لطفا منتظر باشید ...
پيام
زمان:
22بهمن 1361 / 27 ربيعالثانى 1403مکان:
تهران، جمارانموضوع:
ارزيابى وضعيت انقلاب اسلامى در آستانه پنجمين سال پيروزى - تذکراتى به مردم، رزمندگان و قواى سه گانهمناسبت:
22 بهمن (چهارمين سالگرد پيروزى انقلاب اسلامى ) بسم اللّه الرحمن الرحيممخاطب: مسئولين نظام جمهورى اسلامى ، نيروهاى مسلح و ديگر اقشار ملت ايران در آستان پنجمين سال پيروزى حق بر باطل و حزب اللّه بر احزاب شيطانى، مراتب تشکر و عبوديت را به پيشگاه مقدس خداوند متعال - که همه از او هستيم و به سوى او مى رويم، و پيروزيهاى روزافزون به عنايت و لطف اوست - تقديم. و عرض ارادت به مقام مقدس ولى اللّه اعظم و بقية اللّه فى ارضه - ارواحنا لمقدمه الفداء - که واسطه فيض و عنايات حق تعالى است و دعاى خيرش بدرقه امت جد بزرگوارش - صلى اللّه عليه و آله - مى باشد، تقديم مى داريم. و تبريک و تهنيت بى پايان خود را نسبت به ملت شريف و متعهد ايران عرض مى کنم که از ابتداى نهضت تا انقلاب عظيم اسلامى ، و از انقلاب تا پيروزى، و از روز پيروزى تا امروز، دليرانه و سخاوتمندانه در تمام صحنه هاى انقلاب با جان و دل حاضر بوده و هستند، و از حريم اسلام عزيز و کشور خويش دفاع نموده ، و بر ما و همه ، منتها دارند. و اگر نبود پايمردى آنان، انقلابى نبود و پيروزى به اين عظمت نصيب اسلام و کشور اسلامى نمى شد. و خداى را بر اين نعمت شکر که با تاييدات غيبى خود چنين تحول الهى را براى اين ملت مظلوم بى پناه تقديم فرموده ، و آن را در پناه رحمت خود و با نصيب از قدرت لايزال خويش بر دشمنان اسلام و بشريت پيروز فرموده ، و عاجزانه از ساحت مقدسش مى خواهيم که اين عنايت و نعمت را بر اين ملت پايدار و مستدام فرمايد و نصيب همه مسلمانان جهان نمايد. و سپاس و تقدير فراوان بر رزمندگان عزيز و شجاع از ارتش و سپاه و بسيج تا شهربانى و کميته و ژاندارمرى و عشاير محترم و ساير قواى مسلح که با دست تواناى خود - که از امدادهاى غيبى برخوردار است - چنان سيلى به رخسار کريه صداميان و ضربه بر پيکر حاميان آنان زدند که حزب بعث عفلقى با تشبث به هر حشيش(1) نمى تواند آن را جبران کند. و سردار نگونبخت قادسيه دست دريوزگى به هر طرف دراز و چشم اميد به جنايتکاران ورشکسته دوخته که چند روزى ديگر به جنايات خود نسبت به ملت مظلوم عراق و مسلمان عرب و غير عرب ايران و منطقه ادامه دهد. و آنچنان بيچاره و درمانده شده است که با وقاحت تمام، قلم سياه بر ادعاهاى پوچ خود کشيده ، و با اسرائيل - که تا ديروز ادعاى دشمنى با آن را مى کرد - دوست صميمى شده ، و با امريکا - که مدعى ترک روابط با آن بود - آرزوى وابستگى مى کند، و با دويله هاى وابسته به امريکا - که با اخافه و ارعاب و عربده جيب آنان را خالى کرده بود - اکنون با تملق و سرافکندگى چشم طمع دوخته است، و به حسنى(2) و حسن(3) و حسين(4) و نميرى(5) و ديگر جنايتکاران تاريخ - که خود ورشکستگانى بيش نيستند - اميد نجات بسته است.و بوق و شيپور رسانه هاى گروهى سرتاسرى با تبليغاتى که امروز دروغهاى شاخدارشان بر همگان روشن گرديده است، براى نجات اين غريق وامانده (6) به دست و پا افتاده اند تا چند روز ديگر بر رخسار درخشنده آفتاب عالمتاب اسلام پرده پوشند،با آنکه خود مى دانند اين سيل خروشان رحمت الهى براى نجات مسلمانان و جميع مستضعفان و محرومان جهان را با حيله هاى شيطانى نتوان جلوگيرى کرد،و اين خورشيد آسمان معنويت را با تبليغات دروغين خاموش نتوان نمود. و اميد است وعده الهى اراده منت بر مستضعفان بزودى تحقق يابد و دست قدرتمند حق تعالى هر چه سريعتر از آستين ملتهاى مظلوم بيرون آيد و تحول الهى اى که در ملت ايران به وجود آمده است در همه ملل و نحل به خواست خداوند تعالى تحقق يابد، که دست ستمکاران از جنايت نسبت به مستضعفان جهان کوتاه شود،و مظلومان، به حقوق از دست رفته خود دست يابند. در اينجا لازم است تذکراتى به خواهران و برادران محترم داده شود،گرچه بحمداللّه به مسائل اسلام و روز آشنا هستند: 1- اين مطلب مهم را که کرارا عرض کرده ام،تکرار مى کنم که ملت عزيز مجاهد و بويژه سلحشوران رزمنده مجاهد فى سبيلاللّه توجه داشته باشند که غرور از پيروزيها آفت بزرگى است که شيطان باطنى در بندگان خدا به وجود مى آورد تا آنان را از راه حق منحرف کند،و در اثر آن خلق خدا را در کوشش براى مقاصد الهى سست کند، و اگر خداى نخواسته اين حالت شيطانى در جبهه ها پيش آيد، در پيروزيها وقفه حاصل، بلکه با مکر شيطانى ممکن است به شکست منتهى شود. و زمانى اين آفت وجدان کش پيش مى آيد که انسان از خود و خداوند غافل شود و قدرت و پيروزيها را از خود بداند،و منشا اصلى آن که ازمه امور را در دست دارد و هر چه کمال و قدرت و جمال است از اوست را از ياد ببرد.ملت عزيز و قواى مسلح رزمنده در طول اين انقلاب و اين جنگ لمس نموده اند که اگر مددهاى الهى و عنايات خاص خداوند قادر نبود، هرگز در ما قدرت مقابله با رژيم شيطانى تا دندان مسلح و متکى به قدرتهاى جهانى نبود. ولى از آنجايى که ملت با تحولى الهى به انقلابى اسلامى متکى به معنويات دست زد، توانست آن قدرت بزرگ منطقه را در هم بشکند، و در جنگ نابرابر از حيث تسليحات و کمکهاى بيدريغ شرق و غرب و منطقه ، اينهمه پيروزيهاى اعجازآميز را نصيب ايران و اسلام نمايد. ما نبايد فتحهاى بزرگ مثل خرمشهر را از ياد ببريم که دشمن با همه تجهيزات در سنگرهاى بسيار محکم با عده و عدد بسيار کمين کرده بود، و در مقابل عده اى از سلحشوران متعهد اسلام از بيابان باز به آنان تاخته ، و خداوند آنچنان رعب و وحشت را بر دشمنان ما غلبه داد که با اسارت هزاران نظامى و غنيمتهاى بسيار، باقيمانده اشرار با فضاحت تمام رو به فرار گذاشته و شهرها را رها کردند. رزمندگان عزيز ما نبايد اين پيروزى معجزه آسا را جز با مددهاى الهى ببينند و اگر چنين شد، غرور آنها خلاصه مى شود در اينکه ما مورد عنايت قادر متعال هستيم و از خود چيزى نداريم و آنچه داريم از اوست و بايد به راه او نثار کنيم. و اينجاست که خداوند عنايات خود را ادامه مى دهد، و شما سلحشورى و جنگ شرافتمندانه را براى دفاع از اسلام و ميهن اسلامى ادامه مى دهيد، و به خواست قادر متعال به پيروزى نهايى دست خواهيد يافت. 2- اکنون که بحمداللّه و المنه محيط ايران از غبارهاى شرارتهاى اشرار،اين مدعيان دروغين طرفدارى از ملت و خلق که خود با دست پليد خويش پرده از چهره کثيف خود برداشتند و به دشمنان اسلام که هم قطاران و يا اربابانشان بودند پيوستند، تقريبا آرامش و سکون با عنايت پروردگار برقرار است، ملت بزرگ متعهد اسلامى لازم است با تمام توان به بازسازى نارساييهايى که لازمه هر انقلاب است، و در انقلاب ايران که متکى به قدرت لايزال حق تعالى و همت والاى اقشار معظم ملت است، از ساير انقلابهاى بزرگ ضايعاتش کمتر و دستاوردهايش بيشتر است،قيام نماييم،و بدون وقفه از فرصت استفاده نموده و کشور را به سوى بيشتر اسلامى شدن درتمام ابعاد آن، در تمام ارگانهاى نظام جمهورى اسلامى از قواى سه گانه که اساس نظام است تا حوزه هاى علميه و دانشگاهها که اساس فرهنگ است و از قواى نظامى و انتظامى و قواى مسلحه ديگر که اساس امنيت هستند تا قشرهاى بازارى و کشاورز و کارگر که هر يک رکنى مهم از ارکان اقتصاد کشورند، همت گماريم. و معلوم است که در اين امر بزرگ با ابعاد وسيعش که سرنوشت ملت اسلام بستگى به آن دارد، تا تمام ملت همت نکنند و قيام فعالانه نداشته باشند، مقصد اعلاى اسلامى تحقق نخواهد پذيرفت. و تنها با اتحاد کلمه و همت همگان که دست تواناى حق تعالى با آن است انشاءاللّه تعالى کار به نتيجه خواهد رسيد، اماکيفيت کمک: الف - قوه قضاييه که امروز براى قضاى شرعى احتياج مبرم به افراد عالم متقى با فضيلت دارد، حوزه هاى علميه در هر جا هستند،خصوصا حوزه هاى بزرگ بايد اين مسئله را يک واجب کفايى شرعى مهم تلقى نمايند. و براى اين مقصد مهم اسلامى از علماى موجود در حوزه ها و شهرستانها دعوت نمايند. و همه علماى اعلام مى دانند که قضا امر بسيار مهمى است که در رژيمهاى طاغوتى به دست اشخاصى که اکثريت آنان صلاحيت نداشته اند سپرده شده بود. در رژيم سابق ما معذور بوديم، چون اشخاص صلاحيتدار را در هيچ امرى،چه رسد به قضاى شرعى،نمى پذيرفتند، ولى امروز که قضاى اسلامى مى خواهد اجرا شود عذرى نيست. و بر اشخاص صلاحيتدار واجب است تا حد کفايت به اين واجب عمل کنند و ديگران را هدايت نمايند و بسيج کنند. و نيز لازم است حضرات مدرسين محترم حوزه ها و علماى اعلام و مجتهدين عظام،کتبى را که به آنها علوم غريبه نام مى نهادند - زيرا در بحثها و حوزه هاى علمى منسى(7) بودند، چون محل ابتلا نبودند - امروز که شديدا به آنها احتياج است، مثل کتاب قضا و شهادات و قصاص و حدود و ديات و ديگر کتب محل حاجت را مورد بحث و تدريس و تحقيق قرار دهند، که در آينده مثل امروز گرفتار کمبود اشخاص نباشيم. اميد است براى رضاى خداى تعالى و براى عمل به وظيفه ،به اين امر توجه زياد شود، و مسئله قضا که امروز از مشکلات جمهورى اسلامى است به برکت مراجع بزرگ و علماى اعلام حل شود، و نيز شوراى قضايى قوانين مربوط به قضا را با جديت تهيه نمايند، و مجلس محترم هم تصويب اين قوانين شرعيه را مقدم بر ساير کارها قرار دهند که قضاى اسلامى در کشور اجرا شود. ب - مجلس محترم شوراى اسلامى که در راس همه نهادهاست، در عين حال که از اشخاص عالم و متفکر و تحصيلکرده برخوردار است،خوب است در موارد لزوم از دوستان متعهد و صاحبنظر خود در کميسيونها دعوت کنند که با برخورد نظرها و افکار، کارها سريعتر و محکمتر انجام گيرد. و از کارشناسان متعهد و متدين در تشخيص موضوعات براى احکام ثانويه اسلام نظر خواهى شود که کارها به نحو شايسته انجام گيرد. و اين نکته نيز لازم است که تذکر داده شود که رد احکام ثانويه پس از تشخيص موضوع به وسيله عرف کارشناس،با رد احکام اوليه فرقى ندارد، چون هر دو احکام اللّه مى باشند. و نيز احکام ثانويه ربطى به اعمال ولايت فقيه ندارد و پس از راى مجلس و انفاذ شوراى نگهبان، هيچ مقامى حق رد آن را ندارد، و دولت در اجراى آن بايد بدون هيچ ملاحظه اى اقدام کند. و با تشخيص دو سوم مجلس شوراى اسلامى که مجتمعى از علماى اعلام و مجتهدان و متفکران و متعهدان به اسلام هستند، در موضوعات عرفيه که تشخيص آن با عرف است، با مشورت از کارشناسان، حجت شرعى است که مخالفت با آن بدون حجت قويتر خلاف طريقه عقلاست. چنانچه تغيير احکام اوليه ، با شک در موضوع و عدم احراز آن با طريقه عقلا مخالف است. ج - دولت جمهورى اسلامى که متصدى اداره کشور است و در هر پيشامدى موظف است اقدام مقتضى نمايد، در وضع کنونى بدون کمک ملت، توانايى رفع تمام گرفتاريها را ندارد، و براى اداره نظام جمهورى و دفاع از دشمنان مهاجم و رفع مشکلات جنگ که حجم آن بسيار عظيم است،احتياج به کمک دارد. و چون پاى دفاع از اعراض و نفوس و اموال کشور و حفظ اسلام درميان است، بر همه کس واجب است که به مقدار کفايت، از خطر عظيم و هجوم اجانب به اسلام و مسلمين، کمک نمايد. و اين تکليفى است که بيشتر متوجه است به طبقه مرفه و ثروتمند و پس از آنان به طبقه متوسط به حسب احوال آنها،نه طبقه مستمند و ضعيف که درآمدشان به مقدار اعاشه آنهاست، گر چه اين قشر از تمام قشرها خدمتشان بيشتر است. اينجانب از تمام هم ميهنان عزيز تشکر و قدردانى مى کنم که از اول انقلاب تا کنون در صحنه بودند، و اميدوارم خداوند متعال توفيق حضور بيشتر را به همه ما عنايت فرمايد. و بايد دولت محترم توجه نمايد که علاوه بر تکليف الهى که متوجه همه ملت است، دولت از ويژگى خاصى برخوردار است وتکليف الهى، بيشتر و متوجه آن و ساير دست اندرکاران است، و براى نظم امور در جميع ابعاد کوشش خواهد کرد. و مسئله جنگ دفاعى که در راس امور است و ملت متعهد کمک به آن را براى خود يک امر لازم مى داند و دولت در رابطه با آن حقا تمام کوشش را مى کند، لکن تذکر و تکرار در امور مهم، لازم است، و بايد هر روز ابعاد کمک به جبهه ها را بيشتر گسترش دهد و تا فتح نهايى انشاءاللّه تعالى برنامه دفاع را در راس همه برنامه ها قرار دهد. بحمداللّه تعالى قواى مسلح اسلامى در دفاع از اسلام و ميهن عزيز، عاشقانه از ابتداى هجوم اشرار تاکنون با نثار جان و خون و با عشق به لقاء اللّه قواى شيطانى دشمن را در هم شکسته و در هر مرحله از مرحله قبل نيرومندتر و متعهدتر به رزمندگى دليرانه خود ادامه داده اند. و همه ما و ميهن اسلامى ايران مرهون خدمات ارزنده آنان هستيم. و اگر نبود قدرت روحى و الهى آنان، معلوم نبود کشور ما با اينهمه دشمن و کمکهاى قدرتهاى بزرگ و کوچک به کجا کشيده مى شد. و ملت مجاهد متعهد که در طول انقلاب و جنگ تحميلى از کمکهاى شايان به جبهه ها و پشت جبهه ها دريغ نکرده است، و يکى از ارکان پيروزى، حضور ملت در همه صحنه ها خصوصا صحنه جنگ است. والحق، اين ملت نمونه در پيشگاه خداوند تعالى ارزشى عظيم دارد، و اميد و توقع است که براى حفظ اسلام و کشور اسلامى خود بر حجم کمکها افزوده شود که بحمداللّه مى شود، چنانچه بر حجم مخارج دولت هر روز افزوده مى شود. در زمانى که حضور و کمک ملت شريف ايران به دولت و جبهه هاى جنگ هر روز بيشتر مى گردد، عده اى از محتکران و گرانفروشان خدانشناس دست از اين حرفه کثيف بر نمى دارند و به حال خود و کشور خود دلسوز نيستند، اينان بايد از غضب الهى بترسند و بيش از اين خود را در پيشگاه خدا و خلق خدا رسوا نکنند. ه - درباره فرهنگ هر چه گفته شود کم است. و مى دانيد و مى دانيم اگر انحرافى در فرهنگ يک رژيم پيدا شود و همه ارگانها و مقامات آن رژيم به صراط مستقيم انسانى و الهى پايبند باشند، و به استقلال و آزادى ملت از قيود شيطانى عقيده داشته باشند و آن را تعقيب کنند، و ملت نيز به تبعيت از اسلام و خواسته هاى ارزنده آن پايبند باشد، ديرى نخواهد گذشت که انحراف فرهنگى بر همه غلبه کند، و همه را خواهى نخواهى به انحراف کشاند، و نسل آتيه را آنچنان کند که انحراف به صورت زيبا و مستقيم را راه نجات بداند، و اسلام انحرافى را به جاى اسلام حقيقى بپذيرد و بر سر خود و کشور خود، آن آورد که در طول ستمشاهى و خصوصا پنجاه سال سياه بر سر کشور آمده . و مجلس و ملت و متفکران متعهد بايد اين حقيقت را باور کنند و اصلاح فرهنگ و از آن جمله اصلاح مدارس از دبستان تا دانشگاه را جدى بگيرند، و با تمام قوا در سد راه انحراف بکوشند. اشخاصى معدود قدرت ندارند تا اين امر عظيم الحجم مهم را اصلاح کنند و صددرصد آن را اسلامى و ملى و در خدمت کشور قرار دهند. همه مسئوليم و همه بايد در پيشگاه خدا و خلق خدا جواب تهيه کنيم. و در اين زمان که فرصتى ارزنده داريم از هيچ کس هيچ عذرى پذيرفته نيست و همه بايد به مقدار توان خويش در اين امر حياتى کوشش نماييم تا خون جوانان برومند مجاهد و کوشش ملت و مجاهدات بيدريغ آن هدر نرود. 3- کرارا مقامات و مسئولان کشور به دولتهاى اسلام منطقه اعلام نمودند که جمهورى اسلامى ايران که محتواى آن بر اساس عدل اسلامى است و نسبت به آن با تمام جان متعهد است، اجازه ندارد که به حريم ديگران ظلم و ستمگرى و تجاوز نمايد، و اين تعهد الهى اساس نظام اسلام و جمهورى اسلامى است. و کرارا در هر فرصتى به دولتهاى منطقه و ديگران نصيحت نموده واز آنان خواسته است که براى مراعات احکام خدا و قرآن مجيد پايبند حسن همجوارى و اخوت اسلامى باشيد، و مطمئن باشيد که اگر شما يک قدم براى مراعات برادرى جلو گذاريد، ما چندين قدم براى فشردن دست شما،براى از بين بردن ابر قدرتها پيش خواهيم آمد. و بسيار تذکر داده شده است که اگر مسلمانان به دستورات اسلامى رفتار کنند و وحدت کلمه خود را حفظ نمايند و از اختلاف و تنازع که مايه شکست آنهاست دست بکشند، در سايه پرچم لا اله الا اللّه از تجاوز دشمنان اسلام و جهانخواران مصون خواهند شد، و دست شرق و غرب را از بلاد عزيز مسلمين قطع خواهند کرد، زيرا هم عده اينها فزونتر و هم ذخايرشان بى پايان است.و از همه بالاتر قدرت غير متناهى خداوند پشتيبان آنان است، و قدرتهاى بزرگ به اينان محتاج هستند. و مکرر اين واقعيت گفته شده و لمس گرديده که ابرجنايتکاران شرق و غرب جز به منافع شيطانى خود و غارت اموال ديگران و سلطه بر آنان، به هيچ چيز نمى انديشند، و به صراحت مى گويند ما در منطقه منافع داريم و بايد منافع و مصالح خود را حفظ کنيم! و اگر يک دلار به شماها کمک کنند صدها چندان از شما پس مى گيرند. و اين رفت و آمدهاى سياسى و کمکهاى تسليحاتى و نظامى جز براى تحکيم پايه هاى نفوذ خود در کشورهاى اسلامى و غير اسلامى نيست. و شماها و رسانه هاى گروهى اکثر ايستگاهها، چه تبليغ دروغين بکنيد و چه نکنيد و چه چشم و گوشهاى خود را از حقيقت روشن ببنديد يا نه ، صدام عفلقى و حزب بعث عراق اساسا ضد اسلامند و در منطقه فتنه انگيزند. امريکا از جهالت و غرور و بلند پروازى صدام استفاده کرد و او را به هجوم به ايران واداشت. و به منطق امريکا شکست عراق و ايران و از پا درآمدن هر دو يا ايران، در هر صورت به نفع اوست. و صدام بدبخت پيش خود حسابها کرده بود. ژاندارمى منطقه و سردارى بزرگ قادسيه را در مغز پوک خود مى پروراند. و آنچه نمى دانست و نخواهد فهميد قدرت اسلام بزرگ و جانبازى سربازان فداکار اسلام بود. و در اثر اين جهالت و حماقت خود را در دامى افکند که هيچ قدرتى نمى تواند او را نجات دهد. و ما مجددا به دولتهاى منطقه هشدار مى دهيم که بيش از اين براى نجات يک سبع جنايتکار که اگر فرصت يابد منطقه را به آتش مى کشد، زحمت نکشيد و خود را به غرقاب هلاکت دچار نکنيد. و وعده هاى امريکا و ديگران شما را غافل نکند که با ادامه کمک به دشمن اسلام ممکن است براى ملت و دولت ايران تکليفى پيش آيد که ما ميل به آن نداريم. و تا وقت نگذشته است به اسلام و دستورات حياتبخش آن گردن نهيد و کشور خود را از شر قدرتهاى اغفال کننده نجات دهيد. و بدانيد که رو آوردن به اسلام و مسالمت با جمهورى اسلامى به صلاح شماست، و دولت و ملت ايران براى شما بهتر از امريکا و صدام و مصر و ديگر دغلبازان است. شماها بايد احساس و لمس کرده باشيد که قدرت مجموع منطقه کمتر از نيمى از قدرت شاه مخلوع و معدوم است.و قدرت امروز ايران به برکت اسلام و حضور ملت، چندين مقابل آن رژيم است. و امريکا همان طور که در موقع سختى به شاه مخلوع نتوانست و نخواست کمک کند، به شما که از شاه معدوم پيش او بى ارزشتريد کمک نخواهد کرد. امريکا و ديگر قدرتمندان، شما را آلت دست قرار داده اند که منافعشان در منطقه تامين گردد، و اگر شما به دام افتاديد، براى نجاتتان به خود زحمت نمى دهند. 4- متصديان امور و شورايعالى قضايى و ستاد پيگيرى کوشش نمايند که با سرعت به زندانها و حال زندانيان رسيدگى نموده و از کسانى که از عفوشان ضررى به جمهورى اسلامى نمى خورد و مستحق عفو هستند صورتى تهيه و عفو آنان را تسريع نمايند. و کسانى که اسلام براى آنان جزا مقرر فرموده ، تکليفشان را تعيين کنند و پس از اجراى حکم خدا، اگر فساد ايجاد نمى کنند، آزادشان نمايند، و بالاخره رويه را بر عفو و رحمت قرار دهند. لکن با مفسدان و گروهکهاى فاسد و مفسد با شدت عمل، رفتار کنند، مگر آنکه توبه کنند و ثابت شود که توبه آنها جدى است که با ضمانت مى شود آزاد کرد. 5- از امور مهمى که اينجانب نگران آن هستم مسائل حوزه هاى علميه خصوصا حوزه هاى بزرگ مثل حوزه مقدسه قم است.آقايان علماى اعلام و مدرسين محترم که خير خواهان اسلام و کشورهاى اسلامى هستند،توجه عميق کنند که مبادا تشريفات و توجه به ساختمانهاى متعدد براى مقاصد سياسى و اجتماعى اسلام، آنان را از مسئله مهم اصلى حوزه ها که اشتغال به علوم رايج اسلامى و خصوصا فقه و مبادى آن به طريق سنتى است، اغفال کند، و مبادا خداى نخواسته اشتغال به مبادى و مقدمات موجب شود که از غايت اصلى که ابقا و رشد تحقيقات علوم اسلامى ، خصوصا فقه به طريقه سلف صالح و بزرگان مشايخ همچون شيخ الطائفه (8) و امثاله - رضوان اللّه تعالى عليهم - و در متاخرين همچون صاحب جواهر(9) و شيخ بزرگوار انصارى(10) - عليهم رضوان اللّه تعالى - باز دارد. اسلام اگر خداى نخواسته هر چيز از دستش برود ولى فقهش به طريقه موروث از فقهاى بزرگ بماند، به راه خود ادامه خواهد داد. ولى اگر همه چيز به دستش آيد و خداى نخواسته فقهش به همان طريقه سلف صالح از دستش برود، راه حق را نتواند ادامه داد و به تباهى خواهد کشيد. و با آنکه مى دانيم مراجع عظام و علماى اعلام و مدرسين عاليقدر - دامت برکات وجودهم - توجه به اين امر دارند، لکن خوف آن است که اگر تشريفات و زرق و برقهاى شبيه به قطب ماديت رواج پيدا کند، در نسلهاى بعد اثر گذارد و خداى نخواسته آنچه از آن مى ترسيم به سر حوزه ها بيايد. لازم است آقايانى که در اين امور دست دارند و متصدى اين مسائل هستند توجه کنند که حد افراط را جلوگيرى کنند، و هر چه مى کنند در خدمت حوزه هاى علمى و در خدمت اسلام و علوم اسلامى باشد، و کارها تعديل شود و از افراط و تفريط احتراز گردد. از خداوند تعالى توفيق همگان را در خدمت به علم و علما و اسلام و ملت خواستارم. 6- آن مطلبى که هميشه مد نظر همه بوده و درباره آن پافشارى شده ، حفظ وحدت کلمه و اجتناب از تفرقه است که همه مى دانيم وحدت ملت چه اثرهاى معجزه آسايى داشته است و دارد. و در مقابل، تفرقه و تنازع چه نکبتهايى به سر مسلمين در طول تاريخشان آورده است. و ملت عظيم الشان ايران که هر دو طرف را مشاهده کرده اند و از تفرق رنج برده اند، و بحمداللّه شهد وحدت را چشيده اند و اعجاز آن را از اول نهضت تا انقلاب و تاکنون لمس نموده اند، لازم است مراقبت کنند و نگذارند دستهاى پليد شيطانى و عمال سر سپرده استکبار جهانى در صفوف مقدس آنان وارد شده و به تفرقه افکنى قيام کنند. و هر وقت از اشخاص يا گروههايى يک چنين خيانتهايى مشاهده کردند، بدون وقفه و در اسرع اوقات درصدد جلوگيرى برآيند، و به مسئولين کشور اطلاع دهند، و آنان را معرفى نمايند. و اين امر براى همه ملت اهميت دارد، و براى دو قشر از اهميت ويژه اى برخوردار است: يکى، قشر محصلين خصوصا دانشگاهيان، که لازم است با هوشيارى و تعهد به اسلام و خدمت به کشور مراقب اوضاع و احوال طبقات محصلين و دانشگاهيان باشند که خداى نخواسته يکوقت اين مراکز بزرگ تعليم و تربيت به سوى مسائلى که قبلا مبتلا بدان بودند کشيده نشود. خداوند يار و مددکار همه باشد. دوم، قواى مسلح است که در اين حال که هجوم اجانب را مى بينيم و مبتلا به توطئه قدرتهاى شيطانى هستيم، اهميتش بيشتر از هر وقت و هر چيزى است. بايد تمام فرماندهان و افراد ارتش سپاه و بسيج و عشاير و قواى نظامى و انتظامى توجه خاص به اين امر حياتى داشته باشند. و اگر خداى نکرده اين قشرهاى متعهد عزيز با دست جنايتکاران و توطئه چينان، مبتلا به اختلاف شوند، و هر يک خود را محور قرار دهند، مطمئن باشند که شيطانها و شيطان بزرگ در آنان رخنه کرده و طولى نخواهد کشيد که همه به تباهى کشيده شوند و شکست براى آنان حتمى است. و با شکست آنان اسلام در اينجا و ساير مناطق به شکستى مبتلا مى شود که قرنها جبران پذير نيست. برادران مسلح، عزيزان ملت، پشتوانه هاى اسلام و جمهورى اسلامى ، بهوش باشيد که شياطين در کمينند و کوچکترين غفلت شما بزرگترين فاجعه را براى ملت و اسلام به بار مى آورد. خداوند کريم و رحيم همه ما را از شر آنان حفظ فرمايد. 7- و آخرين کلام آنکه در محضر خداوند منان عرض کنيم که خدايا، تو بر ما منت نهادى و ما را در مثل 22 بهمن بر دشمنان خودت پيروز کردى. و دست اين ملت مظلوم را گرفتى و از سراشيبى سقوط و جهنم هر دو عالم به قله بلند عنايات خود رساندى. و اين امت مستضعف در طول ستمشاهى را به عزت جاودان کشاندى.و جوانان برومند اين امت را عاشق خود و شهادت فرمودى، و دعاى خير شب زنده داران را در حق ما قاصران اجابت فرمودى. بارالها، عنايت خود را از ما دريغ مدار، و ناموس دهر و ولى عصر - ارواحنا فداه - را از ما راضى فرما و ما را از نور هدايت خود هميشه بهره مند نما. انک مجيب قريب(11). بارالها، اين جوانان سلحشور ما را که با عشق به جمال تو و به اميد عنايت و حمايت تو به دشمن متجاوز - که به بندگان تو ناگهان تاختند و خونهاى بيگناهان را ريختند، و خانه هايشان را بر سرشان خراب کرده ، بدتر از مغولان به صغير و کبير و عرب و عجم رحم نکردند، شجاعانه تاختند وصفهاى آنان را شکستند، و با جنگ نامتعادل - که يک طرف تا دندان مسلح و از ساز و برگ جنگى و آرايش حربى و کمکهاى بى پايان شرق و غرب و منطقه برخوردار بوده ، و طرف ديگر مسلمانانى پاکدل و سحر خيزانى عاشق پيشه و سلحشورانى وارسته و پيوسته به تو با قدرت ما رميت اذ رميت و لکن اللّه رمى (12) در هر ناحيه آنان را با اسارت دسته جمعى و غنيمتهاى بسيار در هم کوبيده و به خوارى و مذلت کشاندند، و از کشور خود بيرون راندند، و کمکهاى شرق و غرب را به هيچ شمردند، خداوندا، اينان را به رحمت واسعه خود غريق فرما و به پيروزى نهايى برسان. و شهيدان آنان را با شهداى صدر اسلام در رکاب پيامبر عاليمقام محشور فرما. و پدران و مادران شريفى که اين عزيزان را در دامن مهر خود تربيت کرده و در راه اسلام دادند، در جوار رحمت خود و با اولياى عظام - عليهم السلام - محشور فرما. و به همسران و خواهران و برادران و نزديکان آنان صبر و عزت مرحمت کن. و ملت ايران که موجب سرافرازى اسلام در جهان گرديد، و کشور نمونه اى ساخت که اميد است پرتو خورشيدآساى آن بر مشارق ارض و مغارب آن بتابد و مستضعفان تحت ستم جهان را بر مستکبران پيروزى دهد انشاءاللّه، قدرت ده . درود فراوان بر همه مجاهدان راه حق از انبياى عظام و اولياى کرام و صالحين و مصلحين در طول تاريخ بويژه خاتم پيامبران و اشرف نسل آدم، محمد مصطفى - صلى اللّه عليه و آله و سلم - و دودمان معظمش سيما بقية اللّه خاتم الاولياء - ارواحنا لمقدمه الفداء. و درود بر بيست و دوم بهمن، يوم اللّه و بر آفرينندگان آن. والسلام على عباد اللّه الصالحين.1- گياه خشک، کاه ، شىء کوچک و بى ارزش. روح اللّه الموسوى الخمينى 2- حسنى مبارک، رئيس حاکم بر رژيم مصر. 3- ملک حسن، پادشاه مغرب (مراکش). 4- ملک حسين، پادشاه اردن. 5- محمد جعفر نميرى، رئيس جمهور سودان. 6- اشاره به صدام حسين (رئيس حاکم بر عراق) که بر خلاف ادعاهايش در روزهاى آغاز تجاوز به ايران، بعد از عمليات فتح المبين و فتح خرمشهر، براى جلوگيرى از شکستهاى بيشتر به دست و پاى امريکا و دولتهاى مرتجع عربى افتاده بود. 7- فراموش شده . 8- شيخ طوسى، ابوجعفر، از عالمان بزرگ شيعه . 9- شيخ محمد حسن، صاحب جواهر الکلام، يکى از برجسته ترين آثار فقهى شيعه که در بردارنده يک دوره فقه استدلالى با مبانى اجتهادى شيعى در تمام ابواب فقه مى باشد. 10- شيخ اعظم، مرتضى انصارى، از اصوليين و فقهاى نامدار معاصر شيعه . 11- اقتباس از آيه 61 سوره هود: که هر آينه ، تو اجابت کننده (دعاها) و نزديکترينى. 12- بخشى از آيه 17 سوره انفال: و آنگاه که تير انداختى، تو نبودى که تير افکندى بلکه خدا
