وجه اختلاف دو طرز فكر قديم و جديد درباب حركت
براي توضيح اصل مطلب و بيان وجه اختلاف دو طرز فكر قديم و جديد درباب حركت لازم است مطلب ذيل را ذكر كنيم : آنچه مسلم است اين است كه علي الاجمال نظري از ارسطو در طبيعيات رسيده است دائر بر اينكه هر حركتي احتياج دارد به قوه ء محر كه اي و همين اصل طبيعي به ضميمه اصل ديگري - كه يك اصل فلسفي است - دائر بر بطلان تسلسل علل و اصل ديگري مبني بر اينكه طبيعت مساوي است با تحرك ، برهاني را از طرف ارسطو و ارسطوئيين به وجود آورده است كه نتيجه اش اثبات محرك1 - زيرا همانطور كه مورد قبول علماي امروز نيز هست عملا هر حركتي مواجه با يك سلسله عوائق است . نظر قدما در فرق حركت طبعي و قسري به اين است كه حركت طبعي با وجود عوائق نيز قابل دوام است بر خلاف حركت قسري كه بالاخره عوائق ، طبيعت را به حال اول بر مي گرداند . و اما اگر عائقي در كار نباشد هر حركتي قابل دوام است و لا اقل حركات مكاني اين چنين هستند كه اگر عائق در كار نباشد قابل دوامند .