ترجمه:
اى مردمى كه بدنهايتان جمع و افكار و خواسته هايتان پراكنده است! سخنان (داغ) شما، سنگهاى سخت را در هم مى كشند، ولى اعمال (سست) شما دشمنانتان را به طمع مى اندازد.در مجالس خود (داد سخن مى دهيد و رجز مى خوانيد)، مى گوييد: چنين و چنان خواهيم كرد، اما هنگامى كه لحظه پيكار با دشمن فرامى رسد، مى گوييد: اى جنگ! از ما دور شو! آن كس كه شما را (براى دفاع از حق) فراخواند، پاسخ آبرومندانه اى نمى شنود.و آن كس كه شما را با قهر و زور (براى جهاد و انجام وظيفه) در فشار بگذارد، قلبش آرامش نمى يابد.شما پيوسته به بهانه هاى گمراه كننده متوسل مى شويد و تعلل مى ورزيد و از من مى خواهيد كه جهاد را به تاخير اندازم، مانند بدهكارى كه (بر اثر سستى و سهل انگارى از اداى دين خويش ناتوان شده) و از طلبكار خود پيوسته تمديد و مهلت مى خواهد! افراد ضعيف و ناتوان، هرگز نمى توانند ستم را از خود دور كنند، و حق جز با تلاش و كوشش به دست نمى آيد.از كدامين خانه بعد از خانه خود دفاع مى كنيد؟ (آيا برتر از دارالاسلام جايى هست؟) و همراه كدام امام و پيشوا بعد از من به مبارزه با دشمن برمى خيزيد؟ (آيا امامى آگاهتر و عادلتر از من سراغ داريد؟) به خدا سوگند فريب خورده واقعى كسى است كه فريب شما را بخورد و آن كس كه بخواهد به وسيله شما پيروز شود به خدا سوگند همانند كسى است كه در قرعه كشى و بخت آزمايى، برگ نابرنده اى نصيبش شود! و كسى كه بخواهد به وسيله شما تيرى به سوى دشمن پرتاب كند، مانند كسى است كه با تير سر و ته شكسته تيراندازى مى كند.به خدا سوگند! به آن
جا رسيدم كه گفتارتان را تصديق نمى كنم و به يارى شما اميدى ندارم و دشمن را به وسيله شما تهديد نخواهم كرد.درد شما چيست؟ داروى شما كدام است؟ طبابت و درمانتان از چه راهى ميسر است؟ اين گروه (شاميان) مردانى مانند شما هستند (چرا آنها اين گونه متحدند و گوش به فرمان پيشواى ظالمشان هستند، ولى شما اين گونه پراكنده و عصيانگريد؟) آيا سخن بدون آگاهى (مشكلى را حل مى كند؟) و غفلت آميخته با بى تقوايى و اميد به پيروزى، در حالى كه شايستگى آن را نداريد، (شما را به جايى مى رساند؟)