/ سوره مؤمن / آيه هاى 20 - 18 - ترجمه تفسیر مجمع البیان جلد 24

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر مجمع البیان - جلد 24

امین الاسلام طبرسی؛ ترجمه: علی کرمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

/ سوره مؤمن / آيه هاى 20 - 18

18. وَأَنذِرْهُمْ يَوْمَ الْآزِفَةِ إِذْ الْقُلُوبُ لَدَى الْحَنَاجِرِ كَاظِمِينَ مَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ حَمِيمٍ وَلَا شَفِيعٍ يُطَاعُ

19. يَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَمَا تُخْفِي الصُّدُورُ

20. وَاللَّهُ يَقْضِي بِالْحَقِّ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لَا يَقْضُونَ بِشَيْ ٍ إِنَّ اللَّهَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ

ترجمه

18. و [تو اى پيامبر!] آنان را از آن روز نزديك بترسان، آن گاه كه جانها [از فشار ترس و دلهره ] نزديك گلوگاه ها مى رسد در حالى كه آنان از اندوه آكنده اند؛ [آرى، آن روز سهمگين است كه ] براى ستمكاران نه خويشاوند دلسوزى خواهد بود، و نه شفاعتگرى كه از او فرمان برده شود [و به كار آيد].

19. [خدا] خيانت چشمها [يا نگاه هاى دزدانه ] و آنچه را دلها نهان مى دارند، [همه را] مى داند.

20. و خداست كه به حق داورى مى كند؛ و آنهايى را كه [شرك گرايان ] داورى نمى كنند؛ به يقين خدا همان شنواى بيناست.

نگرشى بر واژه ها

«آزفة»: اين واژه به مفهوم چيز نزديك آمده است، به همين جهت وقتى گفته شد: «ازف الأمر» منظور اين است كه آن رويداد نزديك شد.

«حناجو»: اين واژه جمع «حنجره» به مفهوم حلقوم يا گلوگاه آمده است.

«كاظم»: از ريشه «كظم» برگرفته شده و به كسى گفته مى شود كه آنچه در دل دارد نگاه دارد و خشم خود را فرو برد.

«خائنه»: اين واژه مفهوم مصدرى دارد و به معناى خيانت آمده است.

تفسير

روز تنهايى و درماندگى استبدادگران

در آيات پيش سخن از روز ديدار بود، اينك در اين آيات قرآن به هشدار مردم از فرارسيدن و نزديك شدن آن روز پرداخته و مى فرمايد:

وَأَنذِرْهُمْ يَوْمَ الْآزِفَةِ

و تو اى پيامبر! اين مردم را از آن روز نزديك بترسان؛ از روز سهمگين رستاخيز هشدارشان ده.

روشن است كه منظور از روز نزديك، همان روز رستاخيز است و در منطق قرآن و خردمندان واقعى هر آنچه آمدنش قطعى است، نزديك است.

به باور پاره اى منظور نزديك شدن روز كيفر و پاداش است.

إِذْ الْقُلُوبُ لَدَى الْحَنَاجِرِ

آن روزى كه از شدت دلهره و تس دلها و جانها از جاى خود كنده شده و به گلوگاه ها مى رسند.

نظير اين بيان و اين تعبير در آيه ديگرى هم آمده است كه مى فرمايد: «و بلغت القلوب الحناجر...»(174)

در ادامه آيه مى افزايد:

كَاظِمِينَ

روزى كه كران تا كران وجود مردم آكنده از غم و اندوه مى گردد، امّا توان بيان آن را ندارند، چرا كه زبانها از شدت ترس بر دلها گره خورده است.

مَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ حَمِيمٍ

آرى، آن روز براى بيدادگران و مردم مشرك و نفاقگرا، نه يار و ياور نزديك و دلسوزى است كه برايشان سودبخش افتد،

وَلَا شَفِيعٍ يُطَاعُ

و نه شفاعت كننده اى كه مورد احترام باشد و شفاعت او پذيرفته شود.

در دومين آيه مورد بحث مى فرمايد:

يَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْيُنِ

خدا خيانت چشمها را مى داند.

به باور پاره اى منظور از خيانت چشمها، نگاه دزدانه به جايى است كه نبايد نگاه كرد. و چنانكه گذشت واژه «خائنة» مصدر مى باشد، درست بسان دو واژه «كاذبة» و «لاغية» كه به مفهوم دروغ و بيهوده كارى آمده اند.

امّا به باور پاره اى منظور از اين واژه، چشمهاى خيانتكار مى باشد و نه خيانت چشمها.

«سدى» بر آن است كه منظور رمز چشم مى باشد.

و از ديدگاه «ضحاك» منظور اين است كه كسى كه ديده است بگويد نديدم و نگاه نكردم، بسان كسى كه نديده است، بگويد ديده ام.

وَمَا تُخْفِي الصُّدُورُ

و از آنچه سينه ها و دلها نهان مى دارند آگاه است.

در روايت است كه: «انّ النّظرة الأُولى لك والثانية عليك»

نگاه نخست كه ناخواسته چشم تو بنگرد و ببيند به سود توست، امّا نگاه بعد در صورتى كه ناروا باشد به زيان تو تمام خواهد شد: و به نظر مى رسد كه نگاه دوم حرام است و منظور از خيانت چشمها نيز همان است.

در آخرين آيه مورد بحث مى افزايد:

وَاللَّهُ يَقْضِي بِالْحَقِّ

و خداست كه براساس حق و عدالت داورى مى كند و حق هر صاحب حقى را به او باز مى دهد و هركس را به حق خودش مى رساند.

وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لَا يَقْضُونَ بِشَيْ ٍ

و خدايان دروغين و خودساخته اى را كه شرك گرايان مى خوانند و به جاى خداى يكتا مى پرستند به چيزى داورى نمى كنند، چرا كه آنها نه توان شنيدن و ديدن چيزى را دارند و نه مى توانند سود و يا زيانى به كسى برسانند.

إِنَّ اللَّهَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ

به يقين خدا همان شنوا و بيناست. گفتنى است كه اين دو صفت كه عبارت از شنيدن شنيدنى ها و ديدن ديدنى هاست، نشانگر زنده و حاضر و ناظر و پراقتدار بودن ذات پاك خدا و بيانگر زوال ناپذيربودن شكوه و عظمت آن پديدآورنده تواناست.

به باور پاره اى منظور از فراز پايانى آيه اين است كه: خدا به همه شنيدنى ها دانا و از همه ديدنى ها آگاه است؛ امّا به باور ما ديدگاه نخست بهتر به نظر مى رسد.

پرتوى از آيات روز نزديك و شمارى از ويژگى هاى آن

در آياتى كه گذشت قرآن شريف نام ديگر روز رستاخيز را با شمارى از ويژگى هاى آن به تابلو مى برد، كه براى هر انسان توحيدگرا و آينده نگرى تفكرانگيز و حركت آفرين و مسئوليت ساز است. اين ويژگيها عبارتند از:

1- نزديك بودن روز رستاخيز،

2- هراس انگيز بودن آن به گونه اى كه دلها از جاى خود كنده شده و به گلوگاه مى رسند،

3- غمبار و حزن انگيز بودن آن به گونه اى كه دلهاى مردم آكنده از اندوه مى گردد امّا توان بيان را در خود نمى نگرند،

4- روز افلاس و تنهايى و ورشكستگى خودكامگان، به گونه اى كه نه يار و ياورى خواهند داشت تا برايشان قداره بكشد و از آنها بت بسازد و چهره كريه آنها را با سر هم بند كردن دروغها و نارواها و تحريف تاريخ بزك كند، و نه شفاعتگرى كه آنان رااز كيفر ظلم و بيدادشان برهاند.

5- روز برملا شدن خيانت چشمها،

6- روز رو شدن نهانيها و رازهاى دلها،

7- و ديگر روز داورى خدا در ميان مردم.(175)

/ 38