عباس کوثری، جواد محدثی، محمود مهدی پور، رضا استادی، محمد خردمند، احمد مبلغی، سید محمود مدنی بجستانی، محمد صادق نجمی، احمد زمانی، سید عباس رفیعی پور علوی
* جعفر بن محمّد، عن أبيه، عن جدّه على بن الحسين، عن أبيه، عن على بن أبى طالب(عليه السلام) قال: «إنَّ النَّبى(صلى الله عليه وآله) كَفَّنَ حَمزة بن عبدالمطّلب في نَمرةِ سَوْراءَ». * «حضرت حمزه روز قيامت بر ناقه «غضباء» رسول خدا سوار مى شود.» * «حمزه و جعفر(عليهما السلام) شاهدان انبيا در زمينه ابلاغ قيام الهى محسوب مى شوند.» * «حمزه و جعفر(عليهما السلام) در روز قيامت، در دو سوى اميرمؤمنان(عليه السلام) و فاطمه(عليها السلام) پشت سر آن بزرگوار و امام حسن و امام حسين(عليهما السلام) در ميان آن دو خواهند بود.» * «يُدْفَعُ يَوْم القِيامَة إلى علىٍّ لواء المحمد و إلى حمزةَ لواء التكبير و إلى جعفر لواء التسبيح».
القاب حمزه
1 ـ سيدالشهدا، 2 ـ اسدالله و اسد رسوله، 3 ـ ناصر دين الله. * «پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) به زيارت قبر حمزه و شهيدان احد توجه خاص داشت.» * حضرت فاطمه(عليها السلام) به زيارت قبر حمزه سيدالشهدا مى رفت. محمود بن لبيد گفته است: وقتى رسول خدا(صلى الله عليه وآله) از دنيا رفت، فاطمه(عليها السلام) به زيارت قبر شهداى احد مى آمد و سر قبر حمزه گريه مى كرد. يك روز به زيارت قبر حمزه رفتم، ديدم فاطمه مشغول گريه است. لختى او را مهلت دادم تا آرام گرفت، جلو رفتم و سلام كردم و گفتم: يا سيدة النسوان قَدْ والله قُطِّعَتْ انياطُ قلبي مِنْ بُكائِك، فَقالَتْ يا ابا عمرو يَحِقُّ لي البُكاءُ فَلَقَدْ اُصِبْتُ بخير الآباء رسول الله، واشَوْقاه إلى رَسول الله(صلى الله عليه وآله)، سپس اين شعر را خواند:إذا ماتَ يَوْماً مَيّتٌ قَلّ ذكره وَ ذكر أبي مذ مات والله اكثر؟؟؟؟ * فخرالمحققين فرزند علامه حلّى در رساله «الفخريه في معرفة النّيّه» در اواخر كتاب حج فرموده است: مستحب است زيارت حمزه و همچنين ديگر شهيدانِ احد. چون از پيامبر گرامى(صلى الله عليه وآله) روايت شده كه فرمود: «مَنْ زارني وَلَمْ يَزُرْ عَمّي حَمزة فَقَدْ جَفاني». * حضرت حمزه چهار سال از پيامبر گرامى بزرگتر بود و برادر رضاعى آن حضرت نيز محسوب مى شد.» * پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) قبل از شهادت حمزه، دست در گردن وى افكند و روز احد ميان دو چشم حمزه را بوسيد.» * «ما مِنْ يَوْم اَشَدُّ عَلى رَسُول الله(صلى الله عليه وآله) مِنْ يَوْم اُحد قُتِلَ فيه عَمُّهُ حَمزَةُ»; «هيچ روزى بر رسول خدا(صلى الله عليه وآله) از روز احد كه عمويش حمزه شهيد شد، دشوارتر نبود.» در كتاب شريف كافى آمده است * إنّ رَسُول الله(صلى الله عليه وآله) صَلَّى عَلى حمزَةَ وَ كَفَّنَهُ لأنّهُ كانَ جُرِّدَ». «پيامبر خدا(صلى الله عليه وآله) بر حمزه نمازگزارد و چون حمزه برهنه شده بود، او را كفن كرد.» * در بصائرالدرجات آمده است عَنْ أبي جعفر(عليه السلام) قال: عَلى قائِمَةَ الْعَرْش مَكْتُوبٌ: حمزة اَسَدُالله وَ اَسَدُ رَسُولِهِ و سيد الشهداء». * امام باقر(عليه السلام) در حديثى در ضمن اين كه خاندان نبوت را ياد كرده مى فرمايد: «وَمِنْهُم الملك الأزهر، و الأَسَدُ الباسِل حمزة بن عبدالمطلّب». و حسين و حمزه و جعفر است. و آيه } أفَمَنْ وَعَدْناهُ وَعْداً حَسَناً فَهُوَ لاقِيَه}(678) درباره على و حمزه نازل شده است. و آيه } اَفَمَنْ شَرَح الله صَدْرَه لِلإسلام فَهُوَ عَلى نور مِنْ رَبِّهِ{ نيز درباره حمزه و على(عليهما السلام) است.
حمزه در قيامت
* روز قيامت، على(عليه السلام) نيزه اى كه حمزه بدان با دشمنان خدا در دنيا مى جنگيد، به دست وى مى دهد و مى گويد: اى عموى رسول خدا(صلى الله عليه وآله) جهنم را از دوستانت با نيزه دور كن. * در كتاب مناقب ابن شهر آشوب، در فضيلت حمزه و جعفر در قيامت، احاديثى آمده است.
درس بيست و چهارم
اصحاب صفه جواد محدثى
«اصحاب صفه» عنوان جمعى از مسلمانان پاكباخته و تهيدستى است كه در صدر اسلام و زمان پيامبر(صلى الله عليه وآله) در ركاب آن حضرت بودند و چون در مدينه خانه و آشيان و آشنايى نداشتند، در گوشه اى از مسجد، سكويى ساخته شده بود كه در همانجا روزگار مى گذراندند و به عبادت مشغول بودند، هنگام جهاد هم به ميدان رزم مى شتافتند. آنچه پيش رو داريد، ترجمه فشرده اى است از جزوه «اصحاب الصفه» تأليف «ابوتراب الظاهرى» كه در عربستان چاپ شده است. گرچه درباره اين مسلمانان فداكار و حاضر در صحنه، بايد كاوشى عميق تر انجام گيرد تا روحيات و رفتار آنان «اسوه» مسلمانان تهيدست و جانباز شود، ليكن در حال حاضر به همين حد اكتفا مى شود تا به يارى خداى بزرگ در آينده گامهاى بلندترى برداشته شود و تحقيقات جامع ترى صورت گيرد. (مترجم) در روايت است كه «اصحاب صفه»، گروهى تهيدست بودند. رسول خدا(صلى الله عليه وآله) به ياران خود فرمود: «هر كس در خانه غذاى دو نفر را داشته باشد، سومى را ببرد و هركس به اندازه چهار نفر غذا دارد، پنجمى و ششمى را ببرد.» ابوبكر، سه نفر را برد و رسول خدا(صلى الله عليه وآله)، ده نفر را. و به نقل ديگرى آن حضرت فرموده است: «اهل صفه» مهمانان اسلامند، بى خانمان و تنگدستند. هرگاه «صدقه»اى به دست آن حضرت مى رسيد، خود از آن بر نمى داشت و همه را براى آنان مى فرستاد، ولى هرگاه «هديه»اى براى پيامبر مى آوردند، هم خود بر مى داشت و هم براى آنان مى فرستاد. طلحة بن عمرو مى گويد هرگاه كسى به حضور پيامبر مى رسيد، اگر در مدينه آشنايى داشت، به خانه او مى رفت وگرنه، به جمع اهل صفه مى پيوست.