ترغيب و اميد وارى رهبريت جنبش مقاومت ملى ملى را فراهم آورد تا وى بتواند موضع خود را حفظ كرده و برنامه هاى معتدل و ضد كمونيستى اش را دنبال نمايند.
چنين سياستى بايد انعطاف پذير باشد و دائماہ نيازگوى هر دو طرف باشد، و در همان حال بهترين دورنما را براى حل مسئله مخلفت ناسيوناليست ها در دراز مدت قرار دهد براى سفير فليپ كلاك دبير اول سفارت آمريكا 1 شماره سند تاريخ: 21 دسامبر 30 - 1963 آذر 2431 تاريخ: از: سفارت آمريكا در تهران از: به: وزارت امور خارجه آمريكا به:
جامعه روشنفكران ايرانى: تركيب، الگو، مشكلات و پيشنهادات جهت اقدام دولت آمريكا
سند شماره دو جبهه ملى روشنفكران پاورقى به اظهار نظر لمبراكيست كه ضميمه شده است.
هيجان انگيز...
به سختى مى شود گفت شايد جالب باشد.
بيل ميلر آنقدر با جبهه مليون از لحاظ عاطفى در هم پيچيده است كه او بايد به خاطر انتقادات سريع و پر سرو صداى ضد شاهى بخارج از كشور فرستاده شود اطلاعات خوبى در اينجا درباره شخصيتها و روشهاى آنها و اينكه چگونه بعضى كارها از طريق سيستم رو به راه مى شود وجود دارد ولى به نظر من ميلر معنى تمام اينها را عوضى خوانده است.
شما متوجه خواهيد شد كه تقريباہ همه جبهه مليون و ديگرانى كه تصور مى رفت در جبهه مخالف شاه قرار دارند امروزه از اعضاى نيرومند دستگاه هستند.
مارتين هرتس شايد بعضى از لفاظيهاى پر حرارت و بيش از حد معمولى ميلر را قبل از اينكه گزارش شكل نهايى به خود گيرد ملايم تر كرده است.
ميلر به همين تازگى مفرى براى شور و شوق مجاهدانه خويش به عنوان رئيس ستادى كه سرگرم پشتيوانى از فعاليتهاى تحقيقاتى كميته مجلس سنا در رسيدگى به كارها و به اصطلاح بدهكاريهاى سيا تشكيل شده پيدا كرئه است.
طبقه بندى :خيلى محرمانه - اين سند تا 12 سال از طبقه بندى خارج نشود.
شماره :432/21 تاريخ: 21 دسامبر 30 - 1963 آذر 2431 از: سفارت آمريكا در تهران به: وزارت امور خارجه آمريكا موضوع:
جامعه ئ روشنفكران ايرانى: تركيب، الگو، مشكلات و پيشنهادات جهت اقدام دولت آمريكا
خلاصه: يك از مسائل بسيار هيجان انگيز امروز ايران عبارت است از همنواتر ساختن عناصر جوان طبقه روشنفكر ايران با رژيم.
دلايل اجتماعى و اقتصادى براى نارضايتى بخش بزر گى از قشر روشنفكر، و مخصوصاہ جوانان تحصيلكرد،وجود دارد كه اساسى ترينش علت سياسى است.
جوان خشمگين ايرانى بخاطر وجود تفاوت ميان آمال و آرزو هايش با واقعيتهاى حيات امروز ايرانى، از جامعه خود ناخشنود است.
سيماى آمريكا هنوز به طور بنيادى مطلوب است، اما نشانه هاى نگران كننده اى از احساسات ضد آمريكايى وجود دارد.
مخصوصاہ از اين نظر ايالات متحده مورد انتقاد قرار گرفته است كه از رژيمى حمايت مى كند كه از سپردن نقشى از آن روشنفكران كه فكر مى كنند شايسته اش باشند امتناع مى ورزد.
بعلت محدويت در سازمان سياسى و ارتباطات ايرانى، تشكيلات سياسى روشنفكران ، به شكل يك دوره در آمده كه اعضايش افكار خود را بر يك ديگر عرضه مى دارند ولى معرف هيچ نوع بافت قدرت منسجم نمى باشند.
اين گزارش محتوى بررسى موردى است كه نشان مى دهد چگونه اين دوره عمل مى كند.
اين مشكل در وحله اول مربوط به دولت ايران است، اما نكاتى وجود دارد كه ما مى توانيم به كمك آنها موضع خود را در ميالن قشر روشنفكران ايرانى بهبود بخشيم و نحوه تفكرشان را نسبت به حكومت وقت به طور مثبت ترى كاناليزه نمائيم.
از روى شواهد چگونگى جريانات تفكر و عادتهاى ديالكتيكى روشنفكران ايرانى، چند اقدام اساسى پيشنهاد مى شود.
به وسيله راههايى كه توصيه مى گردد مى توانيم گناه همكارى خود را در اذهان اين افراد به حداقل برسانيم بدون اينكه به دولت لطمه اى وارد كنيم.
همچنين پيشنهاد مى گردد كه ارتباط متقابل فكرى را، علاوه بر ارائه طرق معمول نوع بصرى و غيره، بيشتر تشويق نمائيم.
اين امر مستلزم تدبير برنامه جديدى جهت ديدار آمريكائهاى نوع روشنفكر خواهد بود كه ممكن است آن را با پستهاى مورد نياز عادى تاعمين كرد و نيز پيشنهاداتى در جهت محدود كردن بررسى ايرانيان در موئسسات آموزشى زير استاندارد آمريكايى و ايجاد يك موئسسه مطالعات ايرانى در تهران ارائه مى شود علاوه بر اينها اداره اطلاعات آمريكا در حدود هشت ايده ئ عملياتى جديد را در دست اقدام دارد كه در بخش آخر منظور خواهد شد.
و اين گزارش مشتمل بر 6 بخش است.
1 روشنفكران سنتى 2 روشنفكران جديد 3 مشكل دانشجويى 4 بتهاى روشنفكران 5 تشكيلات روشتفكران 6 نتايج و پيشنهادات در اين گزارش، منظور از جماعت روشنفكران افرادى هستند كه به علت كفيت اذهانشان، كه مجموعاہ ناشى از تحصيلات عاليه است، بر اذهان ديگر نفوذ دارند.
همچنين در اين مقوله ايرانيان جوانى منظور مى شوند كه خود آرزوى نيل به چنين مقامى را دارند و نه آنهاى كه ظرفيت روشنفكرى براى مشاركت در مباحثه ايده ها و ارمانهاى كه برانگيزنده ئ ساير روشنفكران مى باشد دارند.
روشن است كه بنابر اين تعريف، شمار كلى اعضاى جماعت روشنفكران در ايران نسبتاہ قدرت كوچك خواهد بود در اغلب آنها نيز در اعلب موارد زياد نخواهد بود.
اما ايرانيان افرادى هستند كه الهام مى بخشند، همدرئى هاى عاطفى را ارائه مى دهند، در مورد سياست، احساسات تندى دارند، و در ميان آنها تعدادى از رهبران فعلى و حتماہ بيشتر رهبران آينده وجود دارند.
لذا آنچه كه در اذهانشان مى گذرد براى ما مهم است.
1 - روشنفكران سنتى تا يك نسل پيش، تحصيلات عالى به طور خودكار يك جوان ايرانى را مستحق يك مقام نيرومند دولتى يا پرستيژ اجتماعى مى نمود.
كمبود افراد تعليم دهنده تقريباہ در هر زمينه اى وجود داشت و روشنفكر جوانى كه از خارج بر مى گشت و از يك ياز موئسسات آموزش عالى ايرانى فارغ التحصيل مى شد، هويت خود را با پيشرفت كشورش تشخيص مى داد، زيرا مطمئن بود كه مقامى در آن خواهد داشت.
روشنفكران تحصيلكرده خارجى مسوئل انقلاب 1295 بودند.
اين افراد عمدتاہ از خانواده هاى ملاك و تجار بوده و رمانهاى انقلابى را از اروپا و اكثراہ از فرانسه، اخذ كرده بودند، حضور طويل المدت فرانسويان عالم در ايران پرفسورهاى فرانسوى براى اولين بار در سال 1231 به ايران آمدند كه از متقدمين دانشگاه امروزى تهران بودند و ترجيح دادند آموزش دانشگاهى فرانسه در اوان قرن بيستم، سهم زيادى در امور آموزش قضايى تركيب حكومت ايران دارد كه تماماہ براساس الگوها و مدلهاى تفكر فرانسوى پايه گذارى گرديد.
على امينى نخست وزير سابق كه اقتصاد دان بر جسته ايست پرفسور و نخست وزير پيشين منو چهر اقبال، پرفسور على اكبر سياسى، رئيس دانشكده ئ ادبيات و يكى از رهبران روشنفكرى دانشگاه تهران، عبدالله انتضام كه تا اين اواخر رئيس شركت ملى نفت ايران بود، پرويز خانلرى وزير آموزش و پرورش، سناتور و پرفسور احمد متين دفترى از دانشكده ئ حقوق دانشگاه تهران، معدودى از مقامات متعددى هستند كه نفوذ زيادى داشته و تحصيلات عاليه خود را در مدارس ئ دانشگاه هاى فرانسه انجام داده بودند.
اينها تماماہ افرادى هستند كه مى توان آنها را اعضاى روشنفكران نسل پيشين ايران به حساب آورد.
نخست وزير اسبق محمد مصدق تحصيلات علوم سياسى خود را در پاريس و دكتراى حقوقش را در سويس بدست آورد هرچند كه امروزه مريدان جوان و پر التهابش او را نمونه ئ جامعه ئ روشنفكران سنتى تلقى نمى كنند، ولى مصدق در واقع به همان نسلى تعلق دارد كه انقلاب 1295 را به ثمر رسانيدند او تقريباہ همانقدر علاقه مند به ايده هاى سياسى بود كه نسبت به نيازمنديهاى اقتصادى، ادارى و فنى زمانش علاقه داشت.
بعضى از اعضاى امروزى قشر روشنفكران سنتى هنوز از محصولات آموزش مذهبى مى باشند.
اكثر نخبگان اوايل قرن، تحت آموزش ملاهاى عالم و معمولاہ در مدارسى موسوم به مكتب كه در آنجا قرآن قرائت و حفظ مى شد، قرار مى گرفتند در آنجا به كودكان ادبيات فارسى آموخته مى شد و سواد نوشتن و رياضيات ساده تدريس مى گرديد.
شهرهاى بزرگ ايران داراى مدارس عالى مذهبى بوده و هست كه در آنها ملاهاى دانشمند به دانشجويان مذهبى نفسير قرآن، فقه، و فلسفه دينى مى آموزند.
پس از آن روحانيون عمده تحصيلات خود را در مراكز مذهبى بزرگ قوم، كربلا و نجف ادامه مى دهند.
تمامى روحانيون امروزى همچون روح الله موسوى خمينى، محسن حكيم، هادى ميلانى، سيد كاظم شرشعتمدارى و حاج آقا حسن قمى، الگوى كامل سنتى آموزش مذهبى را دنبال كرده اند.
روشنفكران تحصيلكرده در خارج و سنت گرايان مذهبى در گرداب ناسيوناليزمى غوطه ور شده بودند كه مشخصه ئ اصلى دوران مصدق در اوايل دهه ئ 1330 بوده است .افرادى