سخنرانى - صحیفه امام جلد 17

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

صحیفه امام - جلد 17

مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سخنرانى

زمان:

صبح 26 دى 1361 / 1 ربيع الثانى 1403

مکان:

تهران، حسينيه جماران

موضوع:

منقطع شدن عذرها در خدمت نمودن به اسلام و کشور

حضار: سليمى (وزير دفاع)

- صفايى (رئيس سياسى ايدئولوژيک ارتش)

- کارکنان صنايع دفاع

بسم اللّه الرحمن الرحيم

پرسنل دايره سياسى عقيدتى کارکنان صدا و سيماى مرکز اصفهان اتمام حجت خداوند در رفع عذرها من قبلا از آقايان و عزيزان حاضر در اينجا تشکر مى کنم که در اينجا تشريف آورديد و از نزديک ما شاهد چهره هاى نورانى شما هستيم.

امروز که بحمد اللّه ايران به دست ايران و ايرانى اداره مى شود و همه شئون کشور در دست خود ايرانيان و خود دلبستگان به اسلام، رهبرى مى شود، امروز روزى است که همه قشرهايى که در اين کشور هستند مسئول هستند.

هيچ فردى از افراد اين کشور، چه از نويسنده و روشنفکر و چه روحانى و دانشگاهى و چه ارتش و سپاهى و بسيج و عشاير و چه مردم بازار و مردم خيابانها نمى توانند عذرى پيدا بکنند به اينکه ما براى فلان عذر نتوانستيم به اين کشور اسلامى خدمت کنيم.

تمام عذرها را خداى تبارک و تعالى راهش را بسته و حجت را بر همه ما تمام کرده است.

و امروز ايران ميدان کار است، ميدان نبرد است با شياطين، و ميدان سازندگى جوانان است، و ميدان خدمت به اسلام و خدمت به مسلمين و خدمت به مستضعفان جهان.

هر کس در هر شغلى که به او پيشنهاد مى شود، اگر شايستگى ندارد براى آن شغل، براى او صحيح نيست و جايز نيست که در آن شغل وارد بشود، و اگر شايستگى دارد براى آن، براى او صحيح نيست که شانه خالى کند.

امروز ما احتياج به همه گروههايى که در کشور هستند داريم، و همه ملت ايران احتياج به گروههاى مختلف دارند، و اسلام عزيز هم احتياج به فعاليت همه شماها دارد.

از طرف خداى تبارک و تعالى عذرها منقطع است، راه را باز کرد، موانع را برطرف کرد، دشمنان را کنار گذاشت و ميدان را براى فعاليت باز کرد.

و ما در اين کشور، اسلام، در اين کشور احتياج به بسيارى از چيزها دارد که آنها که مى توانند اين احتياج را رفع کنند و شايسته هستند، براى آنها عذرى نيست که وارد نشوند.

لزوم تصدى امر قضاوت بر روحانيون امروز ما قاضى لازم داريم.

قضاوت، شما مى دانيد که در طول مدت سلطنت، به دست روحانيون نبود که به حسب احکام اسلام مختص به آنهاست.

قضاوت به يک صورت مشوه درآمده بود و قاضى يک آدمى بود که به حسب اکثر که به درد هيچ چيز نمى خورد سيما قضا.(1) امروز قضاوت احتياج دارد به افراد، به افراد حوزه هاى علميه هرجا که هست، قم، مشهد، آذربايجان، هرجا که حوزه علميه هست، اصفهان.

علما و مدرسين حوزه ها بايد قاضى تربيت کنند و اين يک واجب کفايى است براى همه .

قضاوت يک واجب کفايى است که اگر کسى بتواند انجام بدهد و به زمين بماند اين امر، معاقب است.

اينکه من حالا حالش را ندارم، قضاوت امر مشکلى است اين حرفها عذر نيست.

بايد همه افرادى که خودشان را شايسته مى دانند بيايند و اين امر بزرگ را و اين امر زمين مانده را از زمين بردارند، اين بار را از زمين بردارند.

و گويندگانى که هرجا ما داريم، در سرتاسر کشور، چه گويندگانى که از طبقه روحانى هستند و اهل منبر، و چه گويندگانى که از ساير طبقات هستند، و نويسندگان در هر جا که هستند، چه در حوزه هاى علميه و چه در دانشگاهها و چه در ساير جاها هستند، بايد با گفتار خودشان و نوشتار خودشان به اين کشور خدمت کنند.

عذر نيست براى آنها که چون من وارد يک شغلى نيستم پس نويسندگى هم نکنم.

شغل، امروز يک امرى است که براى آن اشخاصى که شايسته هستند و ايران احتياج به آن شغلها دارد، واجب کفايى است.

واجب کفايى آن است که به همه واجب است و چنانچه ترک بشود، همه معاقب هستند، لکن اگر يک عده اى قيام کردند به آن امر، از ديگران ساقط مى شود.

قضاوت از اين امرهاست.

و رسيدگى به حال مستضعفان، رسيدگى به حال اينهايى که در طول مدت سلطنت و خصوصا اين رژيم اخير از هر چيز محروم بودند، اين هم يکى از امورى است که آنهايى که قدرت دارند به اينکه براى آنها خدمت کنند، خدمت يک امر لازمى است براى آنها و بايد خدمت کنند.

و مسئله تبليغ که يکى از امور بسيار مهم است و اکثر شما که در اينجا تشريف داريد مورد عملتان هست.

احتياج ارتش به امر تعليم و تربيت اسلامى هر کارى را که انسان عهده دار شد، مسئول آن کار است.

مسئول است در اينکه به راستى و امانت عمل کند، و مسئول است در اينکه با جديت و فعاليت عمل کند و با خلوص براى خداى تبارک و تعالى.

شمايى که در ارتش سازمان ايدئولوژى را داريد و سازمان سياسى را داريد، الان مسئول اين امر هستيد.

همه جمعيت دنيا احتياج به تعليم و تربيت دارند.

هيچ کس نمى تواند ادعا کند که من ديگر احتياج ندارم به اينکه تعليم بشوم و تربيت بشوم.

رسول خدا هم تا آخر احتياج داشت، منتها احتياج او را خدا رفع مى کرد.

ما همه احتياج داريم.

ارتش از آن ارگانهايى هست که احتياجش بيشتر است به اين امور، و شما که متکفل اين امر سياسى و اين امر تبليغاتى و اين امر ايدئولوژى هستيد بايد بدانيد که مسئوليت بزرگى به عهده تان است و عمل ارزشمندى هم هست.

ارتشى که در طول مدت شاهنشاهى گرفتار بوده است به دست يا مستشارهاى خارجى و يا فرماندهان داخلى

- که از آنها کمتر نبودند

- و آن چيزى که مطرح نبوده است در آنجا، مسائل سياسى

- اسلامى و مسائل ايدئولوژى اسلامى ، بلکه شايد در بسيارى از جاها مردم را از اسلام دور مى کردند، مردم را کنار مى گذاشتند، ارتش را نمى گذاشتند که حتى مسائل عادى خودش را ياد بگيرد.

امروز که ارتش بحمداللّه اسلامى است و نيروهاى مسلح ايران بحمداللّه همه متحول شدند به يک نيروهاى اسلامى و خدمتگزار به قرآن کريم، امروز احتياج دارند به تعليم و تربيت.

احتياج دارند به اينکه مسائل را، مسائل اسلامى را، مسائل سياسى

- اسلامى را، به آنها گفته بشود تربيت بشوند آنها.

و محتاج به اين است که آقايانى که متکفل اين امور هستند، آنها را از گروههايى که هستند، حزبهايى که هستند، آنها را کنار بگذارند و ارتش باشد و ارتش.

ارتش اسلامى قدرتمند، منتها با تعليمات اسلامى و فهماندن به اينکه اسلام چه سياستى در جهان دارد و مى خواهد چه بکند، اينها بايد به آنها گوشزد بشود و آنها تحت تربيت و تعليم واقع بشوند.

اخلاق کريمه ، آن قدرى که در ارتش و در سپاه و در قواى مسلح ديگر اخلاق کريمه لازم است، شايد در جاهاى ديگرى به آن اندازه لازم نباشد.

آنها هستند که گاهى در جبهه ها وقتى که مى روند ممکن است که با يک وضعى روبرو بشوند که اگر اخلاق اسلامى نداشته باشند، براى خودشان، براى ارتششان غائله بجا بياورد.

اخلاق اسلامى را بايد براى آنها بگوييد و بحمداللّه آنها، براى پذيرايى الان مهيا هستند، و بحمداللّه بسيارى از آنها هم تربيت شده هستند.

شما وقتى ملاحظه مى کنيد در جبهه ها، مى بينيد که اين جوانهاى عزيز سپاه و ارتش و ساير قوا، اينها چه فداکاريها مى کنند و چه مناجاتها با خدا مى کنند، اينها ساخته شده اسلام هستند، لکن احتياج باز دارند به اينکه تربيت بشوند، تعليم بشوند.

و آنهايى که متکفل امور صنايع هستند

- صنايع دفاع

- بدانند که امروز ايران احتياج دارد به وجود آنها و آنها مسئولاند در مقابل خداى تبارک و تعالى.

بايد با تمام قوا افکار خودشان را صرف کنند که ما در يک همچو قضيه اى ان شاء اللّه به خودکفايى برسيم.

و شما خدمتى که مى کنيد خدمت بسيار بزرگى است و مسئوليت هم داريد در مقابل خدمت، چنانچه اجر داريد در مقابل خدمت، اجر اخروى داريد.

لزوم امين بودن افراد در مسئوليتها و هر کس در هر جا هست و هرجا خدمت مى کند، يکى از امورى که بسيار براى او لازم است امانت است، امين بايد باشد.

اگر خداى نخواسته ، در يک گروهى اشخاص غير امين و اشخاص خائن پيدا بشود، يک وقت مى فهميم که تمام آن گروه را اينها به بدنامى کشيدند يا به فساد.

از امور لازم، امانت است در امور.

براى بازرسها امانت از امور بسيار لازم است.

آنهايى که در شغل بازرسى هستند، آنها بايد امين باشند، و مطلبى که دست آنها مى آيد به احدى غير از آنجايى که بايد گفته بشود نگويند.

عرض(2) مردم، حيثيت مردم از امورى است که خداى تبارک و تعالى درباره او بسيار تاکيد کرده است، و اسلام درباره او بسيار پافشارى کرده است.

قاضيهاى محترم دادسراها و ساير جاها، کسانى که متکفل قضا هستند يا بازرسى هستند، در هر جا که هستند اينها بايد امين باشند و انشاءاللّه هستند.

و بايد مطالبى که از اشخاص، آنها که سر و کارشان با اعراض مردم است، سروکارشان با حيثيات مردم است، با جان مردم است، با ناموس مردم است، اگر بنا باشد که به غير آن راهى که خدا تعيين کرده است يک راه ديگر بروند و خداى نخواسته ، افشاى اسرار مردم را بکنند، ولو يک انسانى باشد معصيتکار، آن را افشا بخواهند بکنند، الا آنهايى که معصيت را علن(3) مى کنند، آنها ديگر احترامى ندارند در اسلام.

آن کسى که علنا آمده است در خيابان و کار خلاف مى کند، اين ديگر احترام ندارد.

اما آنهايى که تحفظ مى کنند بر اين مسائل، در خلوت يک کار خلاف مى کنند، بر فرض اينکه شما مطلع شديد، جايز نيست برايتان که اين را افشا کنيد حتى براى برادرتان، حتى براى اهل منزلتان.

بنابراين، از امور مهمى که براى قاضى، براى آن اشخاصى که بازپرس هستند، براى سازمان بازرسى، از امور مهمى که بايد مراعات کنند، اين است که امين باشند در آن امرى که به آنها محول شده است، و اين طور نباشد که سازمانى باشد براى بازرسى و آن وقت خودش معصيت خداى نخواسته بکند و افشا کند اسرار مردم را، و همان جايى که بايد گزارش بدهد، بيش از او تعدى به هيچ وجه نبايد بکند.

وظيفه حوزه هاى علميه در تربيت قاضى و من از حوزه هاى علميه و از علماى اعلامى که در بلاد هستند و از فضلايى که در حوزه ها هستند، از آنها مى خواهم که در اين امور، در امور قضايى و در امور دادگسترى به اين کشور کمک کنند.

و حوزه ها مى توانند در عين حالى که حوزه بقايش هست و بايد باشد، مى توانند عده به مقدارى که احتياج هست به قضاى، تحويل بدهند قاضى را، تربيت کنند قاضى را.

اين يک امر مهمى است براى اسلام و براى مسلمين.

اعراض مردم دست قضات است، بايد آنها را، هم تعليم کنند و هم تربيت کنند تا بيايند و خدمت کنند به اين کشور.

و تمام اشخاصى که هستند و هستيم و هستيد شما، تمام ما مسئول هستيم.

بايد فکرى بکنيم که خدمتى که از ما مى آيد امروز بکنيم، خصوصا در يک عصرى که همه تبليغات دنيا تقريبا بر ضد ماست.

شما هر راديويى را که باز بکنيد و هر مطبوعاتى را که از خارج اگر آمد ببينيد، مى بينيد که مشحون(4) است از اينکه به دولت ايران حمله مى کنند، آن وقت هرچه دروغ هم دلشان مى خواهد مى گويند.

البته ملت ايران هم، دولت ايران هم به آنها خيلى صدمه وارد کرده است، شيرهاى نفت را بسته است به روى امريکا و به روى اسرائيل.

راه براى آنها نيست در اينجا تا اينکه جاهايى را که آنها مى خواهند، داشته باشند و مخالفت با دشمنهايشان بکنند.

بيايند اينجا، راهى ندارند.

افراد ايران ديگر وابسته به آنها نيستند تا براى آنها کار بکنند.

البته آنها دشمن هستند و دشمنيشان هم تا آخر هست.

لکن بايد شما آقايان همه با هم باشيد، اختلاف نباشد در کار، اتحاد باشد، همبستگى با هم داشته باشيد.

دانشگاهها با هم دوست و رفيق باشند، و دانشگاه با فيضيه پيوند دايمى داشته باشند.

و تبليغات تبليغات دامنه دار باشد براى اسلام و براى جمهورى اسلامى .

و سفارتخانه ها در هرجا هستند بايد تبليغ کنند اسلام را و جمهورى اسلامى را.

همه بايد، ما اين امرى را که ملت با آن زحمت و با آن همه رنج در ظرف پنجاه سال يا بيشتر و خصوصا اين اواخر کشيده و اين همه شهيد داده است و اين همه معلول داده است که انسان خجالت مى کشد از روى آنها، بايد ما خدمت کنيم تا بتوانيم يک عشرى از اعشار آن کارهايى که آنها براى همه ما کردند از عهده برآييم.

تلاش براى خودکفايى و رهايى از وابستگى برادرها! امروز روز کار است.

هر کس در هر جا هست بايد کار بکند.

ما مى خواهيم خودکفا باشيم، خودکفايى را با تبليغات نمى شود کرد، با کار مى شود کرد.

رعيت بايد کار بکند، کشاورز بايد کشاورزى بکند، دامدارها بايد دامدارى بکنند، و باغبانها بايد باغبانى بکنند، و دانشمندان بايد به طور شايسته دانش خودشان را به دانشجويان منتقل بکنند.

و دانشگاه که در راس امور هست و تقديرات يک کشورى، مقدرات يک کشورى بسته به وجود آنهاست، بايد جديت بکنند که روى خودشان را از غرب و شرق برگردانند و به صراط مستقيم، به سوى کعبه آمال، به سوى خداى تبارک و تعالى توجه کنند و جوانان را بسازند براى آتيه اين کشور.

و من اميدوارم که همه ما موفق بشويم به خدمت.

شمايى که در صنايع هستيد صنعت را تقويت کنيد.

آقايانى که در جاهاى ديگر هستند آن کارهايى که به آنها محول است تقويت بکنند.

مبلغين تبليغ خودشان را توسعه بدهند، و دانشمندان دانش خودشان را توسعه بدهند و منتقل کنند و ننشينند دنبال هم صحبت بکنند و بگويند که حالا که ما داخل کار نيستيم پس بايد کارشکنى هم بکنيم.

خوب، فهميدند، در عرض اين چهار سال فهميدند که کارهاى آنها در ايران ديگر اثرى ندارد.

ايرانيها آن راهى را که گرفتند و پيدا کردند، دنبال مى کنند.

ديگر آنها از هر جا بخواهند اين راه را برگردانند، ديگر قدرت اين را ندارند.

بنابراين، آنهايى که در خارج هستند بروند سراغ يک زندگى اى بکنند، خودشان را، عمرشان را تباه نکنند که هى بنشينند و فحاشى بکنند.

آنها هم که در داخل هستند و يک قدرى فضولى مى کنند، آنها هم کنار بگذارند، ديگر گذشت وقت اينکه فضوليهاى شما يا تبليغات شما تاثيرى در اين کشور بکند.

بحمداللّه اين کشور الان در تحت عنايت حق تعالى و در تحت حمايت ولى عصر

- سلام اللّه عليه

- به مقامى رسيده است که مى تواند راه خودش را طى کند.

و اميدوارم که غرور براى ما پيدا نشود و هميشه توجه به خدا و اينکه کارها را غيب دارد انجام مى دهد و شما دعا کنيد که به دست شما انجام بدهد.

خداوند همه شما را ان شاء اللّه سلامت بدارد و عزت و عافيت.

و همه ممالک اسلامى را از شر اجانب و غارتگرها نجات بدهد.

والسلام عليکم و رحمة اللّه

1- يعنى بويژه در امر قضا.

2- آبرو.

3- آشکارا.

/ 206