شرح نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شرح نهج البلاغه - نسخه متنی

ناصر مکارم شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ترجمه:

در ادامه همان خطبه آمده: آگاه باشيد! هيچ يك از شما، نبايد از بستگان نيازمند خود، رويگردان شود و از آنان، چيزى را دريغ دارد، كه نگه داشتنش مايه فزونى نيست و از بين رفتنش، كمبودى براى او نمى آورد.

آن كس كه دست دهنده خويش را از بستگانش باز دارد، تنها يك دست را از آنها باز داشته، و در مقابل، آنان، دستهاى بسيارى را از كمك كردن به او، بازمى دارند.

و آن كس كه نسبت به بستگانش، متواضع و نرمخو و پر محبت باشد، دوستى آنان را، براى خود، هميشگى خواهد ساخت.

شرح و تفسير:

خويشاوندان پشت و پناه يكديگرند در آخرين بخش اين خطبه، بار ديگر، امام عليه السلام مردم- به خصوص افراد متمكن را- به كمك كردن نسبت به بستگان و خويشاوندان، تشويق و ترغيب مى كند، و با سه تعبير مختلف، بر اين مساله تاكيد مى نهد.

نخست مى فرمايد: آگاه باشيد! هيچ يك از شما، نبايد از بستگان نيازمند خود رويگردان شود و از آنان، چيزى را دريغ دارد، كه نگه داشتنش مايه فزونى نيست و از بين رفتنش كمبودى براى او نمى آورد، الا لا يعدلن احدكم عن القرابه يرى بها الخصاصه ان يسدها بالذى لا يزيده ان امسكه و لا ينقصه ان اهلكه.

اين تعبير، ممكن است كه اشاره به
يكى از اين دو معنا باشد: يا اشاره به جنبه معنوى اين كار باشد كه محروم ساختن بستگان از امكاناتى كه در اختيار دارد، بركت را از مال و زندگى انسان برمى چيند و مايه فزونى مال و ثروت او نمى شود و بر عكس، كمك كردن به آنان، بركات الهى را به دنبال دارد و نقيصه ظاهرى، به زودى، به لطف پروردگار، جبران مى شود.

و يا اشاره به جنبه ظاهرى و مادى اين كار است، چرا كه مشكلات بستگان و خويشاوندان، به هر حال، به انسان منتقل مى شود و فكر او را آزار مى دهد و روح او را به خود مشغول مى دارد و آبرو و حيثيت او را به خطر مى اندازد و در مجموع، مشكلات زندگيش را بيشتر مى كند، پس چه بهتر كه به يارى آنها بشتابد كه هم ثواب آخرت و هم بركات دنيوى و ذكر خير و آبرو و شخصيت و آرامش خاطر براى خود كسب كند.

در حديث آمده است كه على عليه السلام فرمود: البركه فى مال من آتى الزكاه و واسى المومنين و وصل الاقربين، بركت، در مال كسى است كه زكات بدهد و با مومنان، مواسات كند و نسبت به نزديكان، صله رحم به جا آورد.

حضرت، در بيان دوم مى فرمايد كه: چرا انسان، از كمك كردن به عشيره و بستگانش، چشم بپوشد، در حالى كه زيان و خسران بزرگى دامن او را مى گيرد؟! آن كس كه دست د
هنده خويش را از بستگانش، بازدارد تنها، يك دست را از آنها بازداشته و در مقابل، آنان دستهاى بسيارى از كمك كردن به او، بازمى دارند، و من يقبض يده عن عشيرته، فانما تقبض منه عنهم يد واحده و تقبض منهم عنه ايد كثيره.

هيچ عاقلى، دست به چنين كارى نمى زند و حاضر نمى شود كه سود بزرگى را از خود، به خاطر از دست دادن منافع كوچكى، دور كند.

حضرت در سومين و آخرين تعبير به نكته ديگرى اشاره كرده، مى فرمايد: آن كس كه نسبت به بستگانش متواضع و نرمخو و پر محبت باشد، دوستى آنان را براى خود هميشگى خواهد ساخت، (و من تلن حاشيته يستدم من قومه الموده).

بسيار ديده ايم كه از ميان يك فاميل يا قبيله، فرد يا افرادى، متمكن مى شوند و به خاطر تكبر و بخل، از همه بستگان خود فاصله مى گيرند و دوستان ديروزشان، مبدل به دشمنان امروز مى شوند، در حالى كه اگر به شكرانه دين نعمتها، فروتنى و سخاوت را در برنامه خود قرار مى دادند، نه تنها از محبتشان كاسته نمى شد، بلكه فزونى مى يافت.

اين موضوع، قابل توجه است كه تعبير به حاشيه در جمله بالا، تاب دو معنا را دارد: نخست اين كه اشاره به صفات و روحيات خود انسان باشد- كه در تفسير بالا آمد- و ديگر اين كه اشاره به اطرا
فيان و كارگزاران بوده باشد.

بنابراين، تفسير مفهوم جمله، چنين مى شود كه كسى كه اطرافيان او، نسبت به مردم، خوش برخورد و متواضع و پر محبت اند، دوستى اقوام دور و نزديكش را، همواره، به او جلب مى كنند.

بسيار ديده ايم كسانى، خودشان، آدمهاى خوبى هستند، ولى بر اثر خشونت اطرافيان و سوء برخوردشان با مردم، همه، از اطرافشان پراكنده شده اند.

نكته:

بركات پيوند محكم با خويشاوندان گرچه در آيات و روايات، مساله صله رحم و برقرار ساختن رابطه صحيح با خويشاوندان به عنوان يك وظيفه الهى و انسانى، مطرح شده كه بايد با انگيزه هاى الهى، به سراغ آن رفت، ولى بى شك، انجام اين وظيفه الهى و انسانى، بركات فراوانى از نظر ظاهر نيز در بردارد كه در فرازهاى اخير اين خطبه، با تعبيرات بسيار پرمعنا و زيبايى، به آن اشاره شده است.

مهم اين است كه انسان، بتواند اين پيوند را محكم كند و با كارهاى اشتباه موجب قطع آن نشود.

انسان، بايد هنگام نعمت و آرامش به آنها نيكى كند، تا در هنگام بروز مصيبت و ظهور بحرانها و طوفانها، به حمايت او برخيزند.

حقيقت، اين است كه غلبه بر بسيارى از مشكلات زندگى، كار يك فرد نيست و حمايت گروه يا گروههايى را مى طلبد.

حال، چه كسى به
تر از اقوام و بستگان و خويشاوندان هستند كه هم يكديگر را به خوبى مى شناسند و هم پيوند خون و عاطفه، آنها را به هم مربوط ساخته است؟! اما افسوس كه بسيارى از افراد، همين كه به نوايى رسيدند، همه اين مسائل را فراموش كرده و از آنان فاصله مى گيرند و اين ذخاير روز بيچارگى را، از دست داده و سنگر خود را در برابر حوادث سخت، در هم مى شكنند.

تعبيرات لطيفى كه در روايات آمده است، دقيقا ناظر به همين معانى است.

/ 350