خطبه 027-در فضيلت جهاد - شرح نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شرح نهج البلاغه - نسخه متنی

ناصر مکارم شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خطبه 027-در فضيلت جهاد

امام، اين خطبه را زمانى ايراد فرمود كه خبر حمله لشكر معاويه به شهر (مرزى) انبار به آن حضرت رسيد، ولى مردم براى جهاد حركت نكردند.

امام عليه السلام اين خطبه را ايراد فرمود، فضيلت جهاد را در آن برمى شمرد و مردم را به قيام (در برابر غارتگران شام) تشويق مى كند، و نيز آگاهى خود را به فنون و مديريت جنگ بيان مى دارد و مسووليت را متوجه مردمى مى سازد كه از وى اطاعت نكردند.

سند خطبه و زمان و مكان ورود آن اين خطبه، به گفته ابن ابى الحديد، از خطبه هاى مشهور امام على عليه السلام است كه (علاوه بر مرحوم سيدرضى) بسيارى از محققان و محدثان، آن را در كتابهاى خود آورده اند، از جمله مبرد در ابتداى كامل (با مقدارى تفاوت) ذكر كرده و در ابتداى آن مى نويسد: به على عليه السلام خبر دادند كه گروهى از لشكر معاويه، به شهر انبار (يكى از شهرهاى مرزى عراق) وارد شده اند و فرماندار آن حضرت را- كه حسان بن حسان نام داشت- كشته اند.

امام عليه السلام خشمگين شد و حركت كرد به گونه اى كه عبايش به روى زمين كشيده مى شد تا به نخيله (لشكرگاهى در نزديكى كوفه) رسيد و مردم به دنبال حضرتش حركت كردند.

امام عليه السلام روى بلندى قرار گرفت و حمد
و ثناى الهى را به جاى آورد و درود بر پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم فرستاد و سپس اين خطبه را ايراد كرد.

مرحوم كلينى، در كتاب كافى، در بحث جهاد نيز آن را آورده است.

نويسنده مصادر نهج البلاغه، اين خطبه را از ده منبع معروف قبل از مرحوم سيدرضى نقل كرده است، از جمله البيان و التبيين جاحظ، عيون الاخبار ابن قتيبه، الاخبار الطوال دينورى، غارات ثقفى، عقد الفريد ابن عبدربه، اغانى ابوالفرج اصفهانى،.

همان گونه كه در بالا آمد، امام، اين خطبه را در نخيله و در زمانى ايراد فرمود كه به آن حضرت خبر دادند كه سفيان بن عوف غامدى- كه در متن خطبه، از او، به اخو غامد تعبير شده- به مرزهاى عراق حمله كرد و نماينده على عليه السلام، حسان بن حسان، و گروه ديگرى را به شهادت رساند و اموال زيادى را غارت و خانه هاى بسيارى را ويران كرد و بدون اين كه مقاومت مهمى در برابر او بشود، به شام برگشت.

سفيان بن عوف، مى گويد معاويه مرا احضار كرد و گفت: تو را با لشكر انبوهى به جانب فرات مى فرستم.

هنگامى كه به سرزمين هيت (شهرى است در كنار فرات بالاتر از انبار) رسيدى، اگر لشكرى يافتى، به آنها حمله كن و الا شهر انبار را مورد هجوم قرار بده! اگر در آ
نجا سپاهى نبود، به مدائن هجوم ببر! سپس به شام برگرد.

زنهار! به كوفه نزديك مشو! و بدان كه حمله به انبار و مدائن، حمله به كوفه است، زيرا، اين كار، قلب عراقيان را مى لرزاند و دوستان ما را خوشحال مى كند.

در اين سفر، به هر كس برخوردى كه حكومت مرا قبول نداشت، بكش! و همه قريه هايى را كه سر راه تو قرار دارد، ويران ساز و اموال آنان را غارت كن، زيرا، غارت اموال مانند كشتن افراد، براى مخالفان ما، دردناك است.

سفيان، اين دستور را اجرا كرد، هنگامى كه به شهر انبار رسيد، حسان بن حسان بكرى، با گروهى به مقابله او برخاست و در آغاز، حمله شاميان را دفع كرد، ولى چون لشكر شام، بسيار زياد بود و حسان ديد قدرت در هم شكستن آنها را ندارد، آماده پيكار تا مرز شهادت شد.

از اسب پياده شد و آيه 23 سوره احزاب را خواند كه مضمونش اين است: بعضى از مومنان راستين، شربت شهادت نوشيدند و بعضى منتظرند، من المومنين رجال صدقوا ما عاهدوا الله عليه فمنهم من قضى نحبه و منهم من ينتظر.

سپس گفت: آن كس كه خود را آماده شهادت نكرده، در هنگامى كه ما به مبارزه مشغوليم و دشمن نمى تواند فراريان را تعقيب كند، از شهر بيرون رود و آنها كه آماده شهادتند، با ما بمانند.

گر
وه زيادى رفتند، او، با سى مرد پياده، به مبارزه برخاست، تا همگى به افتخار شهادت نائل شدند.

اين حادثه تكان دهنده قلب امام عليه السلام را سخت آزرده ساخت و خطبه بالا را كه بيانگر سوز درونى مولا و خشم فراوان او از كوتاهى مردم در امر جهاد با دشمنان اسلام است، بيان فرمود.

/ 350