وصيتنامه (1)
زمان:
3 آبان 1361 / 7 محرم 1403مکان:
تهران، جمارانموضوع:
وصيتنامه در امور شخصيه بسم اللّه الرحمن الرحيممخاطب: خمينى، سيد احمد و بستگان الحمدللّه على آلائه و نعمائه والصلوة والسلام على انبيائه ، سيما افضلهم و خاتمهم، و على اوليائه المعصومين، سيما ابى الائمه و افضل الاولياء امير المؤمنين - صلوات اللّه عليه و على اهل بيته و اولاده - سيما بقيةاللّه روحى لتراب مقدمه الفداء. آمنت بکل ماجاء به النبى الخاتم - صلى اللّه عليه و آله و سلم. و بعد در تاريخ 7 محرم الحرام 1403 موافق سوم آبان 1361 اين چند سطر را به عنوان وصيت در امور شخصيه رقم مى نمايم: پس از توصيه به ورثه و نزديکان خود به تقوا و صبر و ثبات در جميع امور و معاشرت محبتآميز بين خود به نحو شايسته و عشرت به معروف با بندگان خداوند تعالى و اعراض از زخارف دنيا و توجه به خداوند متعال، فرزند خود احمد خمينى - ايده اللّه تعالى - را وصى در امور شخصيه قرار دادم. و آنچه لازم به تذکر است در چند جمله توضيح مى دهم: 1- من شخصا در هيچ بانکى يا مؤسسه يا شرکتى يا غير اينها وجهى ندارم، و آنچه در بانکها يا بعض مؤسسات و غيرهما است، وجوه شرعيه است و هيچ يک از ورثه من در آنها حقى ندارند، و امر آنها پس از من با جناب حجت الاسلام و المسلمين آقاى حاج شيخ حسينعلى منتظرى - دامت برکاته - است و تحت نظر ايشان بايد به مصارف شرعى برسد، و اگر خداى نخواسته براى ايشان حادثه اى رخ دهد، امر وجوه شرعيه با رهبر يا رهبرانى است که مجلس خبرگان تعيين مى نمايند.(2) 2- کليه اثاث منزل که در قم و يا تهران دارم، متعلق به مادر محترمه فرزندان من است. بعض از آنها از شخص خودشان بوده و آنچه از من بوده است به ايشان هبه کردم و تحت يد ايشان است. و در اين جمله دو تخته قالى بزرگ است که از سهم سادات است و من به طور موقت از آنها اجازه استفاده داده ام. بايد پس از من به مصرف سادات برسد. و بعض اثاث هم امانتى است که احمد مطلع است و به صاحبانش بايد رد کند. کتابهايى که در قم و تهران دارم که مقدار ناچيزى است در اختيار احمد است. اگر خودش احتياج دارد بر دارد، و اگر حسين(3) برادرزاده اش لازم دارد به او بدهد، و الا در يک کتابخانه عمومى بگذارد و وقف آن نمايد. و مقدارى مختصر پول نقد دارم که از وجوه شرعيه نيست و محل آن از محل وجوه جدا است و نوشته ام که آنچه در آنجا است از شخص خودم مى باشد، و پس از من از ورثه است، - على ما فرضه اللّه تعالى -(4). ممکن است در خمين ملک مختصرى داشته باشم که حضرت حجت الاسلام آقاى پسنديده مطلع هستند. آن هم پس از من از ورثه است.(5) 3- منزل معروف که در قم دارم، مال شخصى است که پس از من به ورثه مى رسد. و وصيت من آن است که منافع آن مادامى که مادر فرزندانم(6) حيات دارند از ايشان است و اميد است فرزندان من و ايشان اين وصيت را اجازه دهند که اين مخدره محترمه به همه ما حقوق بسيار دارند. خداوند تعالى جبران فرمايد و به ايشان عوض دهد. 4- احتياطا پنج سال نماز و روزه به وسيله شخص موثقى قضا شود. تا حال تحرير از کسى طلبى ندارم و به کسى بدهکار نيستم. يک دانگ از خانه قم را به مادر فرزندانم بدهند در ازاى مهر ايشان. 5- از احمد - وفقه اللّه تعالى - مى خواهم که کوشش خود را صرف نمايد در خدمت به جمهورى اسلامى ، و اگر پس از من از طرف متصديان کارى که به شايستگى مى تواند انجام دهد از او خواستند براى خدمت به اسلام و مسلمين، نه براى مقام و جهات دنيوى، رد نکند و از خدمت رو برنگرداند که در حال حاضر خدمت به اين جمهورى اسلامى بر عهده همه است. 6- از همه فرزندانم خصوصا احمد مى خواهم که با مادرشان به طور شايسته عمل کنند و از خدمت به او هر چه مى توانند سر باز نزنند: و الجنة تحت اقدام الامهات.(7) و از احمد مى خواهم که با خويشاوندان و بستگان خود رفتار اسلامى نمايد و از خدمت به آنان کوتاهى ننمايد. و به حسين و مادر و خواهرش(8) محبت بيشتر نمايد، و در صورت احتياج در صورت امکان رفع آن نمايد. و اميدوارم که فرزندم حسين از اشتغال به علم و تهذيب نفس غفلت نکند و استعداد خدايى را هدر ندهد. و از فرزندم مريم - وفقهااللّه تعالى - مى خواهم در حفظ اخلاق اسلامى و محبت به خويشاوندان غفلت ننمايد. و از همه خويشاوندان و بستگان و ديگران اميد عفو و طلب رحمت دارم. و السلام على عباداللّه الصالحين.1- آخرين وصيتنامه امام خمينى پس از رحلت ايشان در خرداد سال 1368 توسط مقام معظم رهبرى، حضرت آيت اللّه خامنه اى در جمع نمايندگان مجلس شوراى اسلامى قرائت شد. و متن کامل آن در سير تاريخى در همين مجموعه درج خواهد شد. 2- به موجب وصيت بعدى امام خمينى، امر مربوط به وجوه شرعى به شوراى مديريت حوزه علميه محول گرديد. 3- آقاى سيد حسين خمينى، فرزند آقاى سيد مصطفى خمينى. 4- يعنى تقسيم آنچه بر جاى مانده ما ترک بر اساس احکام فقهى در باب ارث (فرايض) مى باشد. 5- امام خمينى، بعدا ملک مختصر و موروثى خويش در خمين را طى فرمانى به فقرا هبه کردند. 6- خانم خديجه ثقفى، همسر امام خمينى، که در تمام رنجهاى دوران غربت و قيام و حبس و حصر و تبعيد امام در رنجهاى ايشان شريک و چون يارى وفادار تا پايان عمر امام همراه و همفکر او باقى ماند. 7- رسول اکرم (ص): بهشت زير پاى مادران است. 8- خانم معصومه حائرى همسر شهيد سيد مصطفى خمينى و فرزندانش آقاى سيد حسين