تفكر زنده و تفكر مرده - حق و باطل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حق و باطل - نسخه متنی

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تفكر زنده و تفكر مرده

از جمله مسائل و مطالبي كه در قرآن كريم عنوان شده است ، مسئله موت و حيات است اين مسئله در جميع مراتبش ، براي منظورها و هدفهاي مختلف در قرآن مطرح است ، حيات نباتات ، حيات حيوانات و حيات انسانها و چون بحث ما درباره مطلق حيات نيست بلكه درباره نوعي خاص از حيات است كه آن را حيات انساني مي ناميم ، درباره
ساير اقسام حيات بحثي نمي كنيم و مخصوصا به عنايت و توجهي كه قرآن به اين نوع از حيات دارد توجه مي كنيم .

حيات بدن و حيات روح

همه ما اين طور خيال مي كنيم كه يك نفر انسان تا وقتي كه قلبش كار مي كند ، و تا وقتي كه اعصابش فعاليت دارند و نبضش مي زند ، و تا وقتي كه در روي زمين راه مي رود ، زنده است چه موقع مي شود گفت كه يك انسان مرده است ؟آن وقتي كه طبيب گوشي را روي قلبش مي گذارد و بعد اعلام مي كند كه قلب به كلي از حركت ايستاده است البته از يك جهت همين طور است ، ولي اين زندگي انسان ، زندگي انساني انسان نيست ، زندگي حيواني انسان است انسان بايد اين زندگي را داشته باشد ولي اين ، زندگي مشترك او با همه حيوانهاست يعني يك سگ هم كه زنده است همين نوع زندگي را دارد ، سگ هم قلبي دارد ، اعصابي دارد ، رگهائي دارد ، خوني در جريان دارد ، اعضاء و جوارحي داردولي در قرآن يك نوع حيات ديگر غير از اين حيات براي انسان اعلام شده است يعني انسان از نظر منطق قرآن كريم ممكن است زنده باشد ، يعني در ميان مردم راه برود ، قلبش ضربان داشته باشد ، اعصابش كار بكنند ، خون در بدنش در جريان باشد ولي در عين حال مرده باشد اين تعبير اساسا مال خود قرآن است ، مثلا در يكجا قرآن مي گويد : لينذر من كان حيا ( 1 ) مردم را به دو دسته تقسيم مي كند : مردم زنده و مردم مرده ، و بعد مي گويد اين قرآن روي افرادي اثر دارد كه شائبه اي از حيات در آنها باشد اما آن كساني كه مرده اند قرآن هم روي آنها اثر نمي گذارد .

1 - سوره يس آيه 70.

/ 76