خطبه 026-اعراب پيش از بعثت - شرح نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شرح نهج البلاغه - نسخه متنی

ناصر مکارم شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خطبه 026-اعراب پيش از بعثت

امام عليه السلام در اين خطبه حال اعراب و چگونگى حيات و معيشت آنان را در پيش از بعثت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم بيان مى دارد.

آنگاه به شرح حال خويش در سالهاى قبل از بيعت مسلمين با وى، مى پردازد.

خطبه در يك نگاه:

در اين كه انگيزه امام از ايراد اين خطبه (يا به تعبير ديگر، نگارش اين نامه چه بوده است)، بعضى از محققان، معتقدند كه بعد از اشغال مصر از سوى عمال معاويه و شهادت محمد بن ابى بكر، گروهى، از آن حضرت خواستند تا نظر خود را نسبت به خلفاى گذشته، بيان فرمايند.

حضرت، در پاسخ فرمود: آيا حالا، موقع اين سوال است؟ مگر خبر نداريد كه مصر اشغال شده و شيعيان مرا كشته اند (چرا مسائل واجب و حياتى را رها كرده، به مسائلى كه وقت براى آن بسيار است، خود را مشغول كرده ايد)؟ سپس فرمود: من، نامه اى به دست شما مى دهم كه پاسخ سوالات شما در آن است، ولى از شما مى خواهم كه حقوق از دست رفته مرا حفظ كنيد.

گاه، تصور مى شود كه ذيل اين خطبه كه دعوت به جهاد مى كند، منافات با اين سخن دارد و نشان مى دهد كه اين كلام، قبل از جنگ صفين از آن حضرت صادر شده است، ولى ممكن است كه اين سخن، اشاره به جنگى باشد كه حضرت، قبل از شهادت
خود، مردم را براى آن آماده مى ساخت، هر چند حادثه دردناك شهادت ايشان، مانع از اقدام به آن جنگ شد.

به هر حال، اين خطبه، از سه بخش تشكيل شده است: بخش نخست، به وضع عرب در عصر جاهليت و در آستانه بعثت پيغمبر اكرم اشاره مى كند و نشانه مى دهد كه آنها گرفتار چه بدبختيها و مشكلات عظيمى بودند كه به بركت ظهور پيامبر اسلام، از آن رهايى يافتند.

در بخش دوم، به حوادث بعد از رحلت پيامبر اشاره مى كند كه چگونه حق مسلم آن حضرت، يعنى خلافت را از وى گرفتند و او را تنها گذاشتند و امام عليه السلام (براى حفظ اسلام و قرآن) سكوت كرد، در حالى كه سخت نگران و ناراحت بود.

در بخش سوم، به داستان بيعت مشروط عمرو بن عاص با معاويه اشاره مى كند كه به آن همه صدمات جانى و مالى و اخلاقى بر مسلمانان منجر شد و در پايان خطبه، دستور مى دهد كه براى كوتاه كردن دست آن گروه ظالم و ستمگر، آماده نبرد شوند.

ترجمه:

خداوند، محمد صلى الله عليه و آله و سلم، را به رسالت مبعوث كرد، تا جهانيان را بيم دهد و امين آيات او باشد در حالى كه شما جمعيت عرب، بدترين آئين را داشتيد و در بدترين سرزمينها و در ميان سنگهاى خشن و مارهاى فاقد شنوايى (كه از هيچ چيز نمى ترسيدند و خط
رشان بسيار زياد بود) زندگى مى كرديد و آبهاى آلوده مى نوشيديد و غذاهاى بسيار ناگوار مى خورديد و پيوسته خون هم را مى ريختيد و پيوند با خويشان را قطع مى كرديد (و دختران را زنده به گور مى كرديد و پسران خود را به قتل مى رسانديد) بتها، در ميان شما، برپا بود و گناهان، سراسر وجودتان را فراگرفته بود.

/ 350