احزاب سیاسی در ایران جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

احزاب سیاسی در ایران - جلد 1

موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سيروس غنى ديروز اظهار داشت كه بيشتر هياهوى فعلى نتيجه جاه طلبى هاى شخصى است تا هرگونه تحليل علمى از وضعيت سياسى فعلى.
افرادى نظير شاپور بختيار كه زندگيشان را به جبهه ملى اختصاص داده اند بيش از اين نمى توانند منتظر زمان مناسب براى اقدام باشند ولى احساس مى كنند كه آنها بايستى خودشان فرصت براى اقدام را به وجود بياورند.
95 شماره سند 26 مى 5 -1964 خرداد 3431 تاريخ:


الهيار صالح - رهبران جبهه ملى:


سند شماره 95 الهيار صالح - 61 تاريخ: 26 مى 5 -1964 خرداد 3431 طبقه بندى: سرى ايران الهيار صالح - رهبران جبهه ملى الهيار صالح بنيان گذار حزب ايران كه اكنون از صحنه خارج شده است، يكى از رهبران جبهه ملى مخالفين مى باشد.
او سمبل احساسات ناسيوناليستى ايرانى شده است و در محبوبيت پس از محمد مصدق - رهبر ناسيوناليست بازنشسته و نخست وزير پيشين - در جاى دوم قرار دارد.
او كه سابقاہ سفير ايران در ايالات متحده و هشت بار وزير كابينه بوده است بيشتر از هر شخصيت فعال ناسيوناليست ديگر پيرو دارد.
به هر حال در طول سال 1342 جبهه ملى متحمل يك سرى شكست پى در پى شد.
واكنش صالح جستجو براى زمينه هاى مصالحه بين جبهه ملى و دولت بود.
اين سياست موجب انتقادات شديدى از عناصر جنگ طلب جبهه ملى شد و در نامه هايى به محمد مصدق بنيان گذار مورد احترام ولى غير فعال جبهه ملى كه از انتقاد كنندگان صالح حمايت مى نمود، به حد اعلاى خود رسيد، در ماه ارديبهشت سال 1343 صالح از رياست كميته اجرايى جبهه ملى " كه از شهريور 1341 در آن مقام بوده است استعفا كرد.
صالح مردى است مردد با رفتارى آرام و سخنرانى كه در شنونده تاثير نمى گذارد.
محبوبيت او به صداقت سازش ناپذيرش و متعهد بودنش به اصول اخلاقى، قابل دسترس بودنش براى پيروان وى و همكارى نزديكش با مصدق در گذشته نسبت داده مى شود تا تبحر سياسى.
او كه شديداہ ضد كمونيست است در مقابل تمام تلاشهاى حزب توده " كمونيست " براى متحد شدن با جبهه ملى مقاومت كرده است.
در جريان رفراندم ددى ماه 1341، صالح در مخالفت با برنامه شش ماده اى اصلاحى شاه با ملاها همكارى كرد چرا كه وى معتقد بود آن، منحرف كننده و رياكارانه است.
موقعيت صالح در جبهه ملى كمى گمراكننده است.
هرچند وى براى سالهاى زيادى رهبر محبوب آن بوده ولى هرگز آن را كنترل نكرده است.
جبهه ملى كه اصلاہ در 1329 به رهبرى مصدق تشكيل شد اتحادى سست بين احزاب ناسيوناليست مى باشد كه توسط تجسم مصدق به عنوان رهبر و مخالفت مشتركان با دولت در كنار يكديگر نگاه داشته شده اند.
جبهه ملى اساساہ يك جنبش طبقه متوسط ضد كمونيست و اصلاح طلب است كه به وسيله فارغ التحصيلان دانشگاه كه فرصت هايشان را در ايران امروز محدود مى بينند هدايت مى شود.
صالح در دوره مصدق رئيس قوى ترين حزب جبهه ملى بود، و اين حقيقت با صداقت او كه در سياست ايران نا متعادل بود و تا حدود زيادى سبب پرستيژ فعلى او مى باشد، دو چندان گرديد.
عقايد سياسى صالح كه وى در طول 39 سال فعاليت سياسى اش به آن تكامل بخشيد، ساده و معتدل هستند.
او معتقد است كه پيشرفت سريع اقتصادى تنها دفاع ايران در مقابل انقلاب طبقات تحصيل كرده مى باشد.
مخالفت او با كمونيسم بر اساس درك روشن استراتژى روسيه و تاكتيكهاى آن مى باشد.
او كه از تسلط اقتصادى انگليس به اندازه تسلط سياسى روسيه مى ترسد، حمايت ايالات متحده را در دنيايى كه وى حس مى كند ايران نمى تواند به تنهايى روى پاى خود بايستد، يك ضرورت مى بيند.
او حامى نظام سلطنتى به عنوان يك نهاد مى باشد، اگرچه از مداخله شاه در امور روزمره دولت منزجر شده است.
اگرچه نه حزب ايران و نه حزب جبهه ملى هنوز ممنوع نشده اند ولى فعاليتهاى هر دو به وسيله دولت دقيقاہ كنترل مى شود.
صالح و بيشتر شخخصيتهاى برجسته جبهه ملى از دى ماه 1341 تا شهريور 1342 بخاطر مبارزه ضد رفراندم زندانى شدند.
صالح كه چهارمين نفر از هشت پسر يك خانواده معروف مى باشد و در 1276 در منطقه كاشان متولد شد.
او در كالج آمريكايى تهران تحصيل كرد، جايى كه علاوه بر زبان مادرى فارسى، فراگرفت چگونه به انگليسى روان و تا حدودى فرانسه صحبت كند.
اولين شغلش مترجمى در هيئت نمايندگى ايالت متحده در تهران بود.
در سال 1306 از استعدادش در اداره دولت بحره جست و پس از گرفتن مقامهاى مختلف در وزارت دادگسترى در 1312 رئيس انحصارات در وزارت دارايى گرديد.
در 1316 به سمت رياست كل وزارتخانه منصوب شده در سال بعد با يك هيئت اقتصادى به مسكو فرستاده شد.
در 1319 وى به عنوان رئيس يك هيئت نمايندگى براى مذاكره در مورد يك موافقت نامه بازرگانى دوجانبه به واشنگتن آمده، در 1321 اولين مقام كابينه را به عنوان وزير دارايى احمد قوام بدست آورد و سپس در همان سال رئيس هيئت مديره بانك رهنى ايران گرديد.
در آبان 1321 به عنوان يك نماينده بازرگانى رسمى به هند فرستاده شد.
در ماه ارديبهشت 1322 به وزارت دادگسترى منصوب گرديد، پستى كه وى در ماه ارديبهشت بعد با وجود تغيير دولت آن را حفظ نمود.
در فروردين 1324 بعنوان نماينده ايران در كنفرانس بنيانگذارى سازمان ملل در سانفرانسيسكو شركت كرد و در ان زمان توسط مقامات ايالات متحده به عنوان فردى كه كاملاہ متبحر در امور قانونى و اقتصادى و يك دوست خوب ايالات متحده توصيف شد.
صالح در كابينه دوم ابراهيم حكيمى " آذر 1324 - بهمن 1324 " به عنوان وزير كشور و بعداہ وزير داخله خدمت نمود.
در كابينه ائتلافى مرداد 1325 احمد قوام، در نتيجه يك اتحاد موقت بين حزب ايران كه در سال 1322 تاسيس شد " و حزب توده، وزير دادگسترى گرديد.
اين همكارى از نظر رقيبان او و دولت به عنوان مصالحه اى بر روى موضع بعدى ضد توده اى وى تلقى شده اين ناپايدارى از طرف ديگرى نتيجه بيزارى از انگليسى ها توصيف گرديد تا احساسات طرفدار شوروى.
وى كه در 1329 به عنوان نماينده مجلس برگزيده شده بود به گروه نمايندگان جبهه مصدق پيوست و به عنوان رئيس هيئت مشترك نفتى در مهر 1330، مصدق را در سازمان ملل براى كمك به دفاع از ملى كردن نفت ايران همراهى نمود.
در مرداد 1331 به عنوان سفير ايران به ايالات متحده فرستاده شد.
به دنبال سقوط مصدق در 1332 از طرف فضل الله زاهدى دوست قديميش از وى تقاضا شد كه در پست خود باقى بماند.
در هر حال او امتناع كرد و اظهار داشت كه فقط يك دولت مصدوقى مى تواند به بقاع خود ادامه دهد.
اين سخن در ميان ناسيوناليستهادوستانى براى او بوجود آورد ولى به حرفه دولتى وى خاتمه داد.
در مراجعت به ايران از مبارزه وى براى نمايندگى زادگاهش براى مجلس جلوگيرى به عمل آمد در 1335 او در مخالفت با ظاهر سازى و فريب كارى در انتخابات دست به اعتصاب غذا زد.
در 1336 او با يك بيانيه رسمى در حمايت از دكترين آيزنهاور سعى نمود تا حزب ايران را احيا كند ولى سريعاہ توسط دولت ساكت شد و حزب او تقريباہ غير قانونى گرديد.
انتقادات پر هيجان وى از انتخابات 1339 كمك كرد تا حركتى به افكار عمومى بدهد، تا جايى كه شاه مجبور شد انتخابات را باطل كند و تقاضاى برگزارى انتخابات جديد را بنمايد.
به صالح اجازه داده شد تا كرسى كاشان را به دست آورد.
در طول حيات كوتاه مجلس بيستم " فروردين تا ارديبهشت 1340 " صالح به ارائه شكايتهايش در رابطه باروشهاى انتخاباتى و سياست دولت ادامه داد ولى سابقه اش در بدست آوردن حمايت براى جبهه ملى موثر نبود.
صالح شخصيتى است كه شوخى نمى كند.
و گاهى اوقات خيال پرست است.
و وابستگى هاى احساسى او نسبت به آرمان ناسيوناليستى اغلب صحبت كردن با او را مشكل مى سازد.
او ازدواج كرده است دو پسر و يك دختر دارده دو فرزند ديگر در 1335 فوت كردند.
جهانشاه صالح يكى از برادران او رئيس دانشگاه تهران است و على پاشا صالح برادر ديگرش به مدت زيادى مشاور سفارت ايالات متحده در تهران بوده است.

/ 84