/ سوره مؤمن / آيه هاى 40 - 36 - ترجمه تفسیر مجمع البیان جلد 24

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ترجمه تفسیر مجمع البیان - جلد 24

امین الاسلام طبرسی؛ ترجمه: علی کرمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

/ سوره مؤمن / آيه هاى 40 - 36

36. وَقَالَ فِرْعَوْنُ يَا هَامَانُ ابْنِ لِي صَرْحًا لَعَلِّي أَبْلُغُ الْأَسْبَابَ

37. أَسْبَابَ السَّمَاوَاتِ فَأَطَّلِعَ إِلَى إِلَهِ مُوسَى وَإِنِّي لَأَظُنُّهُ كَاذِبًا وَكَذَلِكَ زُيِّنَ لِفِرْعَوْنَ سُوءُ عَمَلِهِ وَصُدَّ عَنْ السَّبِيلِ وَمَا كَيْدُ فِرْعَوْنَ إِلَّا فِي تَبَابٍ

38. وَقَالَ الَّذِي آمَنَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُونِي أَهْدِكُمْ سَبِيلَ الرَّشَادِ

39. يَا قَوْمِ إِنَّمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا مَتَاعٌ وَإِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دَارُ الْقَرَارِ

40. مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلَا يُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُوْلَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيهَا بِغَيْرِ حِسَابٍ

ترجمه

36. و فرعون گفت: هان اى هامان براى من كاخى بلند بساز، بدان اميد كه من به آن راه ها برسم؛

37. راه هاى آسمانها [و نفوذ در آنها] تا به سوى خداى موسى بالا روم [و از خداى موسى خبر گيرم ]، و من او را [اگرچه از وحى و رسالت سخن مى گويد] سخت دروغگو مى پندارم. و اين سان براى فرعون زشتى كردارش آراسته گرديد و از راه [حق و عدالت ] بازداشته شد؛ و نيرنگ فرعون جز به تباهى [و زيان ]نمى انجامد.

38. و آن كسى كه ايمان آورده بود، گفت: هان اى قوم من! از من پيروى كنيد تا شما را به راه درست هدايت كنم.

39. اى قوم من! جز اين نيست كه اين زندگى دنيا كالايى [بى مقدار] است و بى گمان آخرت همان سراى آرامش [و نيك بختى ] است.

40. هركس كار بدى انجام دهد، جز بسان آن كيفر داده نمى شود؛ و هركس كارى شايسته انجام دهد - خواه مرد باشد يا زن - در حالى كه ايمان داشته باشد [رستگار و كامياب مى گردد]؛ چنين كسانى وارد بهشت مى گردند [و] در آنجا [به گونه اى ]بى شمار روزى داده مى شوند.

نگرشى بر واژه ها

«صرح»: اين واژه در اصل به مفهوم روشنى و وضوح آمده و «تصريح» نيز كه به مفهوم آشكار و روشن ساختن مطلب است، از اين ماده مى باشد؛ آن گاه به همين تناسب در مورد كاخ هاى بلند به كار رفته، چرا كه براى ناظر، آشكار و نمايان است.

«سبب»: به مفهوم وسيله و چيزى است كه باعث رسيدن انسان به چيز دور و يا هدف گردد و «اسباب» جمع آن است.

«تباب»: به مفهوم زيان و نابودى آمده است.

تفسير

نقشه و نيرنگ ظالمان به زيان خود آنان است

فرعون افزون بر در دستور كار قرار دادن كشتن موسى و ايمان آورندگان به وحى و رسالت به بازيهاى ديگرى نيز براى فريب ساده انديشانِ دنباله رو دست يازيد و براى اثبات قدر قدرتى و خدايگانى خويش به مانورهاى دجّالگرانه ديگرى نيز پرداخت كه يكى از آنها اين بود كه اعلان شد، فرعون مى خواهد به آسمانها پر كشد و از خداى موسى خبر گيرد!

قرآن در ترسيم اين نقشه بى اساس فرعون مى فرمايد:

وَقَالَ فِرْعَوْنُ يَا هَامَانُ ابْنِ لِي صَرْحًا

فرعون به وزير و كارگزار خود گفت: هان اى هامان! براى من كاخى بلند و سر به آسمان ساييده بساز!

به باور پاره اى منظور اين است كه او گفت: كاخى از آجر براى او بنياد گردد، امّا به باور پاره اى ديگر منظورش اين بود كه: نشستى عالى و سرنوشت ساز ترتيب دهد.

لَعَلِّي أَبْلُغُ الْأَسْبَابَ

باشد كه من به آن اسباب و راه ها دست يابم.

آن گاه در تفسير اين اسباب ادامه مى دهد كه:

أَسْبَابَ السَّمَاوَاتِ

به راه هاى آسمانها و چگونگى نفوذ در آنها برسم...

در تفسير «اسباب» ديدگاه ها يكسان نيست:

1- به باور «قتاده» منظور اين است كه: به دروازه هاى راه هاى آسمانها برسم.

2- امّا به باور «سدى» منظور اين است كه به راه هايى برسم كه از آسمانى به آسمان ديگر مى توان رفت.

3- از ديدگاه «ابن عباس» منظور اين است كه: شايد من بتوانم به قرارگاه هاى آسمانها برسم!

4- و از ديدگاه پاره اى ديگر منظور اين است كه: شايد بتوانم وسيله اى به دست آورم و با كمك آن به هدف برسم و به دانش و خبرى دست يابم كه از من پوشيده است.

فَأَطَّلِعَ إِلَى إِلَهِ مُوسَى

و از خداى موسى خبر گيرم و به سوى او بالا روم و او را ببينم!

فرعون با اينكه مى دانست چنين كارى ممكن نيست با اين وصف براى ساده دلان اين دروغ را ساز كرد و بازى را آغاز كرد.

پاره اى برآنند كه فرعون منظورش اين بود كه به خداى موسى برسد، چرا كه او به گونه اى غرق در نادانى و خودبزرگ بينى بود، كه مى پنداشت خداى يكتا، بسان فرمانروايى در آسمان است و داراى كاخ و تاج و تخت و دربار مى باشد و او مى تواند به آنجا برود و خدا را ببيند.

وَإِنِّي لَأَظُنُّهُ كَاذِبًا

اگرچه من بر اين باورم كه موسى در دعوت به پرستش خداى يكتا و ادعاى وحى و رسالت سخت دروغپرداز است، چرا كه جز من خدايى نيست!

وَكَذَلِكَ زُيِّنَ لِفِرْعَوْنَ سُوءُ عَمَلِهِ

و اين گونه كه كردار زشت اين كفرگرايان و ظالمان برايشان آراسته شده است، درست همين گونه عملكرد زشت و ظالمانه فرعون نيز به وسيله درباريان او در نظرش آراسته گرديد؛ و نيز شيطان عملكرد زشت و ويرانگر او را در نظرش زينت داد، درست همان گونه كه قرآن مى فرمايد: و زيّن لهم الشيطان...(184) و شيطان آنچه را آنان انجام مى دادند برايشان آراسته بود.

وَصُدَّ عَنْ السَّبِيلِ

و او از راه حق و عدالت بازداشته شد.

وَمَا كَيْدُ فِرْعَوْنَ إِلَّا فِي تَبَابٍ

و نيرنگ و فريب فرعون در نفى و انكار رسالت موسى و تلاش در باطل و بيهوده نشان دادن معجزه ها و آيات او جز در جهت زيان و نابودى خود او نخواهد بود و او از اين شگردها سودى نخواهد برد.

سخنى ديگر از آن توحيدگراى شجاع و اصلاح طلب

در آيه بعد دگرباره قرآن به يادآورى پند و اندرزهاى مؤمن آل فرعون بازمى گردد و مى فرمايد:

وَقَالَ الَّذِي آمَنَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُونِي أَهْدِكُمْ سَبِيلَ الرَّشَادِ

و آن كسى كه ايمان آورده بود گفت: هان اى قوم من! از من پيروى كنيد تا من شما را به راه توحيدگرايى و يكتاپرستى و ايمان به وحى و رسالت رهبرى كنم. به باور «جبايى» اين سخن از موسى است و نه مؤمن آل فرعون.

آن گاه افزود:

يَا قَوْمِ إِنَّمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا مَتَاعٌ

هان اى قوم من! اين دنيا و زندگى كوتاه و فناپذير آن كالايى بى مقدار و بهره اى اندك است، و اگر انسان درست زندگى نكند تنها بار گناهان خود را سنگين و بر تيره روزى خويش مى افزايد.

وَإِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دَارُ الْقَرَارِ

و بى گمان اين جهانِ ديگر است كه سراى جاودانه آرامش و نيك بختى است، بنابراين به هوش باشيد كه فريب اين دنياى زودگذر را نخوريد و آن را بر سراى ماندگار و جاودانه برنگزينيد.

سپس خاطرنشان مى سازد كه:

مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُوْلَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيهَا بِغَيْرِ حِسَابٍ

امّا آن كسى كه ايمان آورد و كار شايسته انجام دهد چنين كسى خواه مرد باشد و يا زن اگر به راستى ايمان داشته باشد اوست كه كامياب و رستگار مى گردد؛ آرى، چنين كسانى هستند كه به بهشت پرطراوت و زيباى خدا وارد مى گردند و در آنجا به طور بى شمار و بى حساب رزق و روزى داده مى شوند.

گفتنى است كه اين رزق و روزى بى حساب و بى شمار را خدا از روى فزون بخشى و لطف خويش به مردم با ايمان و شايسته كردار ارزانى مى دارد، چرا كه اگر اين نعمت ها تنها به اندازه ايمان و عملكردشان باشد، بى شمار و بى حساب نخواهد بود.

به باور پاره اى منظور اين است كه: از بهشتيان در نعمت هاى بى شمارى كه دريافت مى دارند، بازخواستى نخواهد شد.

از ديدگاه «حسن» اين بيان و اين سخن، ممكن است از مؤمن آل فرعون باشد و نيز ممكن است كلام آفريدگار هستى و ارزانى دارنده نعمتها.

/ 38