شرح منظومه جلد 2
لطفا منتظر باشید ...
حامل قوه لشي ء عنصره ، ماده و صورت نسبت به يكديگر ماده و صورتند و نسبت به جسم علت مادي و صوري مي باشند با اين تعريف سازگار نيست . بلي از سخنان صدر المتالهين و بوعلي استفاده مي شود كه ماده در اصطلاح حكما دو نوع تعريف دارد و در هر موردي معني و مفهوم مخصوصي از آن منظور شده است . گاهي به معني حامل استعداد شي ء تعريف شده است كه منطبق است بر ماده سابقه شي ء و گاهي بر محل صورت يعني آن چيزي كه صورت در حال حاضر لباس او و تعين او شمرده مي شود اطلاق شده است ( 1 ) . اين دو اصطلاح منشا اشتباهات زيادي شده و مي شود . حاجي سبزواري در عين اينكه ماده را به عنوان حامل استعداد شي ء تعريف مي كند مدعي مي شود كه ماده و صورت در عين اينكه نسبت به هم ماده و صورتند نسبت به مركب علت مادي و علت صوري هستند ، و البته اين صحيح نيست . اين ايراد بر همه كساني كه ميان دو تعريف ماده فرق نگذاشته اند وارد است .
در اينجا ايراد ديگري به نظر مي رسد و آن اينكه چنانكه گفتيم حكماء مشاء حقيقت جسم را از مجموع ماده و صورت مركب مي دانند و هر يك از ماده و صورت را علت حقيقت جسم مي خوانند ، يعني حقيقت جسم را وابسته به هر دو جزء مي دانند و لهذا آنها را علت صوري و علت مادي نام مي نهند . طبق تعريفي كه در ابتدا از علت و معلول شد ، علت آن است كه معلول به آن نيازمند است ، و اگر او نباشد معلول نمي تواند موجود باشد ، پس ناچار بايد قبول كنيم هم ماده