نامه
زمان:
6 خرداد 1346 / 17 صفر 1387مکان:
نجفموضوع:کوبيدن اسلام به اسم اسلام
بسمه تعالىمخاطب:
گرامى ، محمدعلى 17 صفر 87 خدمت جناب مستطاب عمادالاعلام و ثقةالاسلام آقاى گرامى دامت افاضاته مرقوم گرامى واصل، از تفقد جنابعالى متشکر شدم. اميد من در پيشگاه مقدس بارى تعالى حسن ظن شما دوستان است. حال مزاجى بحمداللّه اکنون خوب است. لکن اوضاع ايران خصوصا و ساير بلاد مسلمين عموما موجب تاسف است، با برنامه حساب شده براى کوبيدن اسلام به اسم اسلام پيش مى روند و اولياى امر يا غافلند يا خداى نخواسته بعضى از آنها تغافل مى کنند. تاسف در سازش است که از اعمال بعض مؤثرين ظاهر مى شود. ولى اين امور نبايد موجب سستى و سردى آقايان افاضل و طبقه جوان شود. خداوند تعالى با شما است و اين عربده ها انشاءاللّه خفه خواهد شد. بسمه تعالى، والعصر ان الانسان لفى خسر الا الذين آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر(1). آقايان افاضل در محافل خود تواصى به حق کنند و در راه حق، تواصى به صبر کنند. من به شماها اطمينان فيروزى مى دهم، اطمينان غلبه حق بر باطل مى دهم. با احساسات يک ملت نمى توان مبارزه کرد لکن مهم، امتحان بارى تعالى است. واللّه لتغربلن غربلة.(2) ماها را در اين ديگ بزرگ طبيعت که باطنش جهنم است ريخته و زير و بالا مى کنند و به غليان مى آورند تا جهنميها ممتاز شوند. متوجه باشيد خداى نخواسته از جهنميها نشويد. سازش با ظالم جهنمى ، بزرگترين و بارزترين آثار جهنمى است. شماها از آنها نباشيد. از خداوند تعالى توفيق و تاييد همه آقايان ايدهماللّه تعالى را خواهانم. و السلام عليکم و رحمةاللّه. مگر آنها که ايمان که آدمى در خسران است1 - قرآن کريم، سوره عصر: سوگند به اين زمان آوردند و کارهاى شايسته کردند و يکديگر را به حق سفارش کردند و يکديگر را به صبر سفارش کردند. 2- اشاره به خطبه 16، نهجالبلاغه (فيضالاسلام): به خدا سوگند، در غربال از هم جدا مى گرديد. والذى بعثه بالحق لتبلبلن بلبلة و لتغربلن غربلة و لتساطن سوط القدر. سوگند به آن کسى که پيغمبر را به حق فرستاد، هر آينه درهم آميخته شويد و در غربال امتحان از هم بيخته و جدا گرديد و بر هم زده شويد مانند بر هم زدن کفگير آنچه در ديگ طعام است در وقت غليان