شرح نهج البلاغه نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شرح نهج البلاغه - نسخه متنی

ناصر مکارم شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خطبه در يك نگاه:

تناسب مضمون اين خطبه با خطبه قبل، نشان مى دهد كه هر دو بخشى از يك خطبه بوده و يا در زمانى نزديك به هم ايراد شده اند.

ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه خود در ذيل اين خطبه مى نويسد: هنگام كه اميرمومنان على عليه السلام شريعه فرات را در اختيار گرفت و بزرگوارانه اجازه داد كه شاميان نيز از آن استفاده كنند تا شايد اين محبت و لطف و اجراى عدالت سبب شود كه آنها تحت تاثير قرار گرفته راه جنگ را رها كنند و به سوى صلح و پيوستن به امام عليه السلام بيايند، چند روزى گذشت كه سكوت بر دو لشكر حاكم بود، نه امام عليه السلام رسولى به سوى معاويه مى فرستاد و نه از سوى معاويه كسى خدمت امام عليه السلام مى آمد و اين امر سبب شد كه اهل عراق از تاخير فرمان جنگ با شاميان ناراحت شوند، لذا خدمت امام عليه السلام آمدند و عرض كردند: فرزندان و همسران خود را در كوفه تنها گذارده به اينجا آمده ايم تا مرزهاى شام را وطن خود قرار دهيم! به ما اجازه دهيد تا جنگ را آغاز كنيم، زيرا مردم حرفهايى مى زنند.

امام عليه السلام فرم
ود: چه مى گويند؟ عرض كردند بعضى گمان مى كنند شما از ترس جانتان اقدام به جنگ نمى كنيد! و بعضى تصور مى كنند كه در اصل جنگ با شاميان و جواز شرعى آن ترديد داريد! امام عليه السلام اين خطبه جامع و كوتاه را در پاسخ به آنها ايراد فرمود.

ترجمه:

اما اين كه مى گوييد: تاخير در جنگ به خاطر ناخشنودى از مرگ است به خدا سوگند باك ندارم از اين كه من به سوى مرگ بروم يا مرگ به سوى من آيد.

و اما اين كه مى گوييد: تاخير در جنگ به سبب اين است كه من در مبارزه با شاميان ترديد دارم به خدا سوگند (اين تصور باطل و خيال خامى است) من اگر هر روز جنگ را به تاخير مى اندازم به خاطر آن است كه اميدوارم گروهى از آنان به ما بپيوندند و هدايت شوند و در لا به لاى تاريكيها پرتوى از نور مرا ببينند و به سوى من آيند.

و اين براى من بهتر است از كشتن آنها در حالى كه گمراهند، هر چند در اين صورت نيز گرفتار گناهان خويشتن مى شوند (و من مسوول بدبختى آنها نيستم).

/ 350