شرح منظومه جلد 2
لطفا منتظر باشید ...
و راننده ء جسم است و آن حيثيت قابل لمس نيست ، فقط بحكم عقل وجود آن را كشف مي كنيم ، اين حيثيت همان است كه به نامهاي " طبيعت " ، " صورت نوعيه " و غيره خوانده مي شود . از نظر آن دانشمندان ، سنگ چه در وقتي كه رو به پايين مي آيد و چه در وقتي كه رو به بالا مي رود تحت تاثير نيروي داخلي و ذاتي خودش است ، گو اينكه در وقتي كه از پائين به بالا مي رود تحت تاثير عكس العملي است كه نيروي داخلي و ذاتي در مقابل ضربه اي كه از خارج وارد شده نشان مي دهد . هيچ دانشمندي ( 1 ) از دانشمندان پيشين معتقد نبوده است كه هر حركت براي اينكه دوام پيدا كند نيازمند به نيروي خارجي است كه دائما همراه آن باشد و بر روي آن اثر بگذارد . به نظر مي رسد اين اشتباه از آنجا پيدا شده كه در سخنان فلاسفه لزوم نيروي محركه را ديده اند و پنداشته اند كه مقصود فلاسفه ازنيروي محركه ، نيروهاي خارجي وارد بر جسم است كه مورد توجه علماي طبيعي و فيزيك است .
آنچه فيزيك ( يا طبيعيات ) جديد به ثبوت رسانيده است عدم نيازمندي حركت است به نيروئي كه از خارج بر جسم وارد شده باشد ، و اما بي نيازي حركت از نيروي داخلي و ذاتي جسم و اينكه اساسا آيا هر جسمي داراي يك نيروي داخلي و ذاتي هست يا نيست نه مورد نظر فيزيك است و نه مي تواند باشد . و اما از جنبه عملي: قبلا گفتيم كه درباره عدم قسر دو نظر است. طبق يك