ديني هستند چون عالم ديني هستنداز يك وظيفه عمومي و يك واجبي كه متوجه همه مردم هست يعني تلاش براي معاش معافند . اين خود يك مسأله اي است كه اولا در اسلام بر هر كسي واجب است كه براي معاش و زندگي خود كار كند . نقطه مقابل كل بر ديگران بودن است . حديث نبوي است و در [ ( وسائل ) ] و غير آن هست كه پيغمبر اكرم فرمود : ملعون من القي كله علي الناس ( 1 ) . مشمول لعنت خدا است آن كسي كه سنگيني خودش را روي دوش ديگران بيندازد . تشبيه عجيبي است . هر كسي هيكلي دارد و هيكلش وزني دارد . در همان هيكل عضلات و نيروهاي عضلاني هستكه اين هيكل را روي زمين راه مي برند و مي كشانند . هر كسي يك سنگيني دارد ، و خداوند نيروئي به او داده است كه اين بدن با آن نيرو حركت مي كند . هر كدام از ما كه روي زمين راه مي رويم سنگيني داريم ولي در مقابل ، نيروئي هم داريمكه به وسيله آن نيرو بدن را حمل مي كنيم . هر بدني اگر سنگيني دارد نيرو هم دارد . اين در سنگيني ظاهري . معاش ، خودش يك سنگيني دارد ولي سنگيني اقتصادي . خدا به هر كسي يك نيروي كسب و كاري داده است . پيغمبر مي فرمايد : سنگيني اقتصادي هر كس روي نيروي اقتصادي خود او باشد : ملعون من القي كله علي الناس . اين يكي از مسلمات دين اسلام و فقه ما است . از اين جهت در اسلام استثنائي وجود ندارد . بله ، يك چيز ديگر هست و آن قاعده باب تزاحم به اصطلاح فقهاء است . گاهي انسان يك وظيفه اي دارد و در همان حال يك وظيفه ديگري هم متوجه او مي شود و در اينجا چاره اي ندارد كه از ميان اين دو وظيفه يكي را انتخاب كند .

بسياري از افراد ممكن است كه به يك علت خاصي يك وظيفه اي متوجه آنها بشود كه در حالي كه آن وظيفه را انجام مي دهند ، اين وظيفه را كه نامش كار كردن و كسب كردن و اداره معاش است ديگر نمي توانند انجام دهند . اسلام روي قانون تزاحم نه روي قانون استثناء مي گويد كه چون تو يك كار مهمتري را بايد انجام دهي و غير از تو هم كسي

1 فروع كافي ، ج 5 ، ص 72 -

/ 69