شرايط ضروري طبيعي - حق و باطل نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

حق و باطل - نسخه متنی

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شرايط ضروري طبيعي

توجه بفرمائيد ! ما در اين دنيا كه زندگي مي كنيم يك سلسله احتياجها و نيازمنديها داريم كه به حكم قانون خلقت نمي توانيم آنها را نداشته باشيم ما به حكم قانون خلقت احتياج به غذا داريم و نمي توانيم تا آن حد خودمان را آزاد كنيمكه احتياج به غذا نداشته باشيم نه ، بايد غذا بخوريم ، بدل ما يتحلل براي بدن ما ضرورت دارد ما از اين هوائي كه تنفس مي كنيم نمي توانيم آزاد باشيم از آب نمي توانيم آزاد باشيم از لباس تا حدودي نمي توانيم آزاد باشيم اين مقدار قيدها را خلقت و طبيعت بگردن ما نهاده است .

شرايطي كه در اختيار انسان است

ولي يك سلسله قيدها هست كه بشر خودش براي خودش به وجود مي آورد ، و در نتيجه خواه ناخواه دست و پايش بسته مي شود و به مقدار متناسب با آن قيدها ، آزادي از او سلب مي شود . مثلا بعضي از افراد بشر هستندكه يك سلسله اعتيادات دارند ، در عصر ما اعتيادات زياد است ، شايد باشند افراد كمي كه هيچ اعتيادي نداشته باشند ، ولي اكثريت ما لااقل يك عادت داريم ، اقلا چاي بايد بخوريم آن روزي كه چاي نخوريم ،كلافه هستيم خيلي از مردم به سيگار عادت دارند ، اگر نكشند ، حواس ندارند و اقليتي به عادتهاي خطرناك واقعا حرامي گرفتار هستند مثلا به ترياك يا بدتر از آن .

عادت ، دلبستگي مي آورد و دلبستگي ، اسارت

به هر اندازه كه انسان بيشتر به اشياء عادت داشته باشد ، بيشتر به آنها بسته است و اسير آنهاست ، و به هر اندازه كه انسان اسير باشد ، آزادي ندارد حالا تنها چاي و سيگار نيست ، تنها ترياك نيست ،ممكن است آدمي عادت كرده باشد كه هميشه روي تشك و متكاي بسيار نرم بخوابد ، چنين آدمي اگر يك وقت در شرايطي قرار بگيرد كه بخواهد روي فرش يا زمين خالي بخوابد ، ابدا خوابش نمي برد او ديگر فلج است ، همين قدر كه از اين شرايط خارج شد ، فلج است .

آزادگان همواره مي خواهند ساده زندگي كنند

در مقابل ، افرادي را مي بينيد كه در دنيا ساده زندگي مي كنند بدون اينكه لذتهاي خدا را بر خودشان حرام كرده باشند و فكر كنند كه اينها حرام است و بدون اينكه از كارهاي زندگي دست بكشند اينها در متن زندگي واقع هستند ولي دلشان مي خواهد ساده زندگي كنند دلش مي خواهد ساده ترين لباسها را بپوشد ، خوراكش ، ساده ترين خوراكها باشد ، منزل و مركبش ساده ترين منزلها و مركبها باشد ، چرا ؟ مي گويد براي اينكه من نمي خواهم آزاديمرا به چيزي بفروشم ، به هر اندازه خودم را به اشياء مقيد كنم اسير آنها هستم و وقتي اسير اشياء باشم ، مثل كسي هستم كه هزار بند به او بسته است چنين آدمي نمي تواند راه برود و سبكبار و سبكبال باشد .

فلسفه سبكبالي و سادگي در زندگي رهبران

و لهذا زندگي پيامبران عظام و رهبران بزرگ اجتماع ، همواره زندگي ساده اي بوده ، زيرا اگر زندگي پرتجمل مي داشتند ( همان زندگي حلال و مباح ) ديگر از رهبري مي بايست دست مي كشيدند ، زندگي پرتجمل با رهبري كه لازمه آن سبكباري و سبكبالي و جنبش زياد و آزادي و آزادگي است ، نمي سازد . ما در شرح حال رسول اكرم صلي الله عليه وآله وسلم مي خوانيم : كان رسول الله خفيف المؤونة ( 1 ) . اولين چيزي كه در سيره پيغمبر اكرم صلي الله عليه وآله وسلم به چشم مي خورد اين است كه مردي بود سبك خرج لباس و خوراكش و همچنين در نشست و برخاست و مسافرت بسيار ساده بود .

1 - ارشاد القلوب ديلمي ج 1 صفحه 115.

/ 76