لطفا منتظر باشید ...
زاهدهاي ما ، هم ضعف اخلاقي دارند و هم ضعف اقتصادي
ما زاهدي هستيم كه هميشه از قدرت اقتصادي ، از ثروت دوري گزيده ام ، يعني ضعف را انتخاب كرده ايم مردمي كه پول و ثروت نداشته باشند ، مسلم است كاري را كه از اقتصاد ساخته است نمي توانند انجام بدهند و بايد دست دريوزگي پيش ديگران دراز كنند از ناحيه روحي هم اتفاقا ضعيف هستيم چون وقتي ما خودمان را به اين ترتيب تربيت كرديم كه به وسيله دور نگهداشتن خود از مال دنيا به خيالخودمان زاهد شديم ، يك روز كه دنيا به همان زاهدها روي مي آورد مي بينيم اختيار از كفش بيرون رفت مي بينيم نه از ناحيه روحي قوي هستيم نه از ناحيه اقتصادي پس زهد در اسلام قوت و قدرت روحي است با اين قوت و قدرت روحي ، مال و ثروت دنيا كه قدرت ديگري است نه تنها به شما صدمه نمي زند بلكه در خدمت شما قرار مي گيرد . عده اي كه آمده بودند و به امام صادق عليه السلام اعتراض مي كردند ، فلسفه زهد را نفهميده بودند ، شنيده بودندعلي بن ابيطالب عليه السلام در زمان خودش زاهد بوده و خيال مي كردند كه علي عليه السلام طرفدار اين بوده كه انسان بايد در همه شرايط با لباس مندرس زندگي كند و نان جو بخورد ، اما اين نان جو خوردن فلسفه اش چيست را نفهميده بودندامام صادق عليه السلام بود كه كه براي اينها تشريح مي كرد تا فلسفه اش را بفهمند علي عليه السلام چرا زاهد بود ؟ براي اينكه مي خواست انسان باشد علي عليه السلام زاهدي نبود كه يك گوشه افتاده باشد و اسم انزوا را زهد بگذارد .
حضرت علي ( ع ) و كارهاي توليدي
علي عليه السلام مردي بود كه بيش از هر كسي وارد اجتماع مي شد و فعاليت اجتماعي و توليد ثروت مي كرد ، ولي ثروت در كفش قرار نمي گرفت ، ثروت را اندوخته و ذخيره نمي كرد كدام كار توليدي مشروع است كه در آن زمان وجود داشته و علي عليه السلام انجام نداده است ؟اگر تجارت است او عمل كرده ، اگر زراعت و باغداري و درختكاري است ، او انجام داده ، اگر حفر قنوات است ، اگر سربازي كردن است ، او انجام داده است . ولي در عين حال كه همه اينكارها را مي كرد ، زاهد بود اتفاق مي افتاد كه مي رفت در آن باغستانهاي مدينه كه مربوط به اهل كتاب و غير مسلمانان بود و براي آنان كار مي كرد ، خدمت مي كرد ، مزد مي گرفت و بعد مزد او بود كه تبديل به نان مي شدبه خانه اش گندم مي آورد ، جو مي آورد و صديقه طاهره سلام الله عليها با دست خودش آنها را آرد مي كرد ، مي پخت و در عين حال وقتي كه به محتاجي ، به مسكيني ، به يتيمي ، به اسيري برخورد مي كردند فورا او را بر خودشان مقدم مي داشتنداين بود معني زهد علي عليه السلام ، شما اين جور زاهد را پيدا بكنيد . زهد علي عليه السلام همدردي بود همدردي ، انسانيت است او از حق صد درصد مشروع خودش هم استفاده نمي كرد براي خودش به اندازه يك سرباز فقط از بيت المال حقوق قائل بود ،ولي در همان هم قناعت مي كرد ، حاضر نبود با شكم سير بخوابد چرا ؟ چون دل و وجدان و قلب زنده اش به او اجازه نمي داد مي فرمود : او ابيت مبطانا و حولي بطون قرثي ، و اكباد حري ، او اكون كما قال القائل : و حسبك داء ان تبيت ببطنة و حولك اكباد تحن الي القد (1) آيا من با شكم سير بخوابم ( از چه غذائي ؟ از غذاي مشروع خودش ، باز هم حاضر نبود با شكم سير بخوابد مي گفت در اطراف من شكمهاي گرسنه وجود دارند ) در حالي كه از اطراف من شكم گرسنه هست ؟ من1 - نامه 45 نهج البلاغه فيض الاسلام صفحه 970[ نامه اي است كه آن حضرت عليه السلام به عثمان بن حنيف انصاري كه از جانب آن بزرگوار حاكم بصره بود نوشته است ] .
