تمثيل - شرح منظومه جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

شرح منظومه - جلد 2

مرتضی مطهری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ترجمه :

1 - " و بدينسان به ابراهيم ملكوت آسمان ها و زمين را بنمايانيم تا كه از يقين - آورندگان گردد . پس آنگاه كه تاريكي شب او را فرا گرفت ، ستاره اي را ديده گفت اين است پروردگار من ، پس من ، چون ستاره ناپديد شد گفت كه من امور ناپدار و زائل شدني را دوست ندارم . پس چون ماه تابان آشكار شد گفت اين است پروردگار من و چون ماه ( صبح هنگام ) ناپديد شد گفت اگر پروردگار من مرا هدايت نكند بي ترديد از زمره ء گمراهان خواهم بو د پس چون خورشيد درخشيدن آغاز كرد گفت ايسنت خدايم ، اين بزرگتر است . پس آن هنگام كه خورشيد نيز غروب نمود گفت : اي قوم من ، همانا من از شما و از آنچه بدان ( در خدايتعالي ) شرك مي ورزيد بيزار و بركنارم من بي هيچ آلايشي روي به سوي آن موجودي دارم كه آفريننده ء آسمانها و زمين است و من از شرك ورزندگان نخواهم بود " ( ترجمه آيات از استاد نبوده و به متن اضافه گرديده است - ناشر ) قاهر و مسلط و مريد و شاعري نبود طبعا هيچ گونه انتظامي ميان اجزاء كوچك يا بزرگ جهان نبود . بشر تنها خلقت بدني خود را كه در نظر گيرد آن را به صورت يك ساختمان فوق العاده مجهز مي بيند كه هر جزء و هر عضو و هر ذره ء آن روي حساب كار گذاشته شده است . هيچ چيز به غلط درجائي گذاشته نشده است . لازمه نبودن شعور در قوه ء فاعلي عدم انتظام و وجود غلطهاي بي منتها است ولي مي بينيم كه درست بر عكس است ، هر چيزي در جاي خود با توجه به قاعده و اثرش قرار گرفته است .

تمثيل

فرض كنيد كارگر چاپخانه اي در مقابل يك سلسله حروف الفبا به صورت هاي مختلف يعني حروف اول و وسط و آخر و مفرد قرار گرفته است . اين كارگر اگر حروف را طوري بچيند كه معني و مفهوم و مقصودي از آن ها فهميده شود به طوري كه وقتي كه بر نتيجه كارش نظر كنيم ببينيم كه يك صفحه مطالب با معني چيده است قهرا حكم مي كنيم كه اين كارگر با سواد است ، ممكن نيست كه اين كارگر بي سواد و حروف نشناس باشد و دستش را بدون هيچ گونه عمد و قصد و توجه به نتيجه اي به سوي حروف دراز كند به طور تصادف آن حروف با چنان نظمي به دست او بيايد كه نتيجه اش يك كتاب نظير گلستان سعدي باشد . و همچنين است كارگري كه ساختمان مي سازد مطابق با اصول كامل مهندسي ، خود اين اثر طبعا حكايت مي كند كه اين كارگر آگاهانه چنين كاري را انجام مي دهد . امكان ندارد او نداند و نفهمد كه چه مي كند و معذلك كاري چنين دانسته و فهميده به وجود آيد .

اساسا ما به چه دليل مي گوئيم بوعلي سينا فيلسوف و طبيعت بوده و سعدي اديب و باذوق ؟ آيا جز از راه آثار آنها است ، مادر مغز و انديشه بوعلي ياسعدي نبوده ايم ، فقط آثار آنها را ديده ايم فرضا در زمان آنها مي بوديم و از نزديك خود آنها را مي ديديم باز مستقيما راهي به مغز و انديشه آنها نداشتيم فقط گفته هاي آنها را از زبان خودشان مي شنيديم و يا نوشته هاي آنها را در زير دست خود آنها مي ديديديم .

اكنون اگر كسي ادعا كند كه بوعلي و سعدي فاقد معلومات و اطلاعات و استعداد فلسفي و ادبي بوده اند و خود به آنچه مي گفته و مي نوشته اند آگاه نبوده اند ، ندانسته سخناني مي گفتند و به اين صورت در مي آمده است و بدون توجه و عمد و قصد دست خود را به قلم و كاغذ مي برده اند و تصادفا آثاري به وجود آمده داراي اين همه معني ، آيا ما هرگز قبول مي كنيم ؟ ابدا . هر برگ درخت ، و هر پرده از پرده هاي چشم يك حيوان به اندازه ء همه آثار بوعلي و سعدي نشانه از فكر و عمد و قصد و تدبير واراده دارد . قرآن كريم از زبان موسي بن عمران خطاب به فرعون و فرعونيان خداوند را چنين معرفي مي كند : قال ربناالذي اعطي كل شي ء خلقه ( سوره ء طه - آيه 50 ) ( 1 ) ج - يكي از شگفتيهاي طبيعت كه انديشه بشر را سخت تكان مي دهد توجه حيرت انگيز اشياء است به غايات و اهداف خود و به عبارت ديگر اصل هدايت

1 - گفت پروردگار ما كسي است كه خلقت خاص هر موجودي را به او عطا فرموده است .

/ 71