شرح نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شرح نهج البلاغه - نسخه متنی

ناصر مکارم شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ترجمه:

اما بعد (از حمد و ثناى الهى بدانيد) جهاد درى از درهاى بهشت است كه خداوند آن را به روى دوستان (خاص خود) گشوده است، و آن لباس تقوى، زره محكم خداوند و سپر مطمئن او است.

هر كس آن را از روى بى اعتنايى (نه به خاطر عذر) ترك كند خدا لباس ذلت و خوارى در اندام او مى پوشاند، بلا از هر سو او را احاطه مى كند و گرفتار حقارت و پستى مى شود، عقل و فهم او تباه مى گردد و به خاطر تضييع جهاد حق از او گرفته مى شود، در راه نابودى پيش مى رود و از عدالت محروم مى گردد!

شرح و تفسير:

جهاد درى از درهاى بهشت در اين جمله هاى كوتاه كه در نخستين فراز اين خطبه آمده است فلسفه جهاد
و آثار پر بركت آن در پنج جمله پرمعنا بيان گرديده و سپس آثار شوم ترك جهاد، در هفت جمله ديگر تشريح شده است.

در نخستين جمله درباره اهميت جهاد مى فرمايد: اما بعد (از حمد و ثناى الهى)، جهاد درى از درهاى بهشت است، اما بعد، فان الجهاد باب من ابواب الجنه.

بديهى است براى وصول به رحمت و رضوان خداوند و بهشت برين، اسباب مختلفى وجود دارد كه در احاديث، به عنوان درهاى بهشت معرفى شده كه يكى از مهمترين آنها، جهاد است.

به همين دليل، در حديثى از امام صادق عليه السلام مى خوانيم كه پيغمبر فرمود: للجنه باب يقال له: باب المجاهدين.

يمضون اليه فاذا هو مفتوح و هم متقلدون بسيوفهم، و الجمع فى الموقف، و الملائكه ترحب بهم، بهشت، درى دارد به نام باب المجاهدين كه آنان، به سوى آن حركت مى كنند و در را در برابر خود بازمى بينند در حالى كه شمشيرها را به كمر بسته اند.

اين، در حالى است كه ساير مردم، در موقف حساب ايستاده اند و در انتظار حساب اند، (اما مجاهدان، بدون حساب، به سوى بهشت مى روند و در آستانه بهشت)، فرشتگان، به آنان تبريك مى گويند.

مى دانيم كه جهاد در اسلام، دو شعبه دارد: جهاد با دشمن بيرون و جهاد با نفس اماره.

نخستين جهاد را، جهاد اصغر
و دومى را جهاد اكبر مى گويند، اما هر دو، درى از درهاى بهشت محسوب مى شود.

بدون جهاد اكبر، كسى، به لقاء الله نمى رسد و بدون جهاد اصغر، سربلندى در دنيا و آخرت، حاصل نمى گردد.

در دومين جمله مى فرمايد: خداوند، آن در را به روى دوستان خاص خود گشوده است، فتحه الله لخاصه اوليائه.

درست است كه جهاد با دشمن برون و درون، وظيفه همه مسلمانان است، ولى تنها، اولياى خاص الهى مى توانند اين دو طريق را با نيت خالص و تا آخرين مرحله، بپيمايند و ديگران گاه با نياتى آلوده و انتظار غنيمت و يا كسب نام و شهرت و يا امثال آن، در اين ميدان گام مى نهند و تا آخرين مرحله پيش نمى روند.

تنها، خاصان اولياء الله هستند كه جهاد را، با خلوص نيت، تا آخرين مرحله پيش مى برند.

آنها هستند كه در برابر تمام مشكلات جهاد اكبر و اصغر، شكيبايى به خرج مى دهند و در برابر تمام شدائد اين راه، مى ايستند و شياطين جن و انس را با پايمردى خود، به زانو درمى آورند.

بنابراين، جاى اين اشكال كه چرا امام فرموده است: خداوند، باب جهاد را به روى خاصان اوليائش گشوده، در حالى كه مى دانيم وظيفه همه مسلمانان است؟ بقاى نمى ماند.

از اين جمله، اين نكته نيز استفاده مى شود كه اگر كسى ا
ز عهده جهاد اكبر و اصغر، هر دو، به خوبى برآيد از خاصان اولياء الله خواهد بود.

در سومين و چهارمين و پنجمين توصيف درباره جهاد، مى فرمايد: و آن، لباس تقوا، زره محكم خداوند و سپر مطمئن او است، و هو لباس التقوى و درع الله الحصينه، و جنته الوثيقه.

مى دانيم لباس، هم مايه زينت و زيبايى انسان است و هم حافظ بدن او از گرما و سرما و آفات ديگرى كه در صورت عريان بودن بر بدن او وارد مى شود.

جهاد نيز مايه آبرو و عزت و سربلندى اقوام و ملتها و پيشگيرى از انواع آفات است همانگونه كه در ادامه اين خطبه، با تعبير ديگرى بيان شده است.

اندام برهنه، زشت و بدن نما و كاملا آسيب پذير است.

قوم و ملتى كه جهاد را ترك كنند، ذليل و سر به زير و آسيب پذير خواهند بود.

اما چرا لباس در اينجا، به تقوا اضافه شده؟ ممكن است از اين نظر باشد كه حفظ اصول تقوا، بدون امنيت ممكن نيست، همانگونه كه امنيت، بدون جهاد حاصل نمى شود.

اين احتمال نيز در تفسير جمله بالا وجود دارد كه اشاره به آيه 26، سوره اعراف، دارد كه بعد از ذكر لباس ظاهر به عنوان يك نعمت الهى مى فرمايد: (و لباس التقوى ذلك خير، لباس تقوا از لباس ظاهر هم بهتر و كارسازتر است.

/ 350