شرح نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شرح نهج البلاغه - نسخه متنی

ناصر مکارم شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در پاسخ اين سئوال به اين نكته بايد توجه كرد: امير عادل و نيكوكار به يقين اين وظائف را انجام مى دهد، و اما فاجر به طور كامل نه، و به گونه نسبى آرى، چرا كه او براى ادامه حكومت خود چاره اى ندارد جز اين كه نظم را رعايت كند، در برابر دشمنان خارجى بايستد، جاده ها را امن و امان سازد و به طور نسبى جلو ظلم ظالمان را بگيرد، هر چند خود او يكى از ظالمان است.

زيرا در غير اين صورت مردم فورا بر ضد او مى شورند و دشمنان بر او مسلط مى شوند و حكومتش به سرعت ب
ه باد مى رود، به همين دليل غالب حكومتهاى ظالم نيز تلاش مى كنند امور هفتگانه بالا را تا حدى رعايت كنند! از آنچه در بالا گفته شد اين نتيجه به خوبى گرفته مى شود كه هر حكومتى كه در انجام امور فوق سستى به خرج دهد در حقيقت فلسفه وجودى خود را از دست داده است! سئوال ديگر اين كه چرا امام عليه السلام در ميان مومن و كافر در عبارت بالا تفاوت گذارده، در مورد مومن مى فرمايد: يعمل و در مورد كافر مى فرمايد: يستمتع؟ پاسخ اين سئوال اين است كه هدف مومن در زندگى دنيا بهره گيرى از مواهب زندگى و تمتع نيست، بلكه هدف اصلى او جلب رضاى خدا و خشنودى پروردگار است، و اگر از مواهب حيات نيز بهره گيرى كند مطلوب ثانوى و تبعى او است نه اصلى، در حالى كه كافر و بى ايمان نه تنها در پى جلب رضاى خدا نيست، بلكه تنها مى خواهد از مواهب مادى جهان بهره گيرى كند، هر چند از طريق حرام و نامشروع باشد، لذا امام عليه السلام مى فرمايد: با تشكيل حكومت هر يك از اين دو به هدف خويش مى رسند، در صورتى كه اگر حكومت نباشد، همه چيز به هم مى ريزد نه مومن عمل الهى مى تواند انجام دهد، و نه كافر زندگى آرامى خواهد داشت.

مرحوم سيدرضى در پايان اين خطبه قسمتهايى از آن را به ر
وايتى ديگر نقل مى كند كه تفاوت مختصرى با آنچه گذشت دارد.

مى گويد: در روايت ديگرى آمده است كه امام عليه السلام هنگامى كه تحكيم آنها را شنيد (اشاره به شعار لا حكم الا لله است) فرمود: آرى من در انتظار حكم الهى درباره شما هستم.

(حكم الله انتظر فيكم).

اين جمله ممكن است اشاره به اين باشد كه امام عليه السلام از سخن خود آنها اقتباس كرد و فرمود: اين كه مى گوييد حكم از آن خدا است، من انتظار اين حكم الهى را درباره شما مى كشم كه او شما را به خاطر لجاجت و ايجاد شكاف در صفوف مسلمين به مجازات دردناك گرفتار كند! يا اشاره به اين باشد كه من انتظار اين را مى كشم كه به شما اتمام حجت شود و آنها كه بر لجاجت و گمراهى خويش بمانند حكم خدا را درباره آنها اجرا كنم! مرحوم سيدرضى سپس مى افزايد: (طبق اين روايت) امام عليه السلام فرمود: اما در حكومت حاكم نيكوكار شخص پرهيزكار به خوبى انجام وظيفه مى كند، و در حكومت حاكم بدكار، شخص شقى و ناپاك از آن بهره مند مى شود تا مدتش سرآيد و مرگش فرارسد.

(اما الامره البره فيعمل فيها التقى، و اما الامره الفاجره فيتمتع فيها الشقى، الى ان تنقطع مدته و تدركه منيته).

ولى با توجه به اين كه مفهوم سخن بالا اين
است كه در حكومت پاكان، فاجران از تمتع مباح نيز محرومند و در حكومت فاجران مومنان هيچ گونه آرامش و آسايشى ندارند (و اين بر خلاف هدفى است كه خطبه براى آن بيان شده كه حكومت به هر طريق و به هر صورت لازم است)، به نظر مى رسد كه روايت اول صحيح تر و دقيق تر است.

در شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، مطلبى آمده است كه كمك بسيار موثرى به روشن شدن نخستين جمله روايت بالا (حكم الله انتظر فيكم)، مى كند و آن اين كه: هنگامى كه على عليه السلام از صفين بازگشت و به كوفه آمد، خوارج در صحراى حروراء (در نزديكى كوفه) اجتماع كردند و يكى بعد از ديگرى نزد امام عليه السلام آمدند (و سخن نامناسبى گفتند و برگشتند) در اين هنگام يكى از آنان خدمت امام عليه السلام در مسجد رسيد، و در حالى كه مردم اطراف آن حضرت را گرفته بودند فرياد زد (لا حكم الا لله و لو كره المشركون)! (و با اين تعبير اصحاب حضرت را به شرك متهم ساخت)! مردم رو به سوى او كردند، فرياد زد: (لا حكم الا لله و لو كره المتلفتون) (در اينجا كسانى را كه به او نگاه مى كردند متهم به شرك كرد).

امام عليه السلام سر بلند كرد و به او نگاه فرمود: او (كه مرد بسيار وقيح و بى شرمى بود) فرياد زد: (لا حك
م الا لله و لو كره ابو حسن)! (و در اينجا امام عليه السلام را متهم به مخالفت با حكم الله كرد!) امام عليه السلام فرمود: ابوالحسن (على بن ابى طالب) از حكم خدا ناخشنود نيست من مخصوصا منتظر حكم خدا درباره شما هستم (مجازاتى از سوى خدا و يا مجازاتى به وسيله مومنان).

در اينجا مردم گفتند: اى اميرمومنان چرا تصميم به نابودى اين گروه (جسور و بى منطق) نمى گيرى؟ امام عليه السلام فرمود: اينها هرگز نابود نمى شوند، آنها در صلب پدران و رحم مادران تا روز قيامت خواهند بود (اگر گروهى از بين بروند گروه ديگرى با همين طرز فكر قشرى و تعصب آميز و دور از منطق جانشين آنها مى شوند)! چه سخنان حكيمانه اى؟!

/ 350