احزاب سیاسی در ایران جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

احزاب سیاسی در ایران - جلد 1

موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

قبل از تولد حسين مهدوى فوت كرد ولى در وصيتنامه اش چندين دهكده در خمسه را به فرزند آخرش بخشيده بود، ثروتى كه باعث شد وى نسبتاہ خوب زندگى كند و به طور غير معمولى تحصيلات خوبى داشته باشد.
مهدوى در مدارس ابتدايى تهران درس خواند و به يك مدرسه دولتى در برايتون انگليسى رفت در سال 1335 از سور بن رشته حقوق، دكترا گرفت سپس به ايران مراجعت كرد و توسط ابوالحسن ابتهاج در سازمان برنامه استخدام شد.
ابتهاج از وى به عنوان تواناترين مرد جوان ايران ياد ميكرد، و مهدوى به درجه معاون اداره اقتصاد ارتقا يافت.
وى بيش از همه مسئول بود در اينكه مضرات پروژه ذوب آهن ايران را به توجه ابتهاج برساند.
پروژه اى كه اگر عملى مى شود به منزله اهدا يك فيل سفيد گران قيمت به ايران بود.
زمانى كه در سازمان برنامه بود توجه وى به اصول برنامه ريزى منطقه اى معطوف شد.
تحت راهنمايى و رياست مهدوى بود كه ارزيابى سيستان و بلوچستان توسط شركت مشاورده ايتال، در كرمان توسط شركت هاباسكو، و در كردستان انجام گرديد.
وى از نزديك با خداداد فرمانفرمائيان ، سيرو سميعى، و رضا مقدم از سال 1337 تا 1340 كاربرد و باعث شد كه وزنه جوان و محركى در سازمان ادارى دولت ايران بحساب آيد.
كمى قبل از عزل ابتهاج توسط شاه در سال 1338، مهدوى به جبهه ملى ملحق شد و به طور مشابهى شروع به جمع آورى و عضوگيرى همكارانش نمود.
جبهه ملى پس از 60 سال كه تحت فشار و اختناق شديد از جانب رژيم بود بصورت نيمه قانونى در آمده بود.
وى سيروس غنى را كه در آن زمان به عنوان يك مشاور حقوقى كار ميكرد وارد جبهه ملى كرد، و افرادى چون سيروس سميعى و خداداد فرمانفرمائيان از وى پشتيبانى و حمايت ميكردند.
پس از بركنارى ابتهاج از سازمان برنامه و بدنبال ضعف نقش اين سازمان در دولت مهدوى به اين نتيجه رسيد كه تنها از طريق اقدام سياسى است كه هر گونه اصلاح صحيحى مى تواند در ايران روى دهد به جاى آنكه بطريق فنى يا از موقعيت ادارى از داخل فعاليت شود.
در حدود همين زمان 1339 " 1960 ه ش " سازمان برنامه مهدوى را براى يكسال تحصيل و مطالعه به دانشگاه پرينستون فرستاد.
در دانشگاه پرينستون مهدوى در همكارى نزديك با پروفسور  تى.
كويلريانگ  كار ميكرد و قسمت عمده مطالب را براى سه مقاله كه دو تاى آنها در سال 1960 به شوراى روابط خارجى تسليمشد فراهم كرد.
عنوان اين دو مقاله عبارت بودند از:  انقلاب اجتماعى در ايران و رشد اقتصادى اخير و مشكلات و مسائل ايران  و ديگرى  دو راهى و عدم توازن سياسى ايران  مى باشد.
در اين دو مقاله و در مقاله تحت عنوان  منشور سياسى بررسى برنامه سوم از سوى كميته اقتصادى جبهه ملى  " همگى در وزارت امور خارجه و سفارت قابل دسترسى است " و بوسيله دكتر مهدوى تهيه شده است دامنه افكار اقتصادى و سياسى او تشريح شده است.
مهدوى در بازگشت از ايالات متحده در سال 1340 به شرق سفر كرده و چندين ماه را در هند گذراند و در آنجا كوششهاى برنامه ريزى هند را تحت مطالعه قرارداد.
اندكى پس از بازگشت از سازمان برنامه استعفا و تمامى انرژى خود را به فعاليتهاى جبهه ملى اختصاص داد.
مهدوى به اتفاق فريدون مهدوى و سيروس غنى از بانك توسعه صنعتى و معدنى ايران و داريوش همايون از اطلاعات و هدايت اله متين دفترى كه بتازگى از كنگره ايالات متحده كه با بورس براى او فراهم شده بود بازگشته بود يك سلسله كلاسهاى تعليمى و القايى براى اعضا جوانتر جبهه ملى ترتيب دادند، اين كلاسها كه صدها نفر را به طرف خود جلب كرده بود نفوذ جبهه ملى را در دانشگاه و در كادرهاى پائين تر وزارتخانه هاى دولتى به طور محكمى استوار كرد.
بدنبال كنگره جبهه ملى در آذر ماه 1341 فعاليتهاى سياسى مهدوى بويژه از زمانى كه رهبران اصلى جبهه ملى از جمله الهيار صالح، اصغرپارسا، دكتر غلامحسين صديقى و كريم سنجابى " كه همه آنها اعضا ارشد و مورد احترام  حزب ايران  بودند " به زندان افتاده بودند، افزايش يافت.
بدنبال اغتشاشاى خرداد 1342 مهدوى از طرف ساواك دستگير و چند روزى زندانى شد.
به علت فشار فوق العاده از جانب عده اى از منابع از جمله خانواده بزگر و با نفوذ او، مهدوى آزاد شد.
وى بلافاصله فعاليت سياسى خود را از سر گرفت و كوشيد تا خلا حاصل شده در تيجه بزندان افتادن دستگاه رهبرى جبهه ملى را پر كند.
پس از انتخابات مجلس در شهريور 1342 و شكست جبهه ملى در سازمان دادن انتخابات جديد يا از ميان بردن آنها، مهدوى باتفاق هدايت اله متين دفترى و عبدالرحمن برومند و داريوش فروهر و شاهپور بختيار كار را براى ايجاد تغييراتى در دستگاه رهبرى جبهه ملى آغاز كردند.
نظر مهدوى اين بود كه دستگاه رهبرى قديم خود را براى مقابله با اوضاع جديد حاصله در ايران در نتيجه تاكتيك هاى تعرض آميز رژيم ناتوان نشان داده است.
سياست مهدوى در بهرار سال 1343 هنگامى كه دكتر محمد صادق بار ديگر در صحنه سياست ايران ظهور كرد بثمر رسيد.
مصدق از طريق يك سلسله نامه كه به طور مستقل و بموازات نظرات مهدوى منتشر مى شد رهبرى الهيار صالح را مورد انتقاد قرار داد ودر نتيجه اين فشار صالح و ساير رهبران قديمى اسعفا دادند ولى قبل از اينكه صالح استعفا دد مهدوى بدستور صالح و عضويت شوراى مركزى جبهه ملى انتخاب شد.
در آبان 1342 صالح از مهدوى خواست تا دبير كل جبهه ملى بشود.
مهدوى نپذيرفت و گفت كه آنچه مورد نياز است يك تجديد نظر و بررسى جامع ترى براى جبهه ملى است كه انتصاب چند نفر در آن كارى از پيش نخواهد برد.
دكترى مهدوى در انستيتوى پژوهشهاى اجتماعى و اقتصادى دانشگاه تهران تدريس ميكند.
در حال حاضر او رهبرى گروهى را كه اثرات اصلاحات ارضى را بر روى دهكده هاى نمونه و برگزيده شده ايران مطالعه مى كند بعهده دارد.
اين طرح از سوى  بنياد فورد  تامين مالى شده است.
در ماه ارديبهشت 1343 دكتر مهدوى بورسى از  بنياد فورد  براى تحصيل در دانشگاه  هاروارد  دريافت كرد مهوى در نظر دارد از اين بورس استفاده كند تا به مطالعه در اقتصاد و بويژه اقتصاد عمرانى براى مدت 2 سال از آغاز پاييز سال 1343 بپردازد و در اين مدت او همچنين خواهد كوشيد تا فعاليتهاى دانشجويان عضو جبهه ملى را در ايالات متحده سازمان دهد.
در روزهايى كه دكتر مهدوى دانشجوى دانشگاه آكسفورد بود با دختر جوانى از يك خانواده برجسته قبطى اهل اسكنديه ملاقات كرد و در سال آخرى كه در دانشگاه سوربن تحصيل ميكرد با او ازدواج نمود.
همسر او  نوين  يك دختر قد بلند و لاغر اندام و داراى لحن ملايم است كه خطوط سيمايش يادآور مجسمه نيمه تنه ملكه نفرتيتى مصر در موزه برلين است.
آقا و خانم مهدوى داراى دو دختر هستند تورا " پنج ساله " و اينديا " دو ساله " و يك پسر به نام هاشى " چهار ساله " دارند.
مهدوى با خانواده خود و مادرش در يك خانه محقر در خيابان بهار زندگى ميكنند.
او همه دهكده هاى خودش را بدنبال تصويب قانون اصلاحات ارضى فروخت هر چند هنوز يك خانه در على آباد، كه يكى از دهكده هايى است كه در خمسه تقسيم شده است، دارا مى باشد.
" براى توصيف على آباد رجوع شود به گزارش الف 30 " 247 مهر 1342 " مهدوى كه فردى داراى مطالعات وسيع است قسمت اعظم انرژى فكرى خود را در راه سياست و رشد اقتصادى صرف كرده است او همچنين شديداہ علاقه مند به شعر و ادبيات معاصر ايران، فرانسه، آمريكا و انگليس استكه با آنها به خوبى آشنا است.
مهدوى به طور منظم با سيروس غنى، داريوش همايون، على فرمانفرمائيان ، و خداداد فرمانفرمائيان در  دوره ها  ملاقات ميكند و در اين دوره ها مسائل و كتابها به طور كلى مورد بحث و تجزيه و تحليل قرار ميگيرد در حاليكه خداداد فرمانفرمائيان معمولاہ پر افاضه است، على فرمانفرمائيان خونسرد و بدبين است و داريوش همايون از همه منطقى تر مى باشد.
در عين حال تجزيه و تحليلهاى مهدوى بروى اين تز بنا شده كه ايجاد حكومت ناشى از نمايندگان مردم در ايران امكان پذير است و رشد اقتصادى منطقى نيز امكان پذير بوده و ديكتاتورى و گير و بندهاى آن و نفوذهاى بيگانه ناخوش آينده اش، طبيعت ايران را به فسادكشيده اندو اينكه ايران داراى يك سنت تاريخى و فرهنگى است كه مى تواند به آن افتخار كند و آميزاى از دستاوردهاى غرب با ميراث ايرانى، ملتى با اهميت جهانى بوجود خواهد آورد.
به عنوان يك ملى گرا و فرزند يك انقلابى مشروطه خواه و انديشمندى كه عالى تريم موسسه هاى جهانى تحصيل كرده است ثبات اخلاقى مهدوى باعث شده كه عده فزاينده اى از ايرانيان احترام تحسين آميزى نسبت به او داشته باشند.
مهدوى سرسخت و گاهى صريح تا حدودى خشن و زمخت است و گاهى دستخوش كج خلقى مى شود ولى روى هم رفته او يك هم صحبت بشاش است و عمق اعتقادات او بنحوى است كه كمتر مانند آن مى توان يافت.
قد مهدوى ظاهرا حدود پنج فوت و نه اينچ و داراى اندام متوسط و چهره اى نسبتاہ خوش آيند، داراى عينك و موى پر پشت و سياه است.
دكتر مهدوى هنگامى كه در هند بود دچار تب مالت شد و در نتيجه مدت دو سال گاه و بى گاه بيمار بود مهدوى به اندازه كافى تنيس و اسكواش را خوب بازى مى كند و رانندگى و قدم زدن را دوست دارد.
مهدوى زياد مهمانى برگزار ميكند و خانه او اغلب پر از مهمانان و دوستانى از فرانسه، انگلستان، ايالات متحده و هند است.
وى علاوه بر زبان مادرى خود- فارسى - به زبانهاى انگليسى و فرانسه به طور روان مى خواند و تكلم مى كند و به زبان آلمانى نيز مى خواند.
مامور بخش سياسى: بليوجى، ميلر خيلى محرمانه - 48 شماره سند زمان: 3 ژوئن 13 - 1964 خرداد 3431 تاريخ:


ديدار تيم تحقيق دانشگاه تهران از مناطق اصلاحات ارضى در گيلان و مازندران:


سند شماره 48 طبقه بندى: خيلى محرمانه صورت مذاكرات : شركت كنندگان: دكتر حسين مهدوى، رهبر جبهه ملى ويليام گربن ميلر، دبير دوم سفارت زمان: 3 ژوئن 13 - 1964 خرداد 3431 مكان: منزل دكتر مهدوى موضوع: ديدار تيم تحقيق دانشگاه تهران از مناطق اصلاحات ارضى در گيلان و مازندران دكتر مهدوى گفت از زمينهاى زميندارى بزرگ در گيلان فقط زمينهاى خانواده امينى تقسيم شده اتس.
زمينهاى ديگر زمينداران بزرگ هنوز تقسيم نشده است.
آشوب قابل توجهى در ميان دهقانان گيلان وجود داشت و زمين داران براى زندانى كردن رهبران دهقانان از تاكتيك هاى قانونى استفاده مى كردند و براى جلوگيرى از اجرا قانون از روشهاى معمول يعنى رشوه دادن به مقامات ثبتى و كارگزاران پايين رتبه وزارت دادگسترى بهره مى جستند.
دكتر مهدوى گفت كه گيلان درگذشته مركز فعاليت كمونيستى بوده و وى متوجه علائم برانگيخته شدن مجدد احساسات هوادارانه كمونيستى شده است.
وى دو نمونه از اقدامات مالكان را كه موجب ناراحتى جدى دهقانان شده بود را به عنوان دليل ارائه داد.
اولين

/ 84