جايگاه پيامبر در روز رستاخيز - مسند فاطمه (سلام الله علیها) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مسند فاطمه (سلام الله علیها) - نسخه متنی

مهدی جعفری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

لا يحاسب و يؤمر به الى النار [ تاج الدين محمد بن محمد شعيرى: جامع الاخبار، ص 217 و صص 499- 500/ ح 1385، چ آل البيت (و) مجلسى: بحارالانوار، ج 7: صص 110- 111/ ح 41 (به نقل از «جامع الاخبار») (و) فيض كاشانى: نوادر الاخبار، ص 336. ] از فاطمه (عليهاالسلام) روايت شده است كه به پدرش فرمود: اى پدر! مرا با خبر ساز كه حال مردم روز قيامت چگونه است؟ پيامبر خدا فرمود: اى فاطمه! جملگى سرگرمند و به يكديگر نگاه هم نمى كند. نه پدر به پسر توجهى دارد و نه پسر به مادر. فاطمه (عليهاالسلام) پرسيد: آيا به گاه خروج از قبر كفن بر بدن دارند؟ پيامبر خدا فرمود: اى فاطمه! كفنها پوسيده و تنها بدن باقى مانده است. با اين حال، عورت مؤمنين پوشيده و عورت كافرين ظاهر و پيداست. فاطمه (عليهاالسلام) فرمود: اى پدر! چه چيز عورت مؤمنان را مى پوشاند؟ پيامبر خدا فرمود: نورى كه تلآلوش سبب عدم رؤيت اجسادشان مى گردد. فاطمه (عليهاالسلام) فرمود: اى پدر! روز رستخيز شما را در كجا مى توان ديدار نمود؟ پيامبر خدا فرمود: در نزد ميزان، در حالى كه من ندا مى كنم: اى پروردگار! آنكه شهادت به «لا اله الا الله» را اظهار مى كند بر ديگرى برترى ده. و در نزد ديوانها، آنگاه كه صحيفه ى اعمال هر كس را تقسيم مى كنند كه من ندادهنده هستم: بار پروردگارا! اعمال امتم را آسان محاسبه نما. در آن هنگام در مقام شفاعتم، روى پل دوزخ به مردم نگاه مى كنم و مى بينم كه هر كس به فكر خويشتن است، ومن در فكر امتم. من در آن هنگام نداكننده هستم: پروردگارا! امتم را به سلامت دار (از روى پل عبور كنند و در آتش در نلغزند). پيامبرانى كه در اطرافم هستند ندا مى كنند: پروردگارا! امت محمد را به سلامت دار.
آنگاه پيامبر خدا فرمود: خداوند به اعمال بندگانش رسيدگى مى كند مگر آنانكه براى خداوند انباز قائل شدند. مشركان را بدون محاسبه ى نامه ى عمل فرمان به آتش مى دهد.

جايگاه پيامبر در روز رستاخيز

(69) حدثنا محمد بن ابراهيم بن اسحاق، قال: حدثنا ابوالعباس احمد بن اسحاق المادرائى بالبصرة فى رجب سنة ثمان عشرة و ثلاث مائة، قال: حدثنا ابوقلابة عبدالملك بن محمد، قال: حدثنا غانم بن الحسن السعيد، قال: حدثنا مسلم بن خالد المكى، قال: حدثنا جعفر بن محمد، عن ابيه (عليهم السلام)، عن جابر بن عبدالله الانصارى، عن على بن ابى طالب (عليه السلام)، قال: قالت: فاطمة (عليهاالسلام) لرسول الله (صلى الله عليه و آله):

يا ابتاه، اين القاك يوم الموقف الاعظم، و يوم الفزع الاكبر؟ قال: يا فاطمة،عند باب الجنة و معى لواء الحمد و انا الشفيع، لامتى الى ربى، قالت: يا ابتاه، فان لم القك هنا لك؟ قال: القينى على الحوض و انا اسقى امتى، قالت: يا ابتاه، ان لم القك هنا لك؟ قال: القينى على الصراط و انا قائم اقول رب سلم امتى، قالت: فان لم القك هناك، قال: القينى على شفير جهنم امنع شررها و لهبها عن امتى.

فاستبشرت فاطمة بذلك صلى الله عليها على ابيها و بعلها و بنيها. [ صدوق: كتاب الامالى، ص 166 (و) ابن خراز: كافية الاثر، ص 36 (و) مجلسى: بحارالانوار، ج 43: ص 21/ ح 11 (به نقل از «كتاب الامالى») و ج 36: ص 288 (به نقل از «كفايه الاثر»). ] جابر بن عبدالله انصارى، از اميرالمؤمنين روايت كند كه حضرت فرمود: فاطمه ( عليهاالسلام) به رسول خدا فرمود: اى پدر! در روز رستخيز كجا تو را ملاقات نمايم؟ پيامبر خدا فرمود: اى فاطمه! دركنار درب بهشت، در حالى كه پرچم حمد به همراه دارم و شافع امتم در نزد پروردگارم مى باشم. فاطمه (عليهاالسلام) فرمود: اگر شما را آنجا ملاقات ننموديم چطور؟ پيامبر فرمود: مرا بر سر حوض ملاقات خواهيد نمود در حالى كه ساقى امتم هستم. فاطمه (عليهاالسلام) فرمود: اگر شما را آنجا ملاقات ننموديم چطور؟ پيامبر فرمود: مرا بر سر صراط ملاقات خواهيد نمود، در حالى كه ايستاده ام و مى گويم: بار الها! امتم را به سلامت دار. فاطمه (عليهاالسلام) فرمود: اگر شما را آنجا ملاقات ننموديم چطور؟ پيامبر فرمود: مرا بر گرانه ى دوزخ ملاقات خواهيد نمود در حالى كه شرر و زبانه ى آتش را از امتم دور مى دارم.

فاطمه (عليهاالسلام) از اين بشارت خوشحال گرديد. درود خداوند بر او و پدرش و شوهرش و فرزندانش باد.

ترس از آتش

(70) قالت فاطمة (عليهاالسلام): فدتك نفسى يا ابه، ما الذى ابكاك، قال: كيف لا ابكى و قد نزل جبرئيل بهذه الآية (و ان جهنم لموعدهم اجمعين - لها سبعة ابواب لكل باب منهم جزء مقسوم [ حجر، 15: 43- 44. ]).

فتساقطط فاطمة على وجهها و هى تقول: الويل، ثم الويل لمن دخل النار. [ سيد بن طاووس: الدروع الواقية/ تحقيق: قيومى، ص 252 (و) مجلسى: بحارالانوار، ج 8: ص 303 و ج 43: ص 88 (به نقل از «الدروع الواقية») (و) بحرانى: عوالم العلوم، ج 11: ص 634 (و) محلاتى: رياحين الشريعة، ج 1: ص 148. ] فاطمه ى زهرا (عليهاالسلام) فرمود: پدر جان! فدايت گردم، چه چيزى شما را به گريستن وادار نموده است؟ رسول خدا فرمود: چگونه گريه نكنم در حالى كه جبرييل با اين آيه بر من فرود آمده است كه «و البته وعده گاه تمامى آن مردم گمراه دوزخ خواهد بود، كه دوزخ را هفت در است و هر درى براى گروهى».

پس فاطمه بر روى خود تپانچه زده مى فرمود: اى واى! واى بر كسى كه داخل در آتش گردد!

شفاعت از گنهكاران

(71) قالت فاطمة (عليهاالسلام): اذا حشرت يوم القيامة اشفع عصاة امة ابى [ محمد حنفى هندى: السبعيات، ص 78 (و) مبين هندى: وسيلة النجاة، ص 217 (و) احمد بن يوسف دمشقى: اخبار الدول و آثار الاول، ص 88 (و) صفورى:نزهة المجالس، ج 2: ص 229 (و) امان الله دهلوى: تجهيز الجيش، ص 102 (و) قاضى نورالله: احقاق الحق، ج 10: ص 367 و ج 19: صص 127- 129 (و) بحرانى: عوالم العلوم، ج 11: ص 354. ] فاطمه ى زهرا (عليهاالسلام) فرمود: آن گاه كه در روز جزا برانگيخته شوم از گنهكاران امت پدرم دستگيرى و شفاعت خواهم نمود.

مواعظ و حكم-بهترين مردم

(72) عن ابن الحسين محمد بن هاورن بن موسى، قال: حدثنا ابراهيم بن حماد القاضى، قال: حدثنا الحسن بن عرفة، قال: حدثنا عمرو بن عبدالرحمن ابوجعفر الايادى، عن ليث بن ابى سليم، عن عبدالله بن الحسن، عن امه فاطمة بنت الحسين (عليه السلام)، عن ابيها، عن امه فاطمة ابنة رسول الله (صلى الله عليه و آله)، قال:

خياركم الينكم مناكبه و اكرمهم لنسائهم [ طبرى: دلائل الامامة، ص 7 (و) صدوق: كتاب الامالى، ص 402 (و) توفيق ابوعلم: اهل البيت، ص 131 (و) خطيب: تاريخ بغداد، ج 12: صص 49- 50 (فقط «خياركم الينكم مناكبه» را ذكر كرده است). ] از فاطمه دخت رسول خدا (صلوات الله عليهما) نقل شده است كه حضرت فرمودند: بهترين شما كسانى هستند كه شانه هايى افتاده تر دارند (متواضعند) و همسرانشان را اكرام مى كنند.

بدترين مردم

(73) عن فاطمة (عليهاالسلام) عن النبى (صلى الله عليه و آله): شرار امتى الذين غذوا بالنعيم الذى ياكلون الوان الطعام، و يلبسون الوان اثبياب، و يتشدقون فى الكلام. [ سيوطى: مسند فاطمه، ص 7 (و) توفيق ابوعلم: اهل البيت ص 131. ] از فاطمه ى بتول، دخت رسول روايت دشه است كه حضرتش فرمودند: رسول خدا فرمودند: بدترين امت من كسانى هستند كه در ناز نعمت و آسودگى پرورش مى يابند،غذاهاى رنگارنگ تناول مى كنند، لباسهاى رنگارنگ بر تن مى كنند و در گفتار با مرم با ريشخنند و دهن كجى سخن مى گويند.

مرد نسبت به چه چيز سزاوارتر است

(74) عن ابى جعفر محمد بن عوف بن سفيان الطائى الحمصى، عن ابن ايوب النصيبى، عن محمد بن شعيب، عن صدقة مولى عبدالرحمن بن وليد، عن محمد بن على بن الحسين (عليهم السلام)، عن حسين بن على (عليهماالسلام)، عن امه فاطمة (عليهاالسلام)، قالت: قال رسول الله (صلى الله عليه و آله):

الرجل احق بصدر دابته، و صدر فراشه، و الصلاة فى منزله، الا امام يجتمع الناس عليهم [دولابى: الذرية الطاهرة، ص 137: ح 171 (و) سيوطى: مسند فاطمة، ص 33: ح 52 (و) هيثمى: مجمع الزوائد، ج 8: ص 108 (و) متقى هندى:كنز العمال، ج 6: ص 65.

البته دولابى حديث را با اين تفصيل نقل مى كند كه: مرا- با سلسله سندى كه در فوق مذكور افتاد- روايت كرده اند كه امام باقر (عليه السلام) فرمود: از سرا خارج شدم و با جدم حسين بن على (عليهماالسلام) به سوى زمينش در راه شديم، در بين راه به نعمان بن بشير برخورد نموديم كه بر درازگوشى سوار بود، چون ما را ديد از آن به زير آمد و به حضرت گفت: يا اباعبدالله، سوار شويد. اما حضرت ابا نمود، پس آنقدر حضرت را سوگند داد تا اينكه حضرت فرمود: آگاه باش، تو مرا به امرى تكليف نمودى كه آن را خوش نمى دارم؛ ليكن حديثى را به تو مى گويم كه مادرم فاطمه (عليهاالسلام) فرمود: مادرم فرمود: رسول خدا (صلى الله عليه و آله) مى فرمود:... پس بر پشت چهارپاى خود سوار شو و مرا در پشت خود سوار كن. نعمان گويد: راست گفت فاطمه، مرا پدرم- كه هم اكنون زنده است و در مدينه سكنا دارد- حديث نمود از پيامبر خدا كه حضرتش فرمودند: «مگر اينك مرد اذن دهد». اين قول منافاتى با علم حضرتش به اين ذيل كه نعمان اضافه مى كند، ندارد. چون نعمان به اين حديث تكلم نمود، حسين بر زين و نعمان بر پشت سر او سوار شد.] حضرت زهرا (عليهاالسلام) فرمود: مرد به نشستن بر پشت چارپاياى خويش و بستر خوابش و گزاردن نماز در خانه اش سزاوارتر است؛ مگر اينكه امام جماعتى باشد كه مردم از او درخواست نماز جماعت كنند.

خوشرويى مؤمن

(75) قالت فاطمة (عليهاالسلام): البشر فى الوجه المؤمن يوجب لصحابه الجنة. و البشر فى وجه المعاند المعادى يقى صاحبه عذاب النار. [ تفسير المنسوب الى الامام العسكرى، ص 354/ ح 243 (و) مجلسى: بحارالانوار، ج 75: ص 401 (و) حاجى نورى: مستدرك الوسائل، ج 12: ص 262/ ح 14062 (و) حاكم نيشابورى: المستدرك على الصحيحين، ج 2: ص 375/ ح 3. ] حضرت صديقه ى طاهره مى فرمايد: خوشرويى و بشاشت در روى مؤمن موجب مى شود كه صاحب آنرا بهشت ماوا باشد و خوشرويى در روى دشمنان ما سبب مى گردد كه صاحبش به عذاب دوزخ گرفتار نيايد.

آزاد كردن بنده ى مؤمن

(76) عن ابن مخلد، قال: حدثنا الخلدى، قال: حدثنا محمد بن يونس بن موسى، قال: حدثنا ابونعيم، قال: حدثنا الحكم بن ابى نعيم، قال: سمعت فاطمة بنت محمد (عليهاالسلام) تحدث عن ابيها (صلى الله عليه و آله)، قالت:

قال رسول الله (صلى الله عليه و آله):

من اعتق رقبة مؤمنة كان له بكل عضو منها فكاك عضو منه من النار. [ طبرى: دلائل الامامة، ص 4 (و) صدوق: كتاب الامالى، ص 402. ] حكم بن ابى نعيم گويد: شنيدم كه فاطمه (عليهاالسلام) از پدرم روايت مى كرد كه پيامبر خدا فرمود: هر كس كنيزك مؤمنى را آزاد كند در ازاى هر عضوى از بدن آن كنيزك عضوى از بدن او از آتش مى رهد.

نكوهش ستمگران

(77) عن احمد بن يحيى الصوفى، عن عبدالرحمن بن الدبيس، عن بشير بن زياد، عن عبدالله بن الحسن، عن امه، عن فاطمة الكبير (عليهاالسلام)، قالت: قال رسول الله (صلى الله عليه و آله):

ما التقى جندان ظالمان الا تخلى الله عنهما، فلم يبال ايهما غلب، و ما التقى جندان ظالمان الا كنت الدبرة على اعتاهما. [ دولابى: الذرية الطاهرة، ص 149: ح 190 (و) اربلى: كشف الغمه، ج 1: ص 553. ] از فاطمه ى كبرى (عليهاالسلام) روايت شده است كه حضرت فرمودند: رسول خدا فرمودند: سربازان و ياران دو ستمگر با يكديگر برخورد نمى كنند- به جنگ با يكديگر نمى پردازند- مگر اينكه خداوند از آنان دست مى كشد. پس مهم نيست كه كه كداميك از آنان بر ديگرى ظفر يابد. همچنين سربازان و لشكريان دو ظالم بايكديگر برخورد نمى كنند؛ مگر آنكه ستمكارترينشان از بين مى رود.

مقام مادر

(78) عن فاطمة (عليهاالسلام): الزم رجلها فان الجنة تحت اقدامها- يعنى الوالدة- [ احمد:المسند (و) سيوطى: مسند فاطمه، ص 116: ح 271 (و) متقى هندى: كنز العمال، ج 16: ص 426/ ح 45443. ] پاى مادر را بگير (كنايه از اينكه در خدمت مادر باش) كه بهشت به زير پايش مى باشد.

فرزندان

(79) عن فاطمة (عليهاالسلام)، قالت: كان رسول الله (صلى الله عليه و آله) يقول: المرء يحفظ فى ولده. [ ابوبكر بغدادى: السقيفة و فدك، ص 100 (و) ابن ابى الحديد: شرح نهج البلاغه، ج 16: ص 212 (و) مصادر موجود در خطبه ى فدكيه رك صص 135 به بعد همين كتاب. ] فاطمه (عليهاالسلام) گويد: رسول خدا مى فرمود: مرد به سبب فرزندانش گرامى داشته مى شود.

بيمارى بندگان خدا

(80) عن احمد بن يحيى الصوفى، عن عبدالرحمن بن الدبيس، عن بشير بن زياد، عن عبدالله بن الحسن، عن امه، عن فاطمة الكبرى، قالت: قال النبى (صلى الله عليه و آله):

اذا مرض العبد اوحى الله الى ملائكته ان ارفعوا عن عبدى القلم مادام فى وثاقى، فانى انا حبسته حتى اقبضه او اخلى سبيله. [ دولابى: الذرية الطاهرة، صص 147- 148/ ح 189. ] از فاطمه ى كبرى روايت است كه حضرت فرمودند: پيامبر خدا

/ 38