زن و آنچه كه مربوط به اوست -خير و صلاح زنان در چيست؟ - مسند فاطمه (سلام الله علیها) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مسند فاطمه (سلام الله علیها) - نسخه متنی

مهدی جعفری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

فرمودند: زمانى كه بيمارى بنده اى از بندگان خدا را فرا بگيرد، خداوند به فرشتگان خود فرمان مى دهد تا زمانى كه بنده ام در بستر بيمارى است از او قلم را برداريد.

(راوى گويد: آنگاه براى برخى از فرزندان عبدالله بن حسن چنين فرمود: خداوند به فرشتگان خود وحى مى كند كه: براى بنده ام اجر آنچه را كه در حال صحت انجام مى دهد بنويسد).

زن و آنچه كه مربوط به اوست -خير و صلاح زنان در چيست؟

(81) حدثنا عبدالله بن محمد بن عثمان الواسطى، حدثنا يعقوب بن ابراهيم بن عباد ابن العوام، حدثنا عمرو بن عون، حدثنا هشيم، حدثنا يونس، عن الحسن، عن انس قال: قال رسول الله (صلى الله عليه و آله): ما خير للنساء؟ فلم ندر ما نقول، فسار على فاطمة فاخبرها بذلك، فقال (عليهاالسلام):

فهلا قلت له خير لهن الا يرين الرجال، و لا يرونهن (خير للنساء ان لا يرين الرجال، ولا يراهن الرجال). [ابونعيم اصفهانى: حلية الاولياء، ج 2: صص 40- 41 و 174 (ابونعيم در اين صفحه از كتابش همين روايت را به طريقى ديگر نقل مى كند.) (و) طبرسى: مكارم الاخلاق، ص 233 (و) اربلى، كشف الغمة، ج 1: ص 466 (و) مجلسى: بحارالانوار، ج 37: ص 69 (به نقل از «المستدرك» ابن بطريق، و او به نقل از ابونعيم) و ج 43: ص 84 (به نقل از ابن شهر آشوب. البته بايد توجه داشت كه اين روايت به اين صورت در مناقب وجود ندارد- چنانكه خواهيد ديد- و احتمالا علامه مجلسى (رض) از «كشف الغمة» نقل كرده است) و ج 100: صص 238- 239 (به نقل از «مصباح الانوار») و ج 101: ص 36/ ح 24 (به نقل از «مكارم الاخلاق») (و) حر عالمى: وسائل الشيعة، ج 20: ص 232/ ح 25510، چ آل البيت (و) فيض: المحجة البيضاء، ج 3: ص 104 (و) اخطب خوارزم: مقتل الحسين، ج 1: ص 62 (و) ابن مغازلى: مناقب آل ابى طالب، ص 381 (و) هيثمى:مجمع الزوائد، ج 4: ص 255 و ج 9: ص 202 (و) صبان: اسعاف الراغبين، ص 187 (و)امر تسرى: ارجح المطالب، ص 24 (و) قاضى نورالله: احقاق الحق، ج 10، صص 223 و 257 (و) ابن شهر آشوب: مناقب آل ابى طالب، ج 3: ص 341 (و) قاضى نعمان: دعائم الاسلام ج 2: ص 214/ ح 793 (و) حاجى نورى: مستدرك الوسائل، ج 14: ص 289/ ح 16741 (به نقل از دعائم الاسلام).

اين سه منبع اخير روايت را اينگونه نقل كرده اند: فقالت: ما من شى ء خير للمراة من ان لا ترى رجلا و لا يراها.] انس گويد كه پيامبر خدا از ما پرسيد كه چه چيز براى زن نيكو و روا است؟ ما نمى دانستيم كه چه پاسخى بدهيم، پس به نزد فاطمه رفتيم و او را آگاه ساختيم، او فرمود: به پيامبر خدا بگوييد: خير براى ايشان آنست كه نه نگاه به مرد اجنبى كنند، و نه مرد اجنبى نظر به آنان بيفكند.

عفت زنان

(82) اخبرنا عبدالله، اخبرنا محمد، حدثنى موسى، قال: حدثنا ابى، عن ابيه، عن جده جعفر بن محمد، عن ابيه (عليهاالسلام): ان فاطمة بنت رسول الله (صلى الله عليه و آله)، استاذن عليه الاعملى فحجبته، فقال لها النبى (صلى الله عليه و آله): لم حجبته و هو لا يراك؟ فقالت:

يا رسول الله، ان لم يرانى فانا اراه، و هو يشم الريح؟ [ الجعفريات،ص 95 (و) قاضى نعمان: دعائم الاسلام، ج 2: ص 214/ ح 729 (و) حاجى نورى: مستدرك الوسائل، ج 14: ص 289/ 16740 (به نقل از دو ماخذ سابق الذكر) (و) قطب راوندى، النوادر، ص 13، خطى (به نقل از موسى بن جعفر (عليهماالسلام)، از پدرانش (عليهم السلام)، از على (عليه السلام) (و) مجلسى: بحارالانوار، ج 43: ص 91/ ح 16 (و) بحرانى: عوالم العلوم، ج 11: ص 223: ح 2 (دو منبع اخير به نقل از راوندى) (و) ابن مغازلى: مناقب على بن ابى طالب، ص 380/ ح 428. ]

لحظه ايى كه زن به خدا نزديك است

(83) باسناده عن موسى بن جعفر (عليهماالسلام)، عن آبائه (عليهماالسلام)، قال: قال على (عليه السلام): سال رسول الله (صلى الله عليه و آله) اصحابه عن المراة ما هى؟ قالوا: عورة، قال: فمتى تكون ادنى من ربها؟ فلم يدروا، فلما سمعت فاطمة (عليهاالسلام) ذلك، قالت:

ادنى ما تكون من ربها ان تلزم قعر بيتها [ راوندى: النوادر، ص 14، خطى (و) مجلسى: بحارالانوار، ج 43: ص 92/ ح 16 (و) بحرانى: عوالم العلوم، ج 11: ص 223: ح 1 (دو ماخذ اخير به نقل از راوندى) (و) ابونعيم: حيلة الاولياء، ج 2: ص 40 (به نقل از انس، از سعيد بن مسيب، از على (عليه السلام) (و) اخطب خوارزم: متقل الحسين، ص 63 (و) هيثمى: مجمع الزوائد، ج 4: ص 255 و ج 9: ص 202. ] از على (عليه السلام) نقل شده است كه: رسول خدا از يارانش درباره ى زن پرسيد كه چگوه چيزى است؟ گفتند: زن عورت [ عورة در عرب به چيزى اطلاق مى گردد كه آدمى از آن شرم داشته باشد. اين كمله از «عار» اخذ شده است و جمعش «عورات» است. عورت در مرد، به ما بين ناف تا زانوى پا اطلاق مى گردد و در زنان تمامى جسمشان را به جز صورت، دست تا مچ و بينى (كه محل اختلاف است) را گويند. در حديث وارد شده است كه زن را از اين رو عورت گويند، زيرا اگر خود را بنماياند سبب شرم مى گردد آنچنان كه مرد شرمگاه خود را بنماياند. (راغب اصفهانى: المفردات، ماده ى «عورة» (و) ابن منظور: لسان العرب/ به تنسيق و تعليق على شيرى، ج 9: ص 470) ] است. حضرت پرسيدند: در كدام لحظه، زن به خدا نزديكتر است. ياران نمى دانستند. چون فاطمه (عليهاالسلام) بشنيد فرمود: آن لحظه ايى كه زن گوشه نشينى در خانه را انتخاب مى كند به خدا نزديكتر است.

ستودن سخاوت و نكوهيدن بخل

(84) حدثنا ابوالمفضل محمد بن عبدالله، قال: حدثنا محمد بن محمد بن معقل العجلى القرميسينى، قال: حدثنى موسى بن جعفر، عن ابيه جعفر بن محمد، عن جده على بن الحسين، عن ابيه الحسين (رضى الله عنه)، عن امه فاطمة (رضى الله عنها) قالت: قال لى ابى رسول الله (صلى الله عليه و آله):

اياك و البخل فانه عاهة لا تكون فى كريم، اياك و البخل فانه شجرة فى النار و اغصانها فى الدنيا فمن تعلق بغصن من اغصانها ادخله النار، و السخاء شجرة فى الجنة و اغصانها فى الدنيا فمن تعلق بغصن من اغصانها ادخله الجنة [ طبرى: دلائل الامامة، ص 4 (و) طوسى: الامالى، ج 2: ص 8 (و) مجلسى: بحارالانوار، ج 71: ص 351/ ح 9 (و) توفيق ابوعلم: اهل البيت، صص 130- 131. ] فاطمه (رضى الله عنها) فرمود: رسول خدا مرا فرمودند: از بخل و خست بر حذر باش كه آن مرضى است كه در شخص كريم نمى باشد. از بخل دورى كن چون درختى در آتش دوزخ است كه شاخ و برگش در دنيا است كه هر كس به آن بياويزد داخل در آتش مى گردد. و بر تو باد به سخاوت وجود، كه سخاوت درختى از درختان بهشت است كه شاخ و برگش بر روى دنيا گسترده است. پس هر كس به شاخى از شاخه هاى آن آويزان شود آن شاخه او را به بهشت مى كشاند.

تشويق به پاكيزگى

(85) حدثنا احمد بن يحيى الاودى، حدثنا جبارة بن مغلس، حدثنا عبيد الوسيم، عن حسين بن الحسن، عن امه فاطمة بنت الحسين، عن ابيها، عن فاطمة بنت رسول الله (صلى الله عليه و آله)، قالت: قال رسول الله (صلى الله عليه و آله):

الا لا يلومن امرؤ الا نفسه من بات و فى يده غمر. [ دولابى: الذرية الطاهرة، ص 138: ح 172 (و) اربلى: كشف الغمه، ج 1: ص 554 (و) سيوطى: مسند فاطمة، ص 100: ح 239 (و) ابن ماجه: السنن، ص 265 (و) متقى هندى: كنز العمال، ج 15: ص 242/ ح 40759 (و) تميمى: مسند ابى يعلى، ج 12: ص 116/ ح 6748 (و) المسند الجامع، ج 20: ص 460/ ح 17389 (البته فراز آخر روايت در اين ماخذ اينگونه ضبط است: يبيت و فى يده ريح غمر). ] از فاطمه دخت رسول خدا روايت شده كه حضرت فرمود: رسول خدا فرمودند: آگاه باشيد، ملامت نكند مگر خودش را كسى كه شب مى خوابد و در دستش چربى است.

احكام -اخلاص در عبادت

(86) قالت فاطمة (صلوات الله عليها): من اصعد الى الله خالص عبادته، اهبط الله عزوجل اليه افضل مصلحته. [ التفسير المنسوب للعسكرى (عليه السلام)، ص 327: ح 177 (و) ابن فهد حلى: عدة الداعى، ص 218 (و) و رام بن ابى فراس مالكى: تنبيه الخواطر (موسوم به «مجموعه ى ورام»)، ج 2: ص 108 (و) مجلسى: بحارالانوار، ج 71: ص 184: ضمن ح 44 (به نقل از «التفسير المنسوب للعسكرى (عليه السلام)») و ج 67: صص 249- 250/ ضمن ح 25 و ج 70: ص 249: ضمن ح 26 (دو ماخذ اخير به نقل از ابن فهد)، چ بيروت. ] حضرت زهرا (عليهاالسلام) فرمودند: هر كس عبادت خالصش را براى خدا به بالا بفرستد، خداوند بهترين بهره ها را به سوى او فرو مى فرستد.

سبب تشريع احكام الهى

حدثنا محمد بن موسى المتوكل (رض)، قال: حدثنا على بن الحسين السعد آبادى، عن احمد بن ابى عبدالله البرقى، عن اسماعيل بن مهران، عن احمد بن محمد بن جاب، عن زينب بنت على، قالت: قالت فاطمة (عليهاالسلام) فى خطبتها:

لله فيكم، عهد قدمه اليكم، و بقيه استخلفها عليكم: كتاب الله بينة بصائره، و اى منكشفة سرائره، و برهان متجلية ظواهره، مديم للبرية استماعه، قائد الى الرضوان اتباعه، مؤد الى النجاة اشياعه، فيه تبيان حجج الله المنيره، و محارمه لمحرمة، فضائله المدونة، و جمله الكافية، و رخصه الموهوبة، و شرايعه المكتوبة، و بيناته الجالية.

ففرض الايمان تطهيرا من الشرك، و الصلاة تنزيها عن الكبر، و الزكاة زيادة فى الرزق، و الصيام تثبيتا للاخلاص، والحج تسنية للدين، و العدل تسكينا للقلوب، الطاعة نظاما للملة، و الامامة لما من الفرقة، و الجهاد عزا للاسلام، و الصبر معونة على استيجاب الاجر، و الامر بالمعروف مصلحة للعامه، و برا للوالدين وقاية عن السخء و صلة للارحام منماة للعدد، و القصاص حقنا للدماء، و الوفاء للنذر تعرضا للمغفرة، و توفيه المكاييل و الموازين تغييرا للبخسة، و اجتناب قذف المحصنات حجبا عن اللعن، و مجانبة السرفة ايجابا للعفة، و اكل اموال اليتامى اجارة من الظلم، و العدل فى الاحكام ايناسا للرعية، و حرم الله الشرك اخلاصا له بالربوبية: (فاتقوا الله حق تقاته [ آل عمران، 3: 102. ] فيما امركم به و انتهوا عمانهاكم عنه [ صدوق: علل الشرايع، ج 1: صص 289- 290/ ح 2. ] زينب دخت على (عليه السلام) گويد: فاطمه (عليهاالسلام) در خطبه اش چنين فرمود:حقى از سوى خدا بر عهده داريد و پيمانى را كه با او بسته ايد پذيرفته ايد. كتاب خدا كه دلايلش روشن، لطايف و دقايقش آشكار، و ظواهرش نورانى است. شنيدن آواى آن مايه ى آرام و قرار، و پيرويش راهگشاى روضه ى رحمت الهى، و شيعيانش رستگار در دو سرايند. در پرتو آيتهاى آن، دليلهاى روشن الهى را توان ديد، و شرح حرامهاى خداوندى را خواند، و دستورات اخلاقى و آنچه مجاز و مشروع است را به گونه ى مدون نظر كرد، و براهين كافى را بررسى نمود.

خداوند ايمان را سبب زدودن زنگار شرك از دلهاتان قرار داد. و نماز را موجبى براى دورى شما از خودپرستى، و زكات را دستمايه ى افزايش روزى بى دريغ، و روزه را عامل تثبيت دوستى و اخلاص، و حج را وسيله ى تقويت دين، وعدالت را مايه ى آرامش قلوب، و پيروى را سبب وفاق، و پيشوايى را مانع افتراق. جهاد را عزت مسلمانى، و شكيبايى و صبر را موجبى براى جلب پاداش. فرمان به حلال را براى خيرانديشى مردم، و نيكى به پدر ومادر را موجب پيشگيرى از خشم الهى قرار داد. صله ى رحم را باعث افزايش جمعيت، قصاص را سبب بقاى زندگانى، وفاى به نذر را موجب آمرزش، و تمام پرداختن پيمانه و وزن را مانع از كم فروشى و كاهش قرار داد. پرهيز از تهمت و نسبتهاى ناروا به زنان را مستوره اى در برابر خشم الهى، و منع از دزدى را موجبى براى پوييدن راه عفت ساخت. نخوردن آنچه كه براى يتيم است مايه ى جلويگرى از ستم، و ميانه روى در اجراى احكام را سبب مؤانست با زيردستان قرار داد. خداوند انباز قراردادن براى او را حرام و وسليه اى براى اخلاص بندگى و ربوبيت حق قرار داد. پس چنانكه شايسته ى ترس از خداست از او بترسيد در آنچه كه شما را فرموده و يا از آنچه كه بازداشته فرمان بريد.

چگونگى شستن بول كودك

(88) عن حسن بن على (عليه السلام)، عن امه (عليهاالسلام)، قالت: رايت ام سلمة تغسل بول الجارية ما كانت، و لا تغسل بول الغلام حتى يطعم، تصب عليه الماء صبا [ متقى هندى: كنزل العمال، ج 9: ص 336. ] فاطمه (عليهاالسلام) گويد: ام سلمه را ديدم كه ادرار دختر بچه را مى شست؛ اما بر ادرار پسر بچه اى كه هنوز غذا خور نشده بود فقط اندكى آب مى پاشيد.

عقاب سستى در نماز

(89) عن سيدة النساء، فاطمة ابنة سيد الانبياء (صلوات الله عليهم) انها سالت اباها محمدا (صلى الله عليه و آله) فقالت: يا ابتاه، مالمن تهاون بصلاته من الرجال و النساء؟ قال: يا فاطمة، من تهاون بصلاه من الرجال و النساء ابتلاء الله بخمس عشرة خصلة: ست منها فى دار الدنيا، و ثلاث عند موته، و ثلاث فى قبره، و ثلاث فى القيامة اذا خرج من قبره. و اما اللواتى تصيبه فى دار الدنيا: فالاولى يرفع الله البركة من عمره، و يرفع الله البركة من رزقه، و يمحو الله عزوجل سيماء الصالحين من وجهه و كل عمل يعمله لا يؤجر عليه، و لا يرتفع دعاؤه الى اسماء،و السادسة ليس له حظ فى دعاء الصالحين. و اما اللواتى تصيبه عند موته: فاولهن انه يموت ذليلا، و الثانية يموت جائعا، و الثالثة يموت عطشانا، فلو سقى من انهار الدنيا لم يرو عطشه. و اما اللواتى تصيبه فى قبره: فاولهن يوكل الله به ملكا يرعجه فى قبره، و الثانيه يضيق عليه قبره، و الثالثة تكون الظلمة فى قبره. و اما اللواتى تصيبه يوم القيامة اذا خرج من قبره: فاولهن ان يوكل الله به ملكا يسحبه على وجهه و الخلائق ينظرون اليه، و الثانيه يحاسب حسابا شديدا، و الثالثة لا ينظر الله اليه و لا يزكيه و له عذاب اليم. [ سيد بن طاوس: فلاح السائل، ص 22 (و) مجلسى: بحارالانوار، ج 80: صص 21- 22/ ح 39، چ بيروت (و) حاجى نورى: مستدرك الوسائل، ج 3: صص 23- 24: ح 2922 (دو ماخذ اخير به نقل از سيد بن طاوس) (و) قمى: سفينة البحار، ج 2: ص 43. ] از مهتر بانوان، فاطمه، دخت مهتر فرستادگان نقل شده كه از پدر گرامى خود پرسيدند: پدرم! چه چيزى در انتظار زنان و مردانى است كه در نمازشان سستى مى كنند؟ حضرت فرمود: اى فاطمه! مردان و زنانى كه

/ 38