سخنرانى - صحیفه امام جلد 17

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

صحیفه امام - جلد 17

مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سخنرانى

زمان:

4 ارديبهشت 1362 / 10 رجب 1403

مکان:

تهران، حسينيه جماران

موضوع:

عصر هدم ارزشهاى انسانى و حاکميت ارزشهاى شيطانى

مناسبت:

ميلاد امام محمد تقى(ع)

حضار: پرورش، على اکبر (وزير آموزش و پرورش)، توکلى، احمد (وزير کار و امور اجتماعى)، کارگران سراسر کشور، معلمان و مربيان پرورشى، اعضاى ستاد بزرگداشت استاد شهيد مرتضى

بسم اللّه الرحمن الرحيم

مطهرى مبارزه براى احياى ارزشهاى انسانى تصادف خوبى است که در روز ولادت با سعادت حضرت جواد

- سلام اللّه عليه

- ما در خدمت دو قشر عظيم الشان معلمين و کارگران هستيم.

و من اميدوارم که اين دو قشر محترم که دو بازوى کشور هستند و ملت، موفق باشند که هر کدام در سنگر خودشان مبارزه عليه ستمکاران را هرچه بيشتر تقويت کنند.

معلمين و آموزگاران تربيت کنند جوانانى را براى خدمت به کشور و اسلام، و کارگران بسيار عزيز ما جديت کنند که کشور خودشان را از آن ظلماتى که در زمان طاغوت بودند نجات بدهند.

اينها در آموزش و پرورش و آنها در عمل و کار به همه کشورهاى عالم بفهمانند که ملتى که مى خواهد خودش سرپاى خودش بايستد، هم خودش آموزش مى بيند و هم خودش کار مى کند.

برادران عزيزم! ما در عصرى واقع شده ايم که ظلمت دنيا را گرفته است.

ما در عصرى واقع شده ايم که ارزشهاى انسانى بکلى از بين رفته و به جاى آن ارزشهاى غير انسانى و شيطانى نشسته است.

ما در عصرى واقع هستيم که شياطين عالم هجوم به انسانها و ارزشهاى انسانى آورده اند و مى خواهند که دنيا را به سلطه شيطان در آورند.

ما در اين عصر با اتکا به خداى تبارک و تعالى و استمداد از اسلام و قرآن کريم و ولى عصر

- سلام اللّه عليه

- بايد خودمان کوشش کنيم و خودمان جهاد کنيم، جهاد در دانشگاهها و دانشکده ها، جهاد در کارخانه ها و کارگريها، جهاد در کشاورزيها، جهاد در مدارس، جهاد در دانشگاهها، جهاد در همه جا، جهاد در جبهه ها و جهاد در پشت جبهه ها.

شياطين در همه اين گروههايى که براى خدا قيام کرده اند ممکن است نفوذ کرده باشند.

ما بايد تمام قشرهايى که داريم، خودشان در مقابل شياطين و در مقابل منافقان بايستند.

در کارخانه ها ممکن است افراد نفوذى باشند و بخواهند دوباره اين کشور را به زير سلطه ابرقدرتها بکشانند، لازم است که برادران کارگر متعهد در داخل کارخانه ها و اين جهاد بزرگ اسلامى با آنها مقابله کنند و نگذارند تبليغات سوء آنها جوانهاى عزيز ما را منحرف کند.

در دانشگاهها و در دانشکده ها و در دبيرستانها و مراکز علمى بايد خود معلمين و متعلمين، خود اساتيد و خود دانشآموزان توجه کنند به اينکه نبادا در اينجا باز از اين قشرهاى فاسد و منافقين و غير منافقينى که همه فاسد هستند نفوذ کرده و خداى نخواسته دانشگاه را به آن وضعى که در سابق بود درآورند.

بايد معلمين و قشر دانشگاهى و دانشآموزى با فيضيه پيوند خودشان را قوى کنند، و عزيزان کارگر ما و کشاورز ما که همه اينها از اشخاص بزرگى هستند که محور اقتصاد ما در دست آنهاست بايد پيوند خودشان را با اسلام و قرآن و علماى اسلام قوى کنند.

استقلال در سايه توکل به خدا و توجه به مکتب اگر بخواهيد به همه مشکلات پيروز بشويد بايد همه محکم بايستيد در مقابل همه قدرتها.

بايد مهيا کنيد خودتان را در مقابل همه مشکلات.

بايد ارزشهاى انسانى را از اينجا به همه جا صادر کنيد، و استقلال خودتان را همه جور، استقلال فرهنگى، استقلال اقتصادى، استقلال اجتماعى همه اينها را بايد شما محکم نگاه داريد.

و اين در سايه اين است که توجه به مکتب اسلام و اتکال به خداى بزرگ و با هم همپيمان شدن و همه قشرها برادر دانستن يکديگر است.

دشمنها در کميناند.

شما ملاحظه مى کنيد که از اطراف دشمنها در تبليغاتشان چه مى کنند با ما، و در تاييد دشمنهاى ما چه کارها مى کنند.

و ما جز خداى تبارک و تعالى به کسى اتکا نداريم، آنها هرچه دارند ما ارزش انسانى داريم و خدا داريم.

شما ببينيد که اينهايى که ادعاى طرفدارى از خلق و طرفدارى از عرب مى کنند با خوزستان چه مى کنند، و با دزفول عزيز چه کرده اند.

به گمان فاسد اينکه با موشک انداختن در خانه ها و اطفال و زنهاى پير و جوان را کشتن اسباب اين مى شود که ما تسليم بشويم.

آنها باز خوزستان را نشناختند، دزفول را نشناختند، با اينکه از اول جنگ تا حالا کرارا تجربه کرده اند و تخريب کرده اند مکان اين عزيزان ما را و به شهادت رسانده اند اقشار کثيرى از دوستان خدا را و ديدند که مقاوم ايستادند و ملت ايران و دزفول عزيز مقاوم ايستاده است در مقابل آنها و امروز هم که اين همه مصيبت وارد کرده اند باز فرياد جنگ، جنگ تا پيروزى از جوانهاى ما در دزفول بلند است.

رسوايى مدعيان دروغين دفاع از حقوق بشر آنهايى که با ادعاى پوچ طرفدارى از خلق با خلق ايران اين طور مى کنند و علماى بزرگ ايران و عزيزان بزرگ ايران و دانشمندان بزرگ ايران و همه قشرها را ترور مى کنند و با دولت صدام که اين جنايتها را به ايران کرده است و اين جنايت بزرگ را به دزفول کرده است پيوند دوستى دارند، اينها مشت خودشان را در دنيا باز کرده اند، اينها امروز هم حاضر نيستند که اين عمل وحشيانه سبعانه اين خبيث را محکوم کنند.

وضع دنيا اين طورى شده است.

شما ملاحظه مى کنيد که يک همچو جنايت بزرگى که واقع شده است و در اين سالها کرارا واقع شده است و اين چند روز دنبال هم واقع شده است، در تمام رسانه هاى گروهى محکوميتى در کار نبود.

عبور مى کردند به طور گذرا و يک کلمه مى گفتند که ايران اين طور مى گويد، عراق هم در مقابل او مى گويد که ما تلافى کرديم.

ارزشهاى انسانى دفن شده است در دنيا.

انسانيت در دنيا دفن شده است.

آنهايى که دعوى حقوق بشر مى کنند، و سازمانها و کذا که با عرض و طول و طمطراق زياد در دنيا هستند، نديديم که محکوم کنند اين عمل را.

به دروغ از آنهايى که با ما دشمناند چيزى را مى گيرند و در مقابل، مقابل اسلام و در مقابل ايران، ملت عزيز ايران اطلاعيه صادر مى کنند و هشدار مى دهند به ما، و دليلشان اين است که دشمنها اين طور گفته اند.

دليل محکم سازمانهاى دنيا اين است که شما بچه هاى کوچک را در خيابانها مى کشيد و هر روز در اوين صدها نفر را تيرباران مى کنيد، دليلش اين است که منافقين گفته اند.

اين دليل بزرگى است براى سازمان، اما سازمانها نمى پرسند که صدام چه کرده است در اينجا.

وضع دنيا اين طور شده است.

و ما اميدواريم که از اين مرکز اسلامى ايران يک وضعى پيدا بشود که آن ارزشهاى فاسد را دفن کند و اسلام عزيز را ترويج کند، و نور قرآن را تجلى بدهد در سرتاسر دنيا تا ارزشهاى اسلامى که دفع شده است و ارزشهاى انسانى که دفع شده است زنده بشود و احيا بشود.

و اين اولش اين است که ما خودمان توجه داشته باشيم به خودمان، ما خودمان توجه داشته باشيم که اگر امر داير بشود بين ارزشهاى انسانى و الهى و ارزشهاى طاغوتى بايد ارزشهاى انسانى را انتخاب کنيم.

اگر امر داير بشود بين خدمت کردن به کشور خودمان و متعهد بودن در مقابل اسلام و کشور خودمان يا خدمت کردن به کشورهاى شرق و غرب بايد آن چيزى که براى خودمان است انتخاب کنيم.

ايرانى بودن، در عدم وابستگى و وطنفروشى آنهايى که در همين کشور هستند و تفاله هايى که مانده اند، اينها يک دسته شان براى شرق سينه مى زنند و يک دسته شان براى غرب سينه مى زنند، و در عين حال دعوى مى کنند که ما از ملت هستيم.

آن کسى که در کارخانه ها مى خواهد فرض کنيد خلل ايجاد کند، مى خواهد کشور خودش را بکشد تحت سلطه ديگران، و آن کسى که در دانشگاه اخلال مى کند، مى خواهد دانشگاه خودش را بکشد تحت سلطه ديگران، اينها اجنبيهايى هستند به صورت ملى و به صورت ايرانى، اينها از ايران اجنبى هستند و ايران آنها را ديگر به ايرانيت نمى شناسد.

آن که تمام ارزشهاى اسلامى را و ملى خودش را فداى شوروى مى کند يا تمام ارزشهاى خودش را فداى امريکا مى کند او را ما ايرانى نمى دانيم.

تمسک به پيامبر (ص) و معصومين (ع) در مقابله با مشکلات برادران و خواهران! ما در راهى وارد شديم که آن راه ، راه انبياست، و تاريخ تا آنجا که نشان مى دهد انبيا با مشکلات روبرو بودند.

هميشه قشر محروم بودند در مقابل طاغوت و مشکلاتى که براى آنها حاصل بوده است بسيار زياد بوده است، طاقتفرسا بوده .

ما تا آنجا که از تاريخ اطلاع داريم و از انبيا به ما رسيده است مى بينيم که تمام انبيا مبتلا بودند به طاغوتهاى زمان خودشان و در مشکلات بودند.

ما که در طريق انبيا مى خواهيم قدم برداريم از مشکلات نبايد هراس کنيم، براى اينکه ، همانطورى که رسول اکرم

- صلى اللّه عليه و آله و سلم

- در بيست و چند سال دعوت خود تمام مشکلات را پذيرفت و براى پخش احکام شرعى به همه مشکلات تن در داد، به مشکلات اقتصادى که آن را در يک غارى محبوس کردند و چندين وقت در آنجا تشريف داشتند و با آن مشکلات مواجه شدند، لکن از مقصد دست نکشيدند، قريش با او آن کردند که تاريخ نشان مى دهد و دست از مقصد برنداشتند.

انبياى ديگر همه همين طور بودند.

وقتى مقصد الهى شد راه هرچه مشکل باشد چون مقصد الهى است بايد به نظر آسان باشد.

مى بينيد که در بعض روايات هست که حسين بن على

- سلام اللّه عليه

- هرچه به ظهر عاشورا نزديکتر مى شد افروخته روتر مى شد، رويش افروخته تر مى شد(1) براى اينکه مى ديد که جهاد در راه خداست و براى خداست و چون جهاد براى خداست، عزيزانى که از دست مى دهد از دست نداده است، اينها ذخايرى هستند براى عالم بقا.

شما که مهيا هستيد براى اسلام خدمت بکنيد، کارگران عزيز ما که مهيا هستند براى اسلام خدمت بکنند و کارخانه ها را راه بيندازند و با جديت عمل بکنند که استقلال خودشان را حفظ بکنند مشکلات دارند، لکن مشکلات مشکل نيست.

دانشگاهيها و آموزگارها و معلمين و متعلمين که براى خدا کار مى کنند مشکلات دارند لکن در راه خداست، مشکلات در راه خدا مشکل نيست.

اگر ما حساب کنيم، مشکلات حضرت رسول

- سلام اللّه عليه

- و حضرت امير

- سلام اللّه عليه

- بسيار بيشتر بوده است از مشکلاتى که ما امروز مبتلاى به او هستيم، و آنها صبر کردند و خداى تبارک و تعالى با صابرين است.

و ما بايد صبر بکنيم و بايستيم در مقابل قدرتهايى که مى خواهند ما را ببلعند و سر آنها را بکوبيم.

برادران، عزيزان من، خواهران، عزيزان اسلام! توجه کنيد و خودتان را حفظ کنيد و هيچ تزلزل به خودتان راه ندهيد که ما پيروزيم.

ما آن روزى که هيچ نداشتيم و همه قدرتها در مقابل ما بودند ايستاديم، و امروز بحمداللّه يک ملتى داريم که يکپارچه در مقابل همه قدرتها ايستاده است، و يک خوزستانى داريم که با آن مشکلات مردانه ايستاده است و يک کردستانى داريم که با آن مشکلات مردانه ايستاده اند و همه جاى ايران اين طور است.

و امروز ما بحمداللّه تعالى قوى هستيم و منطقه مثل يک همچو قدرتى ندارد.

ما امروز در مقابل همه ايستاده ايم و هيچ قدرتى نمى تواند به ما صدمه بزند.

ملتى که براى شهادت ايستاده است مشکلات در او اثرى ندارد.

پدران و مادرانى که عزيزان خودشان را فداى اسلام مى کنند، مشکلاتى براى آنها پيش نمى آيد، آنها بر مشکلات غلبه کرده اند.

کشور ما بر مشکلات خودش غلبه کرده است، تمام فشارها را از همه اطراف بر او آورده اند و تحمل کرده است و ان اللّه مع الصابرين.(2) بعد از آنکه ما اتکايمان به خداى تبارک و تعالى است و بر حق هستيم و دنبال حق هستيم ديگر از چه بترسيم? از شهادت نمى ترسيم و بحمداللّه امروز قدرت ايرانى و قدرت اسلام در ايران به طورى است که توجه همه ملتهاى ضعيف را به خودش معطوف کرده است، و اسلام صادر شد در سرتاسر دنيا.

از اين سياههاى عزيزى که در امريکا هستند، و تا افريقا و تا شوروى و همه جا، نور اسلام تابيده است و توجه مردم به اسلام شده است.

و منظور ما از صدور انقلاب همين بود و تحقق پيدا کرد، و ان شاء اللّه اسلام در همه جا غلبه بر کفر خواهد پيدا کرد.

خداوند انشاءاللّه شما را سعادتمند کند، و خداوند عزيزان ما را که شهيد شده اند و خصوصا عزيزان اخير دزفول ما را به رحمت خودش متصل کند، و اهالى خوزستان خصوصا دزفول را صبر عنايت کند و اجر جزيل عنايت فرمايد، و ما را براى مشکلات بيشتر مهيا کند و از عنايات خودش براى ما بهره زيادتر بفرستد.

والسلام عليکم و رحمة اللّه

1- بحارالانوار، ج 6، ص 154، ح 9.

/ 206