حق و باطل نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
اين از واضحات است و احتياج به استدلال ندارد كه من بخواهم استدلال كنم من در كتاب مسئله حجاب نوشته ام كه بعضي خيال كرده اند فلسفه حجاب تمايل به رياضت و رهبانيت است كه اين را از نظر اسلام رد كرده و بعد مفصل بحث كرده امكه اصلا اسلام با رياضت و رهبانيت ، يعني با انعزال از اجتماع صد درصد مخالف است پيغمبر صريحا فرمود : لا رهبانية في الاسلام ( 1 ) . در اسلام رهبانيت يعني كناره گيري از زندگي براي رسيدن به آخرت اصلا وجود نداردحتي فرمود : رهبانيت و سياحت امت من جهاد است گذشته از اين ، اسلام صريحا به آن چيزهائي كه مكاتب ديگر آن را دنيا مي نامند توصيه كرده و آنها را جزء عبادات دانسته است بعضي از مستمعين نوشته اند كه در قرآن كلمه زهد وجود دارد : و كانوا فيه من الزاهدين ( 2 ) . من به اين آيه توجه داشتم ، عرض كردم يك زهد لغوي است و يك زهد مصطلح . اين ، آن زهد لغوي و شاهد بر مدعاي من است كه عرض كردم زهد فيه ، يعني اعتنا به او نداشت ، بي رغبت بود اين آيه درباره حضرت يوسف است كه آنها قدر يوسف را ندانستند و اهميتي به او نمي دادند لذا او را به چند درهم معدود فروختند بنابراين زهد به آن معني اصطلاحي كه مورد بحث است در قرآن نيست به هر حال چيزهايي را كه زهد مسيحيت جزء دنيا مي داند اسلام آنها را با يك شرط جزء آخرت مي داند و آن اينكه براي خدا صورت گرفته باشد اسلام فرقي