بدانيد كه خود بزرگان دين قرآن را از آن اول همين طور به ما معرفي كرده اند . خطبه معروفي است از رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم كه من قسمتي از آن را در اينجا براي شما مي خوانم . اين خطبه در [ ( كافي ) ] هست و خيال مي كنمدر كتب اهل تسنن هم عين آن موجود باشد . اينكه از كتب اهل تسنن تأييد مي آورم براي اينست كه اگر حديثي را شيعه از طرق خود ، و اهل تسنن از طرق خود نقل كرده باشند ، با اينكه طرق اين دو فرقه از هم جدا است ، بهتر مورد اطمينان استكه حتما صحيح و معتبر است و از پيغمبر اكرم رسيده است . پيغمبر اكرم در ابتداي جمله هاشان فرمودند : اذا التبست عليكم الفتن فعليكم بالقرآن هر وقت فتنه ها بر شما روي آورد و امر بر شما مشتبه شد به قرآن مراجعه كنيد . و هو كتاب تفصيل و بيان و تحسين قرآن كتابي است كه تفصيل مي دهد و بيان مي كند ، و هو الفصل ليس بالهزل در قرآن امر غير جدي وجود ندارد . له ظهر و بطن ، يعني پشت دارد و شكم دارد ، و به تعبير روايت ديگر له ظاهر و باطن ظاهر دارد و باطن دارد فظاهره حكمة و باطنه علم ، ظاهر قرآن حكمت و دستور العملهاي ظاهري است اما از باطن قرآن علم مي جوشد ظاهره انيق و باطنه عميق ، ظاهر قرآن زيبا و باطن آن مثل دريا عمق دارد له نجوم و علي نجومه نجوم يا: له تخوم و علي تخومه تخوم مجموعا حالا چه نجوم باشدو چه تخوم حاصل معني اينست كه قرآن درجات و مراتب دارد ، يك معني از ظاهرش فهميده مي شود ولي يك درجه كه عميق تر مي رويد به يك حقيقت تازه اي برخورد مي كنيد ، باز يك طبقه عميق تر مي رويد به يك حقيقت تازه اي بر مي خوريد . لا تحصي عجائبه و لا تبلي غرائبه شگفتيهاي آن برشمرده نمي شودو تازگيهاي آن كهنه نمي گردد ]. فيه مصابيح الهدي و منار الحكمة و دليل علي المعروف لمن عرف الصفة ، چراغهاي هدايت در اين كتاب است ، محل نور حكمت در اوست ، دليلي بر معروف است براي كسي كه صفت را بشناسد . راجع به اين جمله بحثهاي زيادي كرده اند ، نمي توانم توضيح بدهم و فقط يك جمله ديگر از اين خطبه را عرض مي كنم : فليجل جال بصره ( 1 ) . حالا كه اين كتاب يك همچو زمينه اي دارد ، پس آنكه چشمي دارد ، چشم بصيرت ، چشم خود را باز كند و در اين كتاب به جولان بياندازد . اخبار و احاديث زياد ديگري در اين زمينه داريم كه امشب به خواندن نمي رسد و ان شاء الله در جلسه آينده ، آن اخبار و احاديث را كه مي رساند قرآن در هر زماني تازه است و در هر زماني موضوع تفكر و تدبر است ، دريائي است و درهايي كه بايد از اين دريا استخراج بشود پايان ناپذير است ، براي شما خواهم خواند . اين هم ركن ديگري است از اركان مسأله خاتميت ، يعني استعداد پايان ناپذيري كه قرآن كريم براي استخراج و استنباط حقايق تازه دارد .
1 - اصول كافي ، ج 2 ، ص 599 .