سخنرانى - صحیفه امام جلد 17

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

صحیفه امام - جلد 17

مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سخنرانى

زمان:

صبح 7 دى 1361 / 12 ربيع الاول 1403

مکان:

تهران، جماران

موضوع:

ضرورت برخورد قانونى با قضات متخلف

حضار: اعضاى ستاد پيگيرى فرمان امام: موسوى اردبيلى، سيد عبد الکريم (رئيس ديوانعالى کشور)

- موسوى، ميرحسين (نخست وزير)

- امامى کاشانى (رئيس ديوان عدالت ادارى)

- محقق

بسم اللّه الرحمن الرحيم

داماد (رئيس سازمان بازرسى کل کشور)

- آقا زاده (وزير مشاور در امور اجرايى ) ضرورت برخورد قانونى با قضات متخلف من بايد به آقايان عرض کنم که شما در اين کارى که داريد انجام مى دهيد که رسيدگى به امر متخلفين است، چه در سطح دادستانها و قضات و اينها و چه در سطح ادارات و وزارتخانه ها و اينها، يک امرى است که الزام شرعى الان دارد و با کمال جديت و قاطعيت اين بايد عمل بشود.

و ما نمى توانيم ببينيم که يک کشورى ادعاى اين بکند که ما جمهورى اسلامى هستيم و قاضى که آن قدر در شرع به او اهتمام شده است، آن وقت قاضى ، يک شهر را به آتش بکشد و سکوت بکنيم.

يا فرض کنيد يک دادستانى در يک جايى کارهاى خلاف شرع بين کرده است، باز هم بايد ما بنشينيم و سکوت بکنيم.

از حالا به بعد اصلا سکوت معنا ندارد.

بايد آقايان به طور جدى محکمه اى تشکيل بدهند براى رسيدگى به امر متخلفين، قضات متخلف و کسان ديگرى که در هر جا هستند و متخلفاند و متخلفين را بعد از اينکه معلوم شد که اين آدم تخلف کرده و خلاف کرده است، بايد آنهايى که مسئول هستند فورا و غايتالامر در ظرف سه روز به جاى آنها کسى را بگذارند.

و اگر آنها هم مسامحه اى در اين امر کردند بى عذر، بخواهند اين کار را نکنند، خود شما خود آقايانى که ، اين هياتى که براى اين رسيدگى است و مجاز هستند که تعيين کنند، مستقلا خودشان تعيين کنند و مسامحه در هيچ امرى ابدا نبايد بشود.

چنانچه از آن طرف هم بايد با کمال توجه به اطراف قضيه که کسى يک وقت خداى نخواسته مظلوم واقع نشود.

لکن ما بايد اين بار ظلم را که الان در سر تا سر کشور گاهى مى شود به اشخاص، اينبار را ديگر بايد سبک کنيم و از بين ببريم و من الان اعلام مى کنم چنانچه اشخاص به واسطه اغراض فاسده بخواهند جوسازى کنند و بخواهند تلفن از اين طرف و آن طرف بکنند و اين مطلب معلوم بشود که خود آنها بر خلاف موازين شرعى و مقابل اسلام مى خواهند کار بکنند، و من به ملت اعلام مى کنم که هر کس که اين کار را کرد، با او معامله فسق بکنند.

و در هيچ جايى از جاهايى که يک آدم عادل بايد باشد، او را نپذيرند و اطلاع بدهند تا آنها تاديب بشوند يک کارى که اسلام مى خواهد بکند، يک کارى که مى خواهد ظلم را از مردم بردارند، آن وقت يک کسى بگويد که ما جوسازى مى کنيم، يک کسى بگويد که ما اين کار را نمى کنيم، نبايد بشود.

اين معنايش اين است که کار اسلام نبايد بشود و اين اقلش اين است که اعلا مرتبه فسق است و بايد تعزير بشود و بالاترش اين است که ممکن است يک وقت چيزهاى ديگر بشود.

و کسى حق ندارد در سر تا سر کشور، هيچ قاضى شرعى حق ندارد که بدون جهت استعفا کند و بخواهد جوسازى کند.

اگر جوسازى کند، معلوم مى شود که خودش زير سؤال است و بايد خودش احضار بشود.

و اگر واقعا خودش را لايق نمى داند، بايد اعتراف کند که من لايق نيستم و نمى خواهم قضاوت بکنم.

و بعد از اينکه او راکنار گذاشتند، بلا فاصله بعد از حداکثر سه روز، به جاى او بايد قاضى و دادستان و اين طور چيزها تعيين بشود.

در هر صورت، شما کارى را که داريد انجام مى دهيد، اين هياتى که براى اين مسئله درست شده است و کارى مى خواهند انجام بدهند، بر آنها مسامحه جايز نيست، همان طورى که زياده روى هم انشاءاللّه، نمى کنند و آن هم جايز نيست.

هر دو طرف قضيه است و مسئله ، مسئله مسامحه و شوخى نيست.

اگر يک جايى مسامحه ما از کسى ديديم، ما از او بازخواست خواهيم کرد.

و اگر يک مقامى ، هر کس باشد، بخواهد جوسازى بکند، بخواهد تخلف از اين مسائل بکند، اين تخلف از احکام اسلام است.

و اگر مقامى است که حيثيت عدالت در او معتبر است، خودش منعزل است

- فى نفسه .

و اگر اين در آن مقام هم حيثيت عدالت معتبر نيست، بايد دستگاهها و دست اندرکارها او را کنار بگذارند و اگر نگذاشتند، اين هيات باز مجازند که آنها را به جاى آنها قرار بدهند.

در هر صورت، مسئله ، مسئله اى مهم است و مسئله ، مسئله آبروى اسلام است.

آبروى جمهورى اسلامى است و مسئله شوخى نيست که يک کسى در يک شهرى آن همه جنايات مى کند، آن وقت يک کس ديگرى براى خاطر او کمک کند به او، معين ظلمه باشد.

نبايد اين کارها بشود.

خودشان دست بردارند از اين کارها، والا مورد تاديب واقع خواهند شد، من دعا مى کنم که موفقيت براى شما حاصل بشود و کارها را با جديت، هياتهاى محل وثوق قرار بدهيد و دادگاهى که مورد توجه است و دادگاه صحيح است، تشکيل بدهيد يا دادگاههايى در اطراف تشکيل بدهيد که اين مسائل را حل بکنند و رسيدگى بکنند.

و بعد از اينکه يک کسى شاکى دارد، او را بخواهند

- هر کس مى خواهد باشد

- اگر شکايتى دارد و ديدند يک شکايتى است روى اساس صحيح، بايد او را بخواهند و محاکمه کنند.

چنانچه بى گناه بودند، خوب، بروند سراغ کارشان و اگر بى گناه نبودند، آن وقت بايد به مجازات خودشان به حسب موازين شرعى، از تعزير و از حد و از قصاص و از اينها برسند، چون بعضى از اينها قصاص دارند، بايد مردم قصاص کنند از آنها و بعضى از اينها تعزير شرعى

- اکثر اينها تعزير شرعى دارد

- و بايد تعزير بشوند اين اشخاصى که مرتکب شدند و ابدا تخلف از اين امر نخواهد شد.

هر کس هر جوسازى بکند به ضرر خودش است و او را در بين مردم، ما اعلام مى کنيم.

اگر کسى بخواهد يک جوسازى بکند که اسلام کار خودش را عمل نکند، اين بدتر از آن کارى است که منافقين دارند مى کنند، براى اينکه آنها جوسازى اسلامى نمى کنند، شما مى خواهيد جوسازى بر خلاف قوانين اسلام بکنيد و شما هم جزء آنها واقع مى شويد.

/ 206